به گزارش خبرنگار کردپرس، پانزده کیلومتر با قروه فاصله دارد، از توابع بخش سریش آباد است و جمعیت آن به هزار تن شامل ۲۵۰ خانوار می رسد. روستای آونگان؛ یکی از روستاهایی که سال هاست صدای مردم آن بلند هست و از بوی متعفنی که نفس کشیدن را برایشان سخت کرده می گویند. بویی که حتی تا چند کیلومتر آن طرف تر در روستاهای اطراف و حتی شهر سریش آباد و مزارع روستاهای اطراف پخش شده و بسیاری حتی در گذر از جاده قروه- سنندج هم آن را حس می کنند. این بو آنقدر نامطبوع است که حتی مسافران گذری از سنندج-قروه را هم آزار می دهد چه برسد به مردمی که شبانه روز ناچار به تحمل چنین آلودگی نابهنجاری هستند. این بو برگرفته از سوختن روغن هایی است که در کارخانه های تصفیه روغن واقع در شهرک صنعتی آونگان می سوزند و تصفیه می شوند و چنین آلودگی را به بار می آورند. آلودگی ای که نه با اعتراضات مردمی و نه با طومار جمع کردن و بیان آن در تریبون های مختلف همانند نمازجمعه تا این لحظه به نتیجه نرسیده و معلوم نیست چرا نهادهای متولی اهمیتی به رنجی که این مردم می کشند، نمی دهند.

کارکرد کارخانجات تصفیه روغن چیست؟
کارخانجات تصفیه روغن انواع روغن های سوخته را از مراکز تعویض روغن خودرو، کارخانجات ذوب فلزات، نیروگاه های برق و توربین ها، معادن و ماشین آلات صنعتی جمع آوری کرده و پس از بازیافت و تصفیه، به روغن پایه تبدیل می شود. پس از آن، به عنوان روغن موتور، روغن هیدرولیک، روغن دنده، اسلاج قیری و سوخت های تقطیری صنعتی، مجدداً به چرخه تولید بازگردانده می شود.
تصفیه روغن های سوخته در ایران عمدتاً به روش سنتی انجام می شود که از جمله رایج ترین روش های بازیافت و تصفیه روغن سوخته شامل «روش تقطیر در برج تقطیر خلاء با استفاده از حلال، خاک معدنی، اسید و یا با استفاده از فیلم نازک، تصفیه با اسید یا باز و خاک معدنی، تصفیه با خاک اکتیو شده با اسید، تصفیه با حلال پروپان» است.
این شرکت های تولیدی از تکنولوژی های قدیمی استفاده می کنند و سرمایه گذاری لازم برای به روز کردن فرایند های تولید این کارخانجات انجام نشده و نه تنها حاکمیت تکنولوژی های کهنه در این کارخانه ها، موجب آلودگی محیط زیست است؛ بلکه نواقص و اشکالات صنعت تصفیه روغن کارکرده یا به عبارتی دیگر در تصفیه روغن سوخته، اثرات مخرب و زیان باری بر محیط زیست اطراف کارخانه ها و سلامتی اپراتورها و کارکنان کارخانجات و آب و هوای پیرامونی آنان دارد.
بررسی ها نشان می دهد که بیشتر این واحدهای تولیدی از روش اسیدی برای تصفیه روغن استفاده می کنند؛ روشی که منجر به تولید باران اسیدی شده که در صورت وجود جریانات باد در نواحی صنعتی، مواد خارج شده از کارخانه ها در سطح وسیعی در فضا پراکنده شده و نه تنها به پرسنل خود این کارخانجات آسیب می رساند بلکه منجر به آسیب برای مناطق اطراف و سکانان آن هم می شود.

چالش های زیست محیطی این واحدهای تولیدی
«چالش اثرات هوای آلوده به اسید بر محیط اطراف، چالش تولید لجن های اسیدی که پسماند این کارخانجات بوده و بسیار سمی است، چالش تخلیه لجن اسیدی در محل هایی که حجم آن لجن ها روز به روز زیادتر می شود، چالش نفوذ شیرابه این لجن های اسیدی به آب های زیرزمینی در اثر دپو لجن ها، چالش مصرف بیش از حد انرژی برق و سوخت به دلیل قدیمی بودن دستگاه ها و چالش مصرف بالای آب» از جمله چالش هایی است که این صنعت را احاطه کرده و نیاز به بررسی دارند.
لجن اسیدی که پسماند این کارخانجات است باعث آلودگی خاک و آب می شود به طوری که خاک آلوده به لجن های اسیدی برای اهداف کشاورزی، صنعتی و یا ایجاد مراکز تفریحی غیرقابل استفاده بوده و منبعی بالقوه برای آلوده ساختن آب های سطحی و زیرزمینی به شمار می روند. همچنین می توانند طعم و بوی آب را نامناسب ساخته و باعث تغییر خواص فیزیکی خاک ها و پایداری شیب ها شده و ظرفیت باربری پی ها را تحت تأثیر قرار دهند. باید دانست که آلاینده ها به راحتی به لایه های پایین نفوذ کرده و به سطح آب های زیرزمینی می رسند و آن ها را آلوده می کنند.

آلودگی باران اسیدی چیست؟
مطابق تحقیقات انجام شده توسط بسیاری از پژوهشگران، استفاده از اسید در تصفیه روغن های سوخته منجر به آلودگی باران اسیدی می شود. این آلودگی دارای نتایج زیانبار اکولوژیکی است و علاوه بر آن وجود اسید در هوا هم بر روی سلامتی انسان اثرات ناگواری دارد و همچنین بر روی پوشش گیاهی هم تأثیرات نامطلوبی می گذارد.
پژوهشگران اثرات مهم باران اسیدی را برای انسان شامل «تنگی نفس، برونشیت، التهاب ریه، آنفلوآنزا، کاهش قدرت دید و …» می دانند و برای پوشش گیاهی از «تخریب ریشه گیاهان، کاهش روند رشد، کاهش میزان محصول دهی زمین های کشاورزی، نفوذ در آب و خاک و…» نام برده اند.
باران اسیدی در بلند مدت تأثیرات بسیار خطرناکی را بر نسل های آینده خواهد گذاشت. تأثیراتی که غیرقابل جبران هستند.

تغییر نام شهرک به جای رفع مشکل!؟
با وجود تمامی این موارد در این میان نه تنها متولیان امر به اعتراض مردم بخش سریش آباد اهمیتی نداده اند بلکه به طوری پیش رفته اند که نام شهرک صنعتی را به شهرک صنعتی-شیمیایی تغییر داده اند و انگار بخواهند با این کار دست پیش را بگیرند و فعالیت چنین کارخانه های آلوده کننده در حریم شهر و روستا را توجیه نمایند! این در حالی است که به گفته دهیار روستای آونگان کارخانجات شیمیایی الزاماتی دارند که یکی از آن ها دور بودن از حریم مسکونی و زراعی است. «احمدرضا مرادزاده» در مصاحبه با خبرنگار کردپرس تأکید داشت «این تغییر نام شهرک صنعتی به شهرک صنعتی-شیمیایی اشتباه است. شهرک شیمیایی باید در جایی که لم یزرع و اطرافش حاصل خیز نباشد دایر شود نه در دل روستا و کنار کوه و دشت و طبیعت!».
او مکان یابی این شهرک را در کل نادرست دانست و به یک پیام بین المللی زیست محیطی اشاره کرد. «ما یک پیام زیست محیطی داریم که می گوید اول جانمان، بعد جایمان، بعد جهانمان را حفظ کنیم. خب آیا برای کارخانه های تصفیه روغن چنین الگویی لحاظ شده!؟».
از نظر «مرادزاده» کارخانجات تصفیه روغن واقعاً معضل اند و بی محابا بدون هیچ ملاحظه ای آلودگی تولید می کنند. «زمانی که دیگ های این کارخانه ها به جوش می آید کیلومتر ها بوی تعفن شان هر موجود زنده ای را آزار می دهد. باد غالب به هر سمتی که برود بوی تعفن را پخش می کند و همه آن را احساس می کنند و شاید خیلی ها ندانند که این بو برای تصفیه روغن هاست».

او به انتقاد از مسئولانی که به راحتی مجوز چنین کارخانجات آلاینده ای را صادر می کنند، پرداخت. «باید هم مسئولان از خواب بیدار شوند و هم کسانی که مجوز صادر می کنند و بگویند چطور مجوز می دهند!؟ آیا اصلاً شرایط منطقه را در نظر می گیرند!؟ آلایندگی این کارخانه ها واقعاً آزار دهنده است. جهت باد حتی به سمت سریش آباد هم می رود و خیلی از روستاها را درگیر کرده ولی این موارد به چشم مسئولان نمی آید و فقط به بحث تولید دقت دارند!».
دهیار این روستا چشم پوشی از معضلات زیست محیطی را یک نوع همکاری با سودجویان می داند. «ما را چه شده که خطر زیست محیطی به این بزرگی را بیخ گوشمان نمی بینیم؟ تا کی می خواهیم خود را به خواب غفلت بزنیم؟ آن اشخاص سودجو فقط به فکر سود خود و جیبشان هستند و اینکه چه بلایی سر محیط زیست و مردم می آید برایشان اهمیتی ندارد».
این دهیار از بازدید کارشناسان محیط زیست از معضلات زیست محیطی شهرک خبر داد. «بارها کارشناسان محیط زیست را برده ایم شهرک و دیده اند چه افتضاحی است. در مسیر خروجی شهرک چاله ها کنده اند که هرکدام پر شده از آب و روغن و در واقع تمام سه عنصر اصلی آب و خاک و هوا را آلوده کرده اند. این واحد های تولیدی مگر چه اقداماتی دارند که باید چنین آلودگی هایی را تحمل کرده و از پیامدهای زیست محیطی آن چشم پوشی کنیم!؟ غیر از این است که روغنی را تصفیه می کنند که از آخر هم مصرف آن و هم دور انداختن آن جز آلودگی هیچ فایده ای ندارد!؟».

بیشتر مدیران این واحدهای تولیدی بارها مدعی شده اند که شرایط زیست محیطی را رعایت کرده و به تعهدات خود عمل می کنند. این در حالی است که اگر موراد زیستی محیطی را لحاظ می کردند قطعاً باعث عذاب مردم نمی شد. این درست همان چیزی است که «مرادزاده» هم به آن اشاره می کند. «این کارخانه ها مدعی می شوند که کنترل می کنند اما اینطور نیست چاله کنده اند و ریخته می شود داخل زمین و سفره های زیرزمینی و نسل آینده هم درگیر این آلودگی می شوند این همان فعل و انفعال نسبت به محیط زیست است و همه را گرفتار می کند. این را اشخاصی که مجوز می دهند باید ببینند و نادیده نگیرند این پیامدها را».
آن طور که دهیار آونگان می گوید «باید مسئولان نوع نگرش خود را اصلاح کنند اگر نه به زودی این است که انگار کمر بسته ایم برای قتل این منطقه و نسل های آینده. نمونه این نابودی را در دشت و کوه بی خیرِ می توان دید. دشتی که در روزهای تعطیل به ویژه در روز طبیعت محل تفرجگاه مردم بود و از طبیعت سرسبز و زیبای آن لذت می بردند حالا تبدیل شده به محل پسماند و خاکریزه کارخانجات شهرک و معادن و… آن قدر پسماند ریخته اند که از خود کوه هم بزرگتر شده و نه تنها آلودگی زمین را در پی داشته بلکه جان احشام را هم به خطر انداخته است».
به گفته «احمدرضا مرادزاده» کاری که تصفیه روغن ها می کنند جز دشمنی با طبیعت نیست. نسل بعد چطور می خواهند زندگی کنند با این وضعیت. این منابع تجدیدناپذیرند و نمی توان بعد از تخریب دوباره ساخت… مگر می شود کوه و دشت و طبیعت را از نو ساخت».
او به این سؤال که آیا این واحدهای تولیدی مسئولیت اجتماعی خود را انجام داده اند یا نه؟ چنین پاسخ داد که «خیر. هیچ مسئولیت اجتماعی نداشته اند و حتی کارگر ساده هم از روستا نمی گیرند و از جاهای دیگر می آورند و بهانه شان مسایل امنیتی است که مثلاً اگر نیروی بومی استخدام کنیم از نظر امنیتی وضعیت به خطر می افتد!؟ از آن طرف هم اگر کارگری ببرند آن قدر به او سخت می گیرند که دوام نمی آورد و بی خیال کار کردن می شود. شما بدانید که این ها همه هدفمند است و قصد کسب سود و نابودی منطقه هست و بس».

در اینکه جانمایی این شهرک از همان ابتدا اشتباه بوده جای شکی نیست اما اینکه چرا نام آن از شهرک صنعتی به شهرک صنعتی-شیمیایی تغییر یافته بسیار جای سؤال دارد. در حال حاضر در این شهرک ۱۲ واحد تولیدی تصفیه روغن فعالیت دارند و گرچه بارها متولیان امر گفته اند دیگر مجوزی به این کارخانجات داده نمی شود اما شواهد امر برخلاف این گفته را نشان می دهد.
وضعیت آلودگی این کارخانجات به گونه ای است که مطابق اظهارات اهالی روستای آونگان و همین طور مردم سریش آباد انگار چندین حلقه لاستیک را آتش زده باشند و به حال خود رها شده اند. چنان بوی آزاردهنده ای دارد که تحمل را از همه گرفته است.
تمامی این اعتراضات بارها منجر به تشکیل پرونده قضایی برای این واحدهای تصفیه روغن شده و هم بنا به گفته رئیس محیط زیست شهرستان و هم دهیار آونگان دستور پلمب این کارخانجات صادر و برای مدتی هم پلمب شدند اما بعد از دادن تعهد جهت استفاده از فیلترهای ضدآلودگی دوباره فعالیت خود را از سر گرفتند. فعالیتی که نه تنها شامل رعایت تعهدات نشد بلکه تشدید آلودگی را هم در پی داشت.
در این میان مطابق سخنان «مرادزاده» این کارخانجات بارها گفته اند چون برایشان نمی صرفد حاضر به استفاده از فیلترهای ضدآلودگی و یا دیگر استانداردهای لازم برای جلوگیری از پخش آلودگی در هوا نیستند. دقت کنید برایشان هزینه کردن در راستای رعایت الزامات زیست محیطی نمی صرفد اما آلوده کردن هوا و آسیب زدن به مردم می صرفد! در آینده تمامی تبعات این بی توجهی مشخص می شود و آن وقت برای جبران چنین لطمه ای خیلی دیر است.

نان در خون مردم نزنید
پیامد این آلودگی تا جایی پیش رفت که چندی پیش امام جمعه سریش آباد در خطبه های نماز جمعه هم به این مورد اشاره داشت. به گفته «حجت الاسلام علی فدایی» بوی این روغن سوخته آن قدر شدید است که خواب را بر چشم مردم حرام کرده و به طوری بوده که نمیشد به راحتی نفس کشید.
او اعتراض مردم را بحق دانست و به حمایت از آنان پرداخت. «مردم حق دارند معترض باشند و بگویند مسئولان دستشان با تولیدکنندگان یکی است! ما شرمنده ایم که نتوانستیم کاری کنیم. هرچقدر فریاد زدیم و طومار نوشتیم جوابی نگرفتیم و نمی دانیم این تولیدکنندگان به کجاها وصل اند که نمی گذارند صدای مردم شنیده شود!».
«فدایی» موضع مردم را مشخص دانست و تأکید کرد که کار به جایی رسیده که مردم دیگر اصلاح کار را نمی خواهند و فقط خواستار انتقال واحدهای آلوده به خارج از حریم شهر و زراعی اند.
او خطاب به متولیان کارخانجات تصفیه روغن تصریح کرد «با این آلودگی ها نان در رنج و خون این مردم می زنید و این چنین کسب و کاری دست نیست. باید الزمات زیست محیطی را رعایت کنید و حق مردم را ببینید».
«حجت الاسلام فدایی» فرماندار و نماینده و دستگاه قضایی و دیگر مسئولان مرتبط را خطاب قرار داد و تصریح کرد «شعار اصلی انقلاب برقراری عدالت اجتماعی بود و این را مسئولان باید برقرار کنند و این عدالت اجتماعی نیست که آب و خاک و هوای مردم آلوده شود تا عده ای سود کرده و پول روی پول بگذارند و در قبرس و دبی سرمایه گذاری کنند! این مردم هوایی داشتند که تنفس می کردند آن را هم گرفتند. ما داد به کجا ببریم!؟ تکلیف ما را روشن کنید که به سراغ چه کسی برویم تا فریادرس این مردم باشد!؟».

تصفیه با روش سنتی منسوخ شده
با وجود محرز بودن آلودگی این واحدهای تولیدی و آسیبی که وارد می کنند اما همچنان از نظر مسئولان تولید ارجحیت دارد بر سلامت عمومی! سلامتی که دیگر بحرانی شده و تاب و توان مردم منطقه را بریده به طوری که کمپین مجازی برای رسیدگی به مطالباتش را تشکیل داده اند.
گرچه این روش های سنتی تصفیه روغن به دلیل ایجاد معضلات زیست محیطی بسیار زیاد، در جهان منسوخ شده اما در ایران همچنان از همین روش های اسیدی استفاده می شود و آلودگی های بزرگی در خاک و آب های سطحی و زیرزمینی و حتی هوا ایجاد نموده است.
در این میان «حمید راحتی» یکی از پژوهشگران مرتبط، بهترین شیوه برای تصفیه روغن های کارکرده را روش قلیایی می داند. روشی که معضل زیست محیطی دارد اما به اندازه روش اسیدی خطرناک نیست. از نظر این پژوهشگر حتی می تواند از پسماند قلیایی برای خنثی سازی پسماند اسیدی بهره برد. بدین شیوه که با اختلاط مناسب پسماند قلیایی با پسماند اسیدی نسبت به خنثی سازی آن اقدام شود که با این کار در واقع از خطر هر دو نوع پسماند کاسته خواهد شد.
باید دانست هدف توسعه پایدار زمانی بر رعایت تمامی اصول از توجه به محیط زیست گرفته تا عوامل انسانی است و این نباشد که به خاطر تولید، سلامت محیط زیست و مردم به خطر بیافتد. /
* گزارش و عکس: زیبا امیدی فر

نظر شما