بازنشسته، بازمانده در میانِ همَّت و همْت / حبیب الله مستوفی

سرویس کرمانشاه _ استاد حبیب اله مستوفی از چهره های پژوهشگر و صاحب نظر حوزه تاریخ، فرهنگ و فولکلور در منطقه هورامان در تازه ترین مطلب خود به روزگار دشوار افراد بازنشسته و بی اعتنایی های مدیران به حال و احوال آن ها می پردازد. مدیرانی که خود، فردا روزی بازنشسته می شوند.

خبرگزاری کردپرس _

الف: نگاهی به ظاهر عنوان
عنوان عجیبی است! براستی برای این پرسش که چرا چنین عنوانی در ذهنم رویید و در کلمات جوشید؟ جز یک پاسخ ندارم؛ چون خود یک بازنشسته ام و بازنشستگی را تنها زمزمه نکرده، بلکه زندگی می کنم.

اما بر این باورم که صورت ظاهری این عنوان، پیش از پرداختن به محتوایش، نیازمند اندکی واکاوی (آنالیز اجزا) است.

*بازنشسته: میرزا علی اکبرخان دهخدا که خود در سال ۱۳۲۰(خ)، در سن۶۳ سالگی بازنشسته شد، ذیل این کلمه می نویسد؛ کسی که بر اثر کار مداوم در سنین پیری از خدمت دولت معاف می شود ولی حقوق دریافت می کند- خاموش- فرونشسته- مُنطَفی
*بازمانده: دکتر محمد معین که به بازنشستگی نرسید و درآستانه اش گرفتار سکته شد و ‌پس از پنج سال اغما درگذشت، این کلمه را چنین معنا می کند؛
به هدف نرسیده - خسته- درمانده.

*همَّت: به نقل از دهخدا؛ اراده- آرزو

*همت : اما حکایت همت، جستجو برای یافتن معنی این کلمه در لغت نامه ها، کوششی ناکام و بی سر انجام است ، زیرا نوزادی نوظهور است. تنها دوسال از عُمرِ ورودش به نامه های اداری و گزارش های اقتصادی می گذرد.

اگرچه جمعی از صاحب نظران تولدش را به فالِ نیک نمی گیرند اما به نظر می رسد که برای خودش جایگاهی یافته است. این عبارت سَرَش (ھ ) را از (هزار)، تنه (م ) را از (میلیارد) و پا (ت ) را از (تومان ) گرفته و سپس به عنوان مخفف ۱۰۰۰ میلیارد تومان اعلام وجود کرده است . لذا؛
۱همت = ۱۰۰۰ میلیارد تومان

ب:«همت »های بی سرانجام
این روزها و شاید بتوان گفت حداقل از زمان تولد (همت) تاکنون بازنشستگان کشوری و لشکری پیوسته از بی اعتنایی مسئولین به عدم اجرای قانون مصوب ۱۸ سال پیش یعنی قانون الزام دولت به ایجاد نظام هماهنگ و فراگیر پرداخت مستمری بازنشستگان، می گویند و می نویسند سوگمندانه پیش بینی ۱۴ همت در بودجه سال جاری هم اجرایی نشده و از استمرار ۹۰۰۰ همت در لایحهٔ بودجهٔ سال آینده نیز خبری نیست .

میزان افزایش حقوق هم نصف میزان تورمِ اعلام شده است. فضای مجازی عریض و طویل و نوای نای های ضعیف ، اما واقعی هم آکنده از اعتراض بی سرانجام است. توپ هر از چند گاهی از بهارستانِ وکلا به عمارت ِ وزرا و از آنجا هم به صندوق بی سامانِ بازنشستگی در جَولان است و رنجِ روز افزون بازنشستگان، بیش از پیش عیان .

ج: ما هیچ، ما نگاه

بر این باورم که باز نشسته قربانی نوع نگاه تصمیم سازانی است که خود این دوره را با رگ و پوست و استخوان لمس نکرده و شاید هیچ گاه لمس نکنند، (گرچه ممکن است باز نشسته شوند). ابیات سعدی را به یاد می آورم که بازنشستهٔ عزیزِ اینک در خاک خفته ای به مزاح آمیختهٔ با جد می گفت : اگر سعدی الآن زنده بود، به دلیل نداشتن مدرک استخدام نمی شد! شیخ می گوید؛

تندرُستان را نباشد دَردِ ریش
جز به همدردی نگویم درد خویش
گفتن از زنبور بی حاصل بود
با یکی در عمر خود نا خورده نیش
تا تو را حالی نباشد همچو ما
حالِ ما باشد تو را افسانه پیش
سوز من با دیگری نسبت مکن
او نمک بر دست و من بر عضو ریش

بدون تغییر زاویهٔ دید که وابسته به همَّت فرهنگی و جمعیِ (شوربختانه نه چندان نزدیک) است، از «همت» های بی شمار، ( اگر هم به کار گرفته شوند) انتظار کاری کارستان، نباید داشت. همسان سازی معیشتی و منزلتی همیشگی باز نشسته با شاغل هم ردیفش، چلچراغی است بر تارک جامعه ای سَرزنده، پویا و قَدر شناس که نگاه غالب به بازنشسته در آن، آینه وش است، یعنی خوش و ناخوش فعلی باز نشسته را ترجمانِ سهولت و سختی فردای شاغل می داند و لاجَرَم مؤثر در افزایش توش و توانش.

اگر در رأس هرم مدیریتی یک سیستم، باز نشسته را بخش دوم درج شده در دهخدا (خاموش- فرونشسته- منطفی) معنی کرده و ملکهٔ ذهن کنند، هزاران «همت» نیز راهی را به دهی برای سکینهٔ جسم و روان باز نشسته نخواهند گشود. از کسی که زحمتکش پار را سَر بار و مُنطَفی حال می داند انتظار گشایش داشتن منطقی نیست.

بازنشسته در ذیلِ چنین نگاهی بازماندهٔ واقعی به تعبیر دکتر معین یعنی، خسته، درمانده و به هدف نرسیده است، سر درگُم میان«همَّت» و «همت» که اولی بی نشان و دومی تنها بر کاغذ نمایان است.

چاره چیست؟ تنها و تنها تغییر نگاه، به قول سهراب؛

ما هیچ، مانگاه…

کد خبر 43227

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha