بحران آب و نقش جامعه مدنی و رسانه‌ها/دیاکو توتونچی

سرویس آذربایجان غربی- دیاکو توتونچی با اشاره به وقوع بحران آب می نویسید: گر رویکردها تغییر نکند، بحران آب و محیط زیست در آینده‌ای نزدیک به تهدیدی غیرقابل بازگشت تبدیل خواهد شد. این یادداشت تلاشی است برای هشدار و دعوت به وفاق محلی، تا شاید پیش از آن‌که دیر شود، مسیر توسعه بازتعریف شود.

کردپرس- در سایه ضعف مدیریتی مزمن و تصمیم‌گیری‌های غیرکارشناسی، شهر مهاباد امروز در وضعیت نگران‌کننده‌ای قرار گرفته است. اگر روزی این شهر به سرسبزی، منابع آبی غنی و زیست‌بوم پویا شناخته می‌شد، اکنون نشانه‌های فرسودگی زیست‌محیطی، کاهش منابع آبی و توسعه نامتوازن، سیمای آن را دگرگون کرده است.

در شرایطی که کشور با بحران‌های متعددی از جمله تنش آبی، رکود اقتصادی و فرسایش اعتماد عمومی مواجه است، شهرستان مهاباد نیز از این آسیب‌ها بی‌نصیب نمانده و در مسیر تبدیل‌شدن از بحران به فاجعه گام برمی‌دارد. تنها سد خاکی متصل به شهر، که منبع اصلی تأمین آب شرب است، در وضعیت بحرانی قرار دارد و نبود مدیریت علمی و برنامه‌ریزی پایدار، تهدیدی جدی برای امنیت آبی و زیست‌محیطی منطقه به شمار می‌رود.

 مهاباد؛ شهری با ظرفیت‌های مغفول

مهاباد با برخورداری از موقعیت ژئوپولیتیکی، منابع طبیعی ارزشمند و پتانسیل توسعه پایدار، می‌توانست در زمره شهرهای پیشرو در شمال‌غرب کشور قرار گیرد. اما در عمل، سهم آن از توسعه استانی و ملی بسیار ناچیز مانده است. استان آذربایجان غربی در کل یکی از مناطق کمتر برخوردار کشور به شمار می‌رود و مهاباد، با وجود استعدادهای بالفعل و بالقوه فراوان، همچنان در حاشیه تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های کلان قرار دارد.

خشک شدن دریاچه ارومیه و تالاب‌های ارزشمندی همچون کانی‌برازان، تنها بخشی از نشانه‌های ضعف در سیاست‌های کلان زیست‌محیطی و فقدان نگاه آینده‌نگر به مدیریت منابع آب است. این روند در صورت تداوم، می‌تواند تنها سد فصلی و منابع آب زیرزمینی منطقه را نیز به سرنوشتی مشابه دچار کند.

 نظام مدیریتی و چالش ناکارآمدی

مشکل اساسی در مهاباد نه کمبود منابع، بلکه ضعف مدیریت در سطوح محلی و منطقه‌ای است. تغییر مداوم مدیران بدون پشتوانه تخصصی، تصمیم‌گیری‌های مقطعی و نگاه سیاسی به توسعه شهری، سبب شده که نه تنها روند بهبود شکل نگیرد بلکه مشکلات تشدید شود.

مدیریت شهری عمدتاً خودرو محور است و توسعه را در گسترش کمربندی‌ها، تخریب کوه‌ها و ساخت‌وسازهای بی‌ضابطه خلاصه کرده است؛ در حالی که توسعه پایدار مستلزم حفظ محیط زیست، سامان‌دهی منابع طبیعی، بازآفرینی شهری و استفاده از ظرفیت‌های اجتماعی و نخبگان بومی است. نمایندگان مردم در نهادهای تصمیم‌گیر نیز به جای ارائه برنامه‌های کارشناسی، اغلب درگیر شعارهای احساسی یا موضع‌گیری‌های غیرکاربردی‌اند. در چنین فضایی، نه تنها صدای کارشناسان و فعالان اجتماعی شنیده نمی‌شود، بلکه گاه نادیده‌گرفته‌شدن نقدهای دلسوزانه به عرفی پذیرفته‌شده بدل شده است.

نقش جامعه مدنی و رسانه‌ها

مسئولیت این وضعیت تنها بر عهده مدیران نیست. بخشی از این چرخه معیوب به عملکرد رسانه‌های غیرتخصصی و جریان‌های نمایشی در فضای مجازی بازمی‌گردد که با رویکرد تبلیغاتی و غیرتحلیلی، مانع از شکل‌گیری گفت‌وگوهای کارشناسی شده‌اند.  جامعه مدنی، دانشگاهیان و کنشگران اجتماعی باید با نگاه واقع‌گرایانه و رویکرد علمی، مسیر اصلاح را مطالبه‌گرانه اما مبتنی بر گفت‌وگو و هم‌افزایی دنبال کنند.

مهاباد امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیریت کارآمد، شفاف و علمی است. اگر رویکردها تغییر نکند، بحران آب و محیط زیست در آینده‌ای نزدیک به تهدیدی غیرقابل بازگشت تبدیل خواهد شد. این یادداشت تلاشی است برای هشدار و دعوت به وفاق محلی، تا شاید پیش از آن‌که دیر شود، مسیر توسعه این شهر مظلوم و توانمند بازتعریف شود.

کد مطلب 2790614

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha