بوی مهر و رنگِ چهر / حبیب الله مستوفی

سرویس کرمانشاه _ استاد حبیب الله مستوفی از چهره های پژوهشگر و صاحب نظر حوزه تاریخ، فرهنگ و فولکلور در منطقه هورامان به مناسبت فرارسیدن سال جدید تحصیلی مطلبی به نگارش درآورده است که در ادامه می‌خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ «مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گور من بگذرند و از این بابت روانم در آخرت شاد شود»

(میرزا حسن رشدیه ۱۲۳۹-۱۳۲۳خ)

اگر چه دارالفنون در دی ماه ۱۲۳۰خ افتتاح شد و سوگمندانه مبتکرش تنها ۱۳ روز بعد به فرمان سلطان مستبد به قتل رسید اما
خوشبختانه از آن تاریخ تا کنون روز اول مهرماه حال و هوایی دیگر دارد که شرحش در چهار چوب کلمات برای عموم نمی گنجد و بهتر آن است در قاب احساس شخصی هر کسی و در قامت خاطرهٔ فراموش نشدنی اولین روز مدرسه اش باقی مانَد.

اینک۱۷۴ سال پس از ورود ما به آموزش و پرورش به سبک جدید هنوز این سازمان با وجودعده و عُده فراوان (نیروی انسانی و استعداد) شوربختانه در اولویت و جایگاه بایستهٔ خویش نیست (که مجال شرحش اینجا نیست). براستی در صدر نبودن نهادی که به قولی دربرابر سیاهی قد عَلَم کرده، به هیچ روی و رای روا نیست!

«چراغی به دستم، چراغی در برابرم
من به جنگ سیاهی می روم» ا.بامداد

آیا تصمیم سازان ما می پذیرند که توان تأثیر گذاری معلم دو سویه است؟
آیا متولیان اقتصاد به برتری سرمایه گذاری در آموزش و پرورش بر هزینه کردها در سد سازی و صنایع نفت و گاز باور دارند؟

به عنوان معلمی با ۳۲ سال خدمت در صف و ستاد آموزش و پروش می گویم؛
در لقلقهٔ زبان «آری» اما در عمل و بُنِ جان «نه»

بر این باورم که آثار کم توجهی به آموزش و پرورش را می توان در چهره و رُخسار ارکانش( والدین- دانش آموزان- معلمان) دید و آثارش را در جامعه کاوید. آیاشرم پدر یا مادر از ناتوانی و تنگنای تمهید اسباب تحصیل فرزند، نگاه پر حسرت دانش آموز به مدارس آنچنانی و جایگاه آنها در فهرست رتبه های برتر و تب و تاب معلم در هرم معیشتی منجر به کاهش انگیزه و …  قابل انکارند؟ به قول سعدی؛

گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رُخسار خبر می‌دهد از سرِّ ضمیر

کد مطلب 2788958

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha