کرمانشاه و چراهای بی جواب؟! / دکتر محمدعلی سلطانی

سرویس کرمانشاه _ دکتر محمدعلی سلطانی نویسنده و پژوهشگر برجسته کشور در مطلبی به نقد وضعیت فرهنگی و اجتماعی و بیکاری در کرمانشاه و مشکلات عدیده این استان پرداخته است که در ادامه می خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ کرمانشاه شهری اسیر تناقضات رسانه ای و فریادهای نامسموع، سیستم معیوب و اداره مغفول _ دایره ای با توان ریشه ای در همه چیز و همه جا و سرمایه ای پنهان در مرکز توان؛ بدون نفوذ از محیط دایره و درک و دریافت گستره ای مظلوم و محکوم و مبتلای بیکاری و اعتیاد و مهاجرت قشر آینده ساز و حیرت و زمین‌گیر شدن طبقه متوسطی که دیگر اکثر قریب به اتفاق در زیر خط فقر نفس می کشند؛ تورم لجام گسیخته رمق معدودی را که توان راه رفتن دارند، گرفته است.

خود کشی و خودسوزی؛ انتحار به گونه های مختلف برای جوانان و میانسالان جسور و غیور که نابودی خود را بر صدمه به غیر ترجیح می دهند تنها راه رهایی از مصائب استان کرمانشاه شده است تا جایی که به تایید مراکز صاحب صلاحیت و پزشک قانونی استان از فروردین ۱۴۰۲ تا اوایل شهریور یعنی پنج ماهه اول امسال از تعداد ۹۹۲ مورد فوت در کرمانشاه ۶۸۲ مورد مرگ غیرطبیعی بوده است یعنی اندکی کم یا بیش از سه چهارم؛ آیا این فوت شدگان هموطنان ما نبودند؟

آیا ریشه این عصیان و نابودی در مسائل اقتصادی، اجتماعی، انجمادی، عدم مدیریت و ... نیست؟ آیا تا به حال کوچکترین اشاره و جستجوی راه چاره برای ممانعت و عدم گسترش این حرکت شده است؟

بعد از ۱۳۰۰ شمسی تا یکی دو دهه اخیر ما نشانه ای از درگیری های مسلحانه در شهر کرمانشاه نداشته‌ و سابقه ای از آن نداریم و امروز این حرکت قرون وسطایی به امری عادی تبدیل شده است، پاسخ این فجایع درونی و بیرونی را چه کسی باید بدهد؟ چه سازمان و اداره ای باید به حل این معضل یا معضلات بپردازد؟

سرزمینی که به تایید تاریخ و متون معتبر  مردمانش شادترین ساکنان خاورمیانه محسوب می شدند و اکثر سفرنامه نویسان و سیاحان بر شادمانی گسترده این جغرافیا صحه گذاشته اند و منظومه معروف پرتو از آدینه ها لبریز از شادی و شبهای لب آب و قره سو و طاق بستان و جرگه ی دست افشان و پای کوبان جوانان حتی در گورستان قبر آقا می سراید و ما خود آنها را با چشم دیدیم آن تاریخ منظوم نشتریست به رگ اندیشه مسئولان استان افسرده امروز ... استانی در غربی ترین نقطه کشور با بیش از هزار کیلومتر فاصله از مرکز تولید مواد مخدر که بیش از هر شهر شرق کشور مبتلای به این زهر بی درمان است؛ کرمانشاه با هشتاد هزار معتاد معلوم یعنی از هر ده نفر در شهر کرمانشاه یک نفر آلوده این بدبختی است و دو هزار معتاد متجاهر تابلو دارد و محله آقا جان  خواهر خوانده خاک سفید عاقبت خیر تهران است که به جای سامان و امکان و کار و..  محله را خراب و طعمه‌های بی تدبیری و عدم مدیریت را درشهر پراکنده ساختند. هرچند این بیچارگان در نهایت در محله دیگر  گردهم می آمده اند و... به گزارش سرپرست دبیر خانه شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر استان در شهری که ۳۱۲ مکان عرضه مواد مخدر فقط شناسایی و پلمب شده‌اند؟! و سالانه هزاران کیلو از این سموم خان مان برانداز در سطح استان کشف و ضبط می شود و سن استفاده از آن به نوجوانان ۱۲ سال رسیده است.

این تعداد مرکز فروش و این میزان فراوانی و گستردگی را با مراکز خدماتی و درمانی و آموزشی و رفاهی کرمانشاه مقایسه کنید آنگاه می دانیم که در سرزمین بیداد زندگی می کنیم _ جمع هستی را بزن بر نیستی / از حسابت تا خبردارت کنم

در شهری که  میانگین و مرسوم شصت فرهنگسرا باید داشته باشد گویا شش فرهنگسرای چند منظوره و نیمه فعال دارد و اخیرا در حرکتی موجب حیرت،  فرهنگسرای خانواده را با تعویض تابلو و تشریفاتی به فرهنگسرای ایثارگران تغییر عنوان دادند؟! پرسش اینجا ست که آیا در این شهر واحدی به نام خانواده وجود ندارد؟! که معنی این تعویض بی تامل همین مفهوم را القا می کند و آیا ریشه اکثر قریب به اتفاق این نابسامانی های اجتماعی از قبیل خودکشی، طلاق، اعتیاد، خشونت، فرار از خانه و... به سبب بی توجهی به واحد خانواده نیست؟ آین نوعی پاک کردن صورت مسئله است و دیگر آیا ایثارگران در راستای نیات ایدئولوژیک و مکتبی خود اساس تحکیم خانواده را فراچشم ندارند و برای آن ایثار نکرده اند؟ اگر فلسفه فرهنگسرای ایثارگران شناخت و تبلیغ فرهنگ ایثار گری است این شناخت و تربیت از خانواده آغاز می‌شود؛ این اقدام یعنی ریشه را زدن و به امید بالندگی تنه هرس کردن! این همه ویرانی و بدبختی و فلاکت اجتماعی که حاصل درگیری های مسئولان آسانکاری مردم و اهالی است کرمانشاه بعد از جنگ را به خاک سیاه نشانده است در طی این مدت جنگهای متعدد و متوالی در منطقه آغاز شد و پایان یافته است؛ جنگ سوریه، جنگ لیبی، جنگ یمن، جنگ عراق، جنگ افغانستان، جنگ آذربایجان و ارمنستان که با تمام وسعت و ویرانگری و پیچیدگی همه به پایان رسیدند اما هنوز درگیری و ویرانی و جدال شورا و شهرداری کرمانشاه ادامه دارد و گویا این بی توجهی به عوارض عدم تجانس و هماهنگی ادارات و مسئولان که قربانیان اصلی آن اهالی شریف، مظلوم، بلاتکلیف استان می باشند جزئی از سیستم اداری کرمانشاه شده است. یک پاسخ به تاریخ به وجدان اداری و اجرایی خود و جامعه بدهید که چرا چنین است؟

کدام استان دیگر غرب یا شرق کشور همانند کرمانشاه این همه درد بی درمان دارد؟ با این همه پتانسیل های مثبت و توانایی های بالقوه، نمی‌دانیم شاید همین داشته ها سبب این حکایت‌هاست  ...که آری دشمن طاووس پر اوست _ سهم ناچیز سرانه این مردم زجر دیده و مصیبت جنگ کشیده را نه در پارلمان پی گیرند و نه در هیئت وزیران دستگی؛ آیا این جغرافیا جزئی از ایران نیست؟ چرا ناچیزترین سهم سرانه را دارد؟

تعطیلی بیش از ۶۸ درصد  واحدها ی شهرک صنعتی و یغمای معادن و محصولات کشاورزی و دامداری و دامپروری و باغداری و سیفی  بصورت خام فروشی و ... لکه ننگ دیگری است که میخ بر تابوت اقتصاد فردی و جمعی استان می زند که صنایع تبدیلی این سامان در حد صفر است؛ استانی که از ۴۰۰۰ شرکت تعاونی آن کمتر از۲۰۰ شرکت تعاونی فعال و نیمه فعال هستند و بقیه تعطیل و ورشکسته شده‌اند. به اسم اربعین آویزان بازارهای مبهوت مرزی و به اصطلاح مناطق آزاد می شوند در حالی که قصرشیرین که محور اصلی این حوزه است با آن همه پتانسیل بالقوه به شهرک‌های سینمایی وسترن شباهت دارد که جز باد مهمانی ندارد و افسرده بر پهنه جغرافیای استان مبهوت مانده است .

این نوشتار برای دفاع از کسی یا جایی و یا انتقاد از عملکرد آنها نیست، برای آگاهی و بیداری و فریاد است که به داد این مردم و استان برسید _ بدبختانه تناقضات رسانه ای و عدم شفافیت و خط کشی های محفلی این شهر را به گل نشانده است، نوشته این قلم از سر درد است؛ هر روز که مسائل مختلف کرمانشاه را رصد می کنم جز عقب نشینی همه جانبه؛ آمار تکراری، دفاعیات محفلی، انتقاد بی تاثیر، رکود قالبی و انجماد، کور سوی امید چندانی نمی بینم و کاش امیدی بود و نویدی می رسید، شهری که با تردد غیرقابل انکار و باور از کبیر و صغیر برای پیاده روی اربعین  شعار خود را قبولی در آن آزمون اعلام کرد _ هرچند در نوشتار  (کربلا و کرمانشاه  ) که در نشریات سالمند و وزین اطلاعات  در کشور و نشریه باختر در منطقه و خبرگزاری کردپرس منتشر گردید و این جا مجال سخن نیست. اما در یک بررسی کوتاه دستاوردهای کرمانشاه و ایلام را در این آزمون  محاسبه  و مقایسه کنید؛ استان کرمانشاه - که در مقطعی ایلام از توابع آن محسوب می شد - و قرنها بعد از ظهور آل بویه هرگاه شهریت داشته به ویژه بعداز ایام دولتشاه  دروازه کربلا  شمرده و خوانده می شد امروز نه تنها با تلاش رقبا این عنوان را از دست داده با تمام نیرویی که گذاشته شد ابرو نکشیده چشم هم کور شد _ وزیر و والی و هر آنچه بودند، هرچه از توشه و توان داشتند گذاشتند و نشان دادند که می توانند اما ... زمانی که بیش از دومیلیون نفر را در استان اسکان می دهید و اوقاف کرمانشاه که بعد از موقوفات آستان قدس مقام دوم را در کشور از لحاظ وسعت و کثرت وقف دارد و تاکنون یک گزارش روشن از دخل و خرج آن ارائه نشده است و در این ایام یعنی از ۱۸ تیرماه ۴۰۲ تا ۲۵ شهریور ۴۰۲ در چهل بقعه مراسم بصیرت عاشورایی برپا می دارد و پذیرای زائران می شود _ زمانی که میلیونها پرس غذا در روزهای متوالی صرف می شود و ۱۲۱ موکب برپا می دارید و در تردد و ترافیک و بهداشت و پاکسازی محیط توسط پاکبانان این حجم از ضایعات جابجا می کنید _ در کنار این فعالیت ها در شهر کرمانشاه هم می توانید معضلات بیکاری، طلاق، اعتیاد، خودکشی، خود سوزی، خشونت اجتماعی، پاکداشت محیط شهری، فعالسازی گردونه گردشگری، راه اندازی شهرک‌های صنعتی و ... را هم حل و فصل نمایید، مگر حل و فصل این مشکلات وسیله دیگری غیر از تلاش دولت و پارلمان و مسئولان و توجه و تاکید آنان و بودجه و مجری که در این ایام وجود داشت، می خواهد؟

چشم باز و گوش باز و این عما / حیرتم از چشم بندی خدا  ... . با وجود تکیه معاون الملک که مشهورترین مرکز تعزیه بومی ایران بوده و هست و درباره ویژگیهای آن دراین حوزه، ارکان فرهنگی و پژوهشی ادبیات آیینی و نمایشی حضور می یافتند و سخنرانان شرق شناس و فرهیخته در امر تعزیه چون  پیتر چلکوو سلکی ارائه تحقیق و سخن داشتند، عنقریب است که حتی ساختمان آن هم طعمه فرسایش حاشیه آبشوران گردد و...عدم آشنایی با فرهنگ از سوی مسئولان میزشناس که شهامت اعتراف به بیگانگی با فرهنگ کرمانشاه را ندارند و نابسامانی های نهادینه شده؛ فرهنگ، آداب، رسوم، توانایی های بالقوه و بالفعل هنری و اقتصاد هنر را در کرمانشاه نابود کرده است به جرات می توان گفت که مسئولان این حوزه ها اکنون که ماه ربیع الاول است از سخنی چند دقیقه ای درباره مراسمات ماه ربیع در شهر کرمانشاه عاجز و ناتوانند تا به استان چه رسد و هرچه هست خبرهای کلیشه‌ای تکراریست که فضا را خسته و بسته کرده برای همین باوجود ۱۵۲ رسانه فعال یعنی ۱۴ خبرگزاری و ۷۳ پایگاه خبری و ۶۵ نشریه و قریب ۴۰۰ فعال رسمی رسانه ای و قریب هزاران کانال و گروه و ..‌. در فضای مجازی که اکثرا سرگرمی های پوسته ای مرسوم به شمار می روند، در واقع آسمان خبرهای واقعی استان را ابری ساخته‌ و برای پوشاندن خبرها، واقعیت ها، فریادها و ..‌. سرپوش ویرانی این استان شده اند، پارازیت هایی که نعل وارو نه می زنند و ... آن اندک رسانه های فریادگر واقعیت هم که دغدغه دارند در این هیاهوهای بی مرز و مدیریت گم می شوند و فریادشان به جایی نمی رسد و توهم فرهنگی و اجتماعی  در اذهان کاربران جانشین واقعیت های فرهنگی و اجتماعی می شود که خود به گونه ای بمباران اذهان عمومی است که علاوه بر اینکه  جبران ناپذیراست از عوامل ایجاد بحران هویت است که در کرمانشاه سالهاست با خاص گرایی مطلق و عدم مدیریت و مرزبانی فضایی  به این بحران دامن زده شده است.

صدا و سیما کرمانشاه هم به هیچ وجه و در هیچیک از زمینه های یادشده صدا وسیمای کرمانشاه نیست زیرا اگر این سازمان بجای پرداختن به تکرار مکررات و خاص گرایی کلیشه‌ای به پتانسیل های توانمند فرهنگی، گردشگری، اقتصادی، تاریخی، هنری، اجتماعی ، اعتقادی و ...استان به شیوه درست و کندوکاو شده می پرداخت و تربیون شناساندن شهر و متخصصین و کارشناسان در حوزه های یاد شده از دانشگاه ها و مراکز پژوهشی و حوزه‌های تحقیقاتی استان می بود و کالبد شکافی موضوعات و معضلات شهر و شهرستان ها از شیشه آن شفاف سازی و چاره جویی می شد که چرا در استانی که در سال زراعی ۴۰۱ _ ۴۰۲ رکورد تولید گندم داشته و با حدود یک میلیون و شصت هزارتن گندم و ۴۴۰ چهار صد و چهل هزار تن جو و ۱۲۰ یکصد و بیست هزار تن نخود در جه یک برداشت کرده  چرا و چرا مردم کرمانشاه و شهرستان های تولید گر آن باید نان سوخته بخرند و بخورند و ساعتها در صف نان عمر تلف کنند و کشاورزان برای تبدیل محصولات ارزشمند خود که نیاز جهان و از اقلام مهم صادراتی است عزا بگیرند و حتی از تولید خود که قوت لایموت آنهاست بهره نبرند و .‌.. چرا در استانی که چندین فاکتور قابلیت جهان گردشگری دارد و تمام نعمات خدادادی را در سینه گرفته از طبیعت چهار فصل تا آثار طبیعی، باستانی، تاریخی  و... داشتن چندین اثر ثبت جهانی و عنوان شهر خلاق خوراک .. هیچ زیر ساختی ندارد از پذیرایی درست و پذیرش مطلوب تا ترمینال‌های توریستی و حمل و نقل و جاده مطمئن و استاندارد تا دسترسی به خدمات و امکانات مخابراتی، بهداشتی، بازار روز و بومی، نشریات تبلیغاتی، رادیو چند زبانه، سالن‌های آمفی تئاترو اجرای نمایش های محلی و فیلم‌های مستند و رستوران های مسیر و ... حتی حداقل ها را ندارد؟ و مدام فقط حرف است و حرف است و حرف .‌.‌. چرا باید سه چهارم مردم توانایی که می توانند در همین زمینه مشغول به کار شوند باید خانه و زندگی را جا گذاشته، مهاجرت کنند و عواقب ناهنجار اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و ... آنرا سرپوشیده بداریم و... اگر اقدامی انجام شده است چرا اسامی سرمایه گذاران داخلی و خارجی را منتشر نمی کنند؟ چرا صدا و سیمای کرمانشاه از این سرمایه گذاران و اقدامات آنها گزارشی ارائه نمی دهد، که هرچند گاه هزینه سفر این از ما بهتران مهیا و گشت و گذارشان به کرمانشاه تیتر نشریات می شود بعد با این همه قد قد قد نه مرغی ونه تخم مرغی برای مردم استان.

چرا در استانی که جز نخستین نقاط دارای فرودگاه کشور بوده و تردد هوایی داشته به سبب فرسودگی واز بین رفتن باند اصلی سالهاست منتظر باند جدید است و فرودگاه آن با تعطیلی ها و عدم پرواز مواجه می باشد و در جلسه شورای اداری استان مدیر کل هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) در استان و مدیرکل فرودگاه‌های استان کرمانشاه که از همه چیز با خبرند! بجای خواستن و پیگیری و چانه زنی در جلسه شورای اداری استان به خواب نوشین فرو می روند و تصویر حضور در خواب مانده ی آنان در فضای رسانه ای پخش می شود و دست به دست می گردد؟

چرا در شهری که حتی یک کودک ویلان نداشت امروز چهارراه ها مملو از کودکان سر گردان و متکدی است؟ گویا دولت مردان از این طرح زشت ساری و جاری در تهران ؛ این مورد را در کرمانشاه نیز مجاز و مباح دانسته اند!!
چرا استان کرمانشاه در تفکیک گزارش امنیت سرمایه گذاری زمستان ۴۰۱ رتبه آخر و در نماگر مصونیت جان و مال شهروندان از تعرض رتبه ششم را دارد؟ چرا در خارج شهر علاوه بر به خاک نشستن صدها خانواده محروم به عنوان حاشیه نشین حتی گون های کوهستان کرمانشاه که وسیله تنفس و بقای طبیعت و ساکنان شریف و غیور و مظلوم است بیش از ۲۰۳۵ هکتار خاکستر می شود و هیچ اقدامی برای ممانعت ونگهداری و حفاظت و عدم این ویرانگری انجام نمی شود؟

چرا تکلیف پروژه های بایگانی شده و سالمند راه آهن کرمانشاه، کر یدور شرق و غرب، منوریل شهری  و ... بانضمام هزاران پروژه نیمه تمام دیگر را روشن نمی کنند ؟ چرا و چرا و چرا؟

کد خبر 2761753

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha