25 مردادی دیگر از راه رسید، در این گرمای سوزان تابستان، در این روز خاص مردم کُرد دلشان هم می سوزد برای از دست دادن مردی که مرد بود. مردی که امروزه می توان او را یک شاخص سنجش و یک نماد از یک سیاست مدار، از یک نماینده مجلس درتراز مردمی به شمار آورد. همه می دانیم در مورد چه کسی حرف می زنیم. بله امروز سالگرد فوت بزرگ مردی از کردستان به نام مهندس بهاء الدین ادب است.
25 مردادی دیگر از راه رسید، در این گرمای سوزان تابستان، در این روز خاص مردم کُرد دلشان هم می سوزد برای از دست دادن مردی که مرد بود. مردی که امروزه می توان او را یک شاخص سنجش و یک نماد از یک سیاست مدار، از یک نماینده مجلس درتراز مردمی به شمار آورد. همه می دانیم در مورد چه کسی حرف می زنیم. بله امروز سالگرد فوت بزرگ مردی از کردستان به نام مهندس بهاء الدین ادب است.
آفتاب داغ تابستان عرق بر پیشانی مان می چکاند، کلافه ایم از دست همه چیز، حتی خودمان، سرگرم و بیشتر سر در گم میان کم آوردن های روزمره، ناگهان در ترافیک گیر می افتیم و چاله های خیابان اذیت مان می کند، می خواهیم با دردِ دلی کمی خود را خالی کنیم بحث به «توسعه» و «توسعه یافتگی» می کشد، ناگهان تاریخ چیزی را یادمان می آورد، امروز 25 مرداد است، سالروز فوت «یک مَرد» یک ابر مَرد حتی. بله از مهندس ادب حرف می زنیم.