پژوهشی پیرامون کوره‌های آجرپزی در اسلام آبادغرب / میثم رجبی

سرویس کرمانشاه _میثم رجبی نویسنده و پژوهشگر مطرح در مطلبی پژوهشی به پیشینه و سرانجام کوره های آجرپزی در اسلام آبادغرب پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ خانه‌های قدیمی هارون‌آباد در گذشته با مصالح سنگ و گل ساخته شده‌اند و به مرور کارگاه‌های آجرپزی شکل گرفته تا ساخت و ساز راحت‌تر شود. در سال ۱۳۴۵ کوره آجرپزی مرحوم ببری و پسرش حسن ببری در زمین خالی که بعداً محلی شهریارشهر شد-پشت محله شاه عباسی- شکل گرفت. کوره به صورت دایره‌ای درست شده بود و هر کوره ۶۰ تا ۷۰ هزار آجر می‌گرفت. جای دقیق این کوره اکنون در خیابان چنگیز عبدی است. روش کار به این صورت بود که در روستای بیری خشت را می‌مالیدند و با گاری به کوره می‌آوردند و در کوره می‌چیدند، بعد از پخت به فروش می‌رساندند. 

در دهه ۱۳۵۰ به مدت کوتاهی دو برادر با نام‌های یدالله و خداداد عسگری کوره آجر پزی در محله دوی قلا احداث کردند. محل کوره کنار چم چهارطایفه بود و از آب آن استفاده می‌کردند. محل خشت زنی آنها نزدیک محله ولیعصر امروزی حدوداً مابین مسکن مهر و ولی عصر بود و کوره‌های آن تقریباً یک کیلومتر پشت مسکن مهر امروزی قرار داشت. کوره دیگر در محله پشت بیمارستان کنونی قرار داشت، جای ساختمان دبستان نساء و معروف به کوره جلالی. این کوره با بقیه کوره‌ها فرق داشت. دور هر کوره حجره‌ای داشت که به آن قمیر گفته می‌شد و هر روز سه دهنه آن آماده پخت میشد، و سه دهنه آماده فروش و سه دهنه دیگر خشت می‌چیدند و از بالای هر دهنه چند سوراخ داشت که سوخت مازوت از لوله‌هایی پایین می‌آمد و دور آجرها آتش می‌گرفت. زمانی که حرارت کم می‌شد باز مازوت از بالا می‌ریختند.

تمام اختیارات کوره جلالی بر عهده شخصی به نام آقای علیپور بود. کارگرها، کار و پرداختی خود را با او در میان می‌گذاشتند. در زمین کنار کوره‌ گروه‌هایی در حال درست کردن خشت بودند. روال کار آنها به این صورت بود، یک عده خاک را می‌کنند یا با ماشین از جایی دیگر می‌آوردند و در همان محوطه کوره ۵۰ تا ۶۰ دسته قالب زن وجود داشت که هر کدام ۵۰ تا ۶۰ متر زمین در اختیار داشتند و هر دسته قالب زن یک نفر گل را آماده می‌کرد یک تکه نایلون در طول ۱۵ متر روی زمین پهن می‌کرد و با فرعون گل آماده شده که کاه قاطی آن می‌شد را روی نایلون خالی می‌کرد نفر بعدی یک نایلون دیگر روی گل می‌کشید و روی آن را می‌پوشاند که گل خشک نشود. بعد پهن حیوانی با ماشین می‌آوردند و آن را الک می‌کردند تا قالب خشت را با آن آلوده کنند که گل به آن نچسبد. 

قالب معمولاً دو آجری بود و جنس آن فلزی بود و دو پایه کوتاه داشت. کارگرها نایلون را از یک سمت بالا می‌زدند و گل‌ها را با دست می‌بریدند و در قالب می‌انداختند و با یک تکه فلز مثل کارتک روی قالب می‌کشیدند تا گل اضافه را بر دارند. بعد قالب را کنار دست خود زیر و رو می‌کردند و به همین صورت تا آخر گل به خشت تبدیل می‌شد. 
روزانه هر دسته کارگر که تقریباً ۴ نفر بودند یک گل یا یک خط آماده می‌کردند و معمولاً یک نفر از آنها کار قالب زنی را انجام می‌داد و بقیه گل درست می‌کردند و آجرهای روزهای قبل را زیر و رو می‌کرند تا خشک شود.

آجرها را به صورت ضربدری روی هم به ارتفاع تقریباً یک متر و نیم می‌چیدند که طول آن به ۱۵ متر می‌رسید. دسته‌هایی که در کوره کار می‌کردند بیش از ۵۰ دسته ۴ نفری بودند و بعد از چند روز کار کردن دیوارهای خشتی بین هر دسته بالا می‌آمد و مسئول چیدن آجر در کوره‌ها با فرغون فلزی که روی آن صاف درست شده بود آجر را روی آن می‌چیدند و داخل کوره می‌بردند. قبل از اینکه آجرها را داخل کوره بچینند برای پرداخت دستمزد و اینکه مشخص شود هر دسته چقدر کار کرده‌اند آجرها را می‌شماردند. 

کوره به صورت تونلی بود که حالت بیضی شکل داشت و هر دو متر یک دریچه به بیرون داشت. کوره در زیرِ زمین کنده شده بود و محوطه داخل آن ۱۰۰ متر در عرض ۴ متر بود و ارتفاع آن به ۳ متر می‌رسید که یک راهرو اطراف‌ آن بود و وسط آن دست نخورده بود. این راهرو ۴ متری به فاصله هر دو متر دری به بیرون داشت و آجرها از طریق درها داخل آن چیده می‌شدند و دریچه‌ها که پر می‌شد آن را گل می‌گرفتند تا هوا نکشد و در داخل نیز اگر راهرو کامل نمی‌شد دوباره دیوار موقتی گل می‌گرفتند تا دما در همان نقطه جمع شود و به بقیه راهرو خالی سرایت نکند. هر کدام از دریچه‌ها یک پمپ بادی داشت که یک سوراخ دم در می‌گذاشتند و پمپ را روشن می‌کردند که باد تولید کند و با برق کار می‌کرد. 

آجرها داخل کوره را طوری روی هم می‌چیدند که هوا از داخل آنها عبور کند. بالای هر دریچه یا کوره یک سوراخ بود که نفت کوره یا مازوت داخل کوره می‌ریختند و تا پایین می‌رفت بعد از دریچه آن را روشن می‌کردند. کوره جلالی یک دودکش بلند به طول ۲۰ متر داشت که از سیمان و آجر ساخت شده بود که دود را می‌کشید و بیرون می‌زد. بعد از دو روز آجرها پخته می‌شدند با کامیون می‌آمدند در دریچه را باز می‌کردند و دو کارگر آجرها را بار می‌زدند تا به دست مشتری برسد.

کارگرها از صبح سر کار حاضر می‌شدند و هر زمان می‌خواستند می‌توانستند کار را تعطیل کنند چون هزینه آنها بر پایه تعداد آجری بود که می‌زدند.

کارگرها با خود غذا می‌آوردند ناهار را همان جا می‌خوردند. آب کوره از رودخانه راون تهیه می‌شد و آب را با موتور می‌کشیدند و آب تا پای گل می‌آمد. آب رودخانه راون طوری تمیز بود که عصرها کارگرها یا زیر لوله موتور یا داخل رودخانه می‌پریدند و استحمام می‌کردند. کارگرها در دهه ۱۳۵۰ روزی تقریباً ۵ تومان درآمد داشتند.

کوره‌ تا اوایل انقلاب دایر بود و کسی مانع آن نشد، چون تعداد تنها چند خانه در محله پشت بیمارستان سکونت داشتند و محل مسکونی نبود و کوره داخل زمین زراعتی درست شده بود. با فوت صاحب آن کوره تعطیل شد و دودکش بلند آن بعد از چند سال با برخورد رعد و برق تخریب شد و بعدها در سال ۱۳۸۲ جای آن مدرسه نساء ساخته شد که با توجه به اینکه جای کوره گودبرداری شده بود یک طبقه از مدرسه به شکل منفی ایجاد شد. 

کوره‌های آجرپزی اسلام آباد در همان دوران به وسیله محیط زیست تعطیل شدند و در نزدیکی روستای کله‌جو برای آنها زمین مشخص شد که اکثر گروه‌های کارگری هم صاحب زمین برای ساختن کوره شخصی شدند. صنعت آجرپزی قدمت بالایی در شهر ما دارد اما متاسفانه در دهه‌های گذشته این صنعت رو به افول رفت و با گسترش ساخت و ساز شهر و روستاها امروزه آجر شهرستان از استان‌های دیگر تامین می‌شود تا ما بار دیگر شاهد مرگ یکی دیگر از صنعت‌های گذشته خود باشیم.

کد مطلب 2788938

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha