به گزارش کردپرس، در اقلیم کردستان عراق، حس ناامیدی به احساسی فراگیر بدل شده است. بسیاری از مردم دیگر به وعدههای اصلاحات و توسعه باور ندارند. پس از دههها مبارزه برای خودگردانی و حقوق سیاسی، کردها اکنون خود را در حصار شبکهای از روابط حزبی، فساد ساختاری و اقتصاد ناکارآمد میبینند؛ نظمی که از سوی دو حزب اصلی، حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان، کنترل میشود.
در حالیکه رهبران سیاسی این احزاب از «توافق تاریخی» با بغداد برای ازسرگیری صادرات نفت سخن میگویند، مردم عادی در واکنش تنها میگویند: «همان داستان همیشگی است». چراکه میدانند هیچ تغییری در زندگی روزمرهشان رخ نخواهد داد.
زوال امید؛ از مبارزه انقلابی تا بنبست سیاسی
هر دو حزب حاکم از دل جنبشهای انقلابی دهههای گذشته برخاستهاند؛ جنبشهایی که در برابر سرکوب دولت صدام حسین و فاجعهی نسلکشی انفال در سال ۱۹۸۸ ایستادند. اما پس از قیام ۱۹۹۱ و تأسیس ساختار خودگردان اقلیم، مسیر این احزاب از آرمانهای آزادیخواهانه فاصله گرفت.
در نخستین انتخابات سال ۱۹۹۲، مشارکت ۹۰ درصدی نشانهی اعتماد مردم بود. اما امروز همان مردم، از عملکرد سیاسیون خسته و سرخوردهاند.
درگیری خونین در سلیمانیه و شکاف درونی اتحادیه میهنی
بامداد ۲۲ اوت، شهر سلیمانیه شاهد درگیری سنگینی میان نیروهای وفادار به رهبران اتحادیه میهنی کردستان بود. درگیریای که یادآور جنگ داخلی دهه ۱۹۹۰ شد. ریشه بحران در رقابت میان دو پسرعموی بانفوذ، بافل طالبانی و لاهور شیخ جنگی بود؛ دو چهرهای که زمانی رهبران مشترک اتحادیه میهنی محسوب میشدند.
پس از طرح اتهام مسمومسازی از سوی طالبانی علیه شیخ جنگی، شکاف میان دو جناح به درگیری مسلحانه انجامید. نیروهای امنیتی وابسته به طالبانی، هتل «لالهزار» را که محل استقرار رقیبش بود، با تانک و سلاح سنگین محاصره کردند. در جریان نبرد، پنج نفر کشته و دهها نفر زخمی شدند.
طالبانی مدعی است اقدامش برای «اجرای قانون» بوده، اما منتقدان آن را سوءاستفاده از قدرت برای حذف مخالفان میدانند. همزمان، شاسوار عبدالواحد، رهبر جنبش «نسل نو» و بزرگترین حزب مخالف، نیز با اتهامات اقتصادی بازداشت شد؛ اقدامی که به گفته ناظران، با هدف حذف او از رقابتهای انتخاباتی انجام گرفت.
حزبسالاری به جای جامعه مدنی
در حالی که شهرها از تنشهای امنیتی رنج میبرند، احزاب حاکم در عرصه جامعه مدنی نیز کنترل خود را گسترش دادهاند. به گفتهی دکتر «حارم کرم» از سازمان «پاسوان»، در سالهای اخیر موجی از سازمانهای غیردولتی وابسته به احزاب با بودجههای کلان و بدون شفافیت ایجاد شده است.
این نهادهای ظاهراً مدنی، در عمل ابزار تبلیغاتی و نفوذ سیاسیاند. در مقابل، سازمانهای مستقل و باسابقه با کمبود منابع مالی مواجهاند، زیرا کمکهای خارجی به منطقه کاهش یافته و بیشتر حمایتها به نهادهای حزبی اختصاص مییابد.
کرم هشدار میدهد کمکهای بینالمللی بهجای آنکه ابزاری برای توانمندسازی جامعه باشند، به ابزار کنترل سیاسی داخلی بدل شدهاند.
رسانهها، نمادها و پروژههای عمومی در خدمت قدرت
احزاب کرد در رسانهها نیز همان سیاست را دنبال میکنند. اکثریت رسانههای اقلیم به یکی از دو حزب وابستهاند و فضای مجازی مملو از «رسانههای سایه»ی حزبی است که با انتشار اطلاعات نادرست، افکار عمومی را جهت میدهند.
نمادهای ملی نیز از نفوذ حزبی در امان نماندهاند. پیشنهاد تغییر نام فرودگاه سلیمانیه به «جلال طالبانی» با واکنش شدید فعالان مدنی مواجه شد. از سوی دیگر، شرکتهای نزدیک به خاندان بارزانی، مانند «گروه کار» ، پروژههای مرمت ارگ اربیل را با بودجهای ۱۰ میلیون دلاری پیش میبرند؛ حرکتی که برای مردم محلی، بیش از آنکه جلوهای فرهنگی باشد، نمادی از سلطه سیاسی تلقی میشود.
بحران مشروعیت؛ رأیدادن از سر اجبار یا امید کاذب
با وجود نارضایتی گسترده، دو حزب اصلی همچنان اکثریت کرسیهای پارلمان را در اختیار دارند. در انتخابات سال گذشته، میزان مشارکت ۷۲ درصد اعلام شد؛ رقمی که بسیاری از تحلیلگران را شگفتزده کرد.
«رأیدهندهی عقلانی، افسانهای بیش نیست.» این را «شوان فاضل»، پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی میگوید. او معتقد است وابستگیهای اقتصادی، تعصب قومی و شبکههای حمایتی موجب تداوم وفاداری مردم به احزاب میشود.
در مناطقی مانند استان دهوک، که تحت نفوذ کامل حزب دموکرات است، حتی قربانیان حملات هوایی ترکیه نیز در انتخابات به همان حزب رأی میدهند.
همدستی احزاب با ترکیه و تداوم اشغال نظامی
گزارش مستند اخیر شبکه بی بی سی با عنوان «جنگ پنهان ترکیه – منطقه ممنوعه»، از همکاری نزدیک حزب دموکرات کردستان با ارتش ترکیه در عملیاتهای نظامی داخل خاک اقلیم پرده برداشت. در این مناطق، دهقانان محلی از نابودی زمینهایشان بر اثر بمبارانهای ترکیه میگویند، اما جرئت اعتراض ندارند، زیرا نیروهای امنیتی اقلیم هرگونه انتقاد از ترکیه را جرم تلقی میکنند.
براساس دادههای سازمان «Community Peacemaker Teams»، از سال ۱۹۹۱ تاکنون دستکم ۳۴۴ غیرنظامی در نتیجه حملات ترکیه در خاک عراق کشته شدهاند که نیمی از آنان در استان دهوک بودهاند. با وجود اعلام انحلال رسمی پکک و کاهش نسبی درگیریها، هم ترکیه و هم این گروه همچنان در مرزها فعالاند.
اقتصاد رانتمحور و بنبست اپوزیسیون
در اقلیم کردستان، حدود ۴۰ درصد مردم در بخش دولتی کار میکنند و اغلب این مشاغل از مسیر روابط حزبی بهدست میآیند. حفظ این موقعیتها وابسته به وفاداری سیاسی است، نه شایستگی.
تجربهی شکستخوردهی جنبش «گوران» (تغییر) و ضعف جنبشهای تازهتأسیس، موجب شده است مردم احساس کنند گزینهی واقعی برای اصلاح ندارند. بسیاری از شهروندان حتی اگر با سرکوبها مخالف باشند، باور ندارند که اپوزیسیون کنونی توان تغییر را دارد.
بازگشت به همان نقطه آغاز
زندگی در اقلیم کردستان ادامه دارد؛ خانوادهها بیماران خود را به بیمارستان میبرند، پیشمرگهها همچنان با وجود حقوقهای عقبافتاده خدمت میکنند و مردم شبها دور سینی چای از سیاست میگویند، اما در پایان تنها شانه بالا میاندازند و تکرار میکنند:همان داستان همیشگی.
نشریه اینستیک

نظر شما