به گزارش کردپرس، بر اساس مجموعهای از گزارشهای میدانی، تحلیلهای رسانهای و اطلاعات تأییدشده از سوی یک منبع مستقل درگیر در مذاکرات، روند ادغام نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) در ارتش دولت انتقالی سوریه با شکافهای عمیق و چندلایهای روبهروست؛ شکافهایی که فراتر از اختلافات فنی، به ماهیت قدرت، توازن قوا و آینده نظام امنیتی سوریه پس از سقوط حکومت بشار اسد گره خورده است.
پس از بیش از سیزده سال جنگ داخلی و فروپاشی ساختار امنیتی دولت پیشین در دسامبر ۲۰۲۴، مقامات جدید در دمشق تلاش کردهاند با ایجاد نهادها و یگانهای امنیتی تازه، خلأ قدرت را پر کرده و کنترل سراسری کشور را بازسازی کنند. در این چارچوب، وزارت دفاع و وزارت کشور سوریه واحدهای جدیدی را سازمان دادهاند و همزمان مسئله ادغام بازیگران مسلح غیردولتی، از جمله نیروهای دموکراتیک سوریه که کنترل بخش بزرگی از شمالشرق کشور را در اختیار دارند، به یکی از پیچیدهترین چالشهای دولت انتقالی تبدیل شده است.
بر اساس دو گزارش نشریه القدس العربی و دیس ایز بیروت، مشکل اصلی در مسئله ادغام دهها هزار نیروی تحت امر کردها در وزارت دفاع و کشور سوریه تعداد نیروهایی است که دمشق با ادغام آنها در بنده این دو وزارت خانه نظامی و امنیتی موافق است. دو تحلیلگر مسائل خاورمیانه نیز در شبکه ایکس نیز به این موضوع اشاره کرده اند که دولت الشرع موافق تعداد بیسار کمی از این نیروهای تحت امر کردها موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه در ساختارهای نظامی و امنیتی دولت خود است در حالی که کردها اصرار دارند اکثر نیروهای وابسته به خود در این دو وزارت خانه ادغام شوند و در عین حال، ساختار کنونی خود را نیز حفظ کنند.
در قلب این اختلاف، شکاف عمیقی بر سر تعداد نیروهایی قرار دارد که باید در ارتش جدید سوریه ادغام شوند. بنا بر اطلاعات تأییدشده، دمشق پیشنهاد داده است که تنها حدود ۱۵ هزار نفر از نیروهای SDF در قالب سه لشکر منطقهای در ساختار ارتش جذب شوند. این در حالی است که فرماندهی SDF خواستار ادغام حدود ۶۰ هزار نیرو بوده و برخی گزارشها حتی از رقمی نزدیک به ۸۰ هزار نفر سخن میگویند. از نگاه SDF، هرگونه ادغام واقعی باید بازتابدهنده وزن نظامی و نقش این نیروها در شکست داعش و کنترل مناطق وسیعی از سوریه باشد. در مقابل، دولت انتقالی سوریه نگران است که جذب چنین نیروی بزرگی، آن هم با سطح آموزش و انسجام بالا، توازن قوا را به زیان ارتش نوپای دمشق بر هم بزند و عملاً نیروهای وفادار به دولت مرکزی را در ساختار جدید «مغلوب» کند.
اختلافها تنها به تعداد نیروها محدود نمیشود. SDF خواستار حفظ ساختارهای خاص خود در چارچوب ادغام است؛ از جمله ایجاد یگانهای مستقل برای نیروی ضدتروریسم این تشکیلات که بهعنوان حرفهایترین و آموزشدیدهترین نیروی ضدتروریسم سوریه شناخته میشود و سالها شریک عملیاتی ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا بوده است. همچنین، SDF بر بهرسمیت شناختن یگانهای مدافع زن (YPJ) و حفظ نقش آنها در ساختار امنیتی آینده تأکید دارد. یکی دیگر از مطالبات کلیدی این نیروها، ادامه کنترل امنیت مرزهای شمالشرق سوریه است؛ مطالبهای که از دید دمشق و بهویژه آنکارا، خط قرمزی جدی به شمار میرود.
در کنار مسائل نظامی، اختلافات مهمی نیز درباره آینده نهادهای غیرنظامی اداره خودگردان شمالشرق سوریه و نحوه ادغام آنها در ساختار دولت مرکزی وجود دارد. تقسیم درآمدهای نفت و گاز مناطق شرق فرات، که بخش مهمی از منابع مالی سوریه را در بر میگیرد، همچنان یکی از گرههای اصلی مذاکرات است و تاکنون چارچوب شفافی برای آن ارائه نشده است.
زمینه میدانی نیز بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. در ۲۲ دسامبر ۲۰۲۵، درگیریهایی میان نیروهای دولتی سوریه و نیروهای امنیتی کرد (آسایش) در شهر حلب رخ داد که به کشته شدن دستکم سه نفر انجامید. این درگیریها، که تنها در یک نقطه محدود اتفاق افتاد، نشان داد ادغام امنیتی حتی در مقیاس محلی تا چه اندازه دشوار است؛ چه رسد به ادغام نیروهایی که کنترل نزدیک به یکسوم خاک سوریه را در اختیار دارند.
همزمان، نقش ترکیه بهعنوان بازیگری تعیینکننده در این پرونده برجستهتر شده است. دمشق در بازسازی نیروهای نظامی خود همکاری نزدیکی با آنکارا دارد و ترکیه که سالها با SDF به دلیل پیوندهایش با نیروهای کردی مخالف خود درگیر بوده، آشکارا از کاهش وزن و نفوذ این نیروها حمایت میکند. سفر همزمان وزیر خارجه، وزیر دفاع و رئیس دستگاه اطلاعاتی ترکیه به دمشق در ۲۲ دسامبر و متهم کردن SDF به تعلل در روند ادغام، نشانهای از فشار هماهنگ آنکارا و دمشق برای پیشبرد مدلی است که عملاً به تضعیف ساختاری نیروهای کرد منجر میشود.
در این میان، برخی ناظران و منابع نزدیک به مذاکرات از امکان شکلگیری یک راهحل میانی سخن میگویند. به باور آنها، نه ادغام محدود ۱۵ هزار نفر میتواند ثبات پایدار ایجاد کند و نه جذب کامل ۶۰ هزار نیرو برای دمشق و متحدانش قابل قبول است. گزینهای مانند ادغام تدریجی حدود ۳۰ هزار نفر، آن هم نه در قالب لشکرهای کامل بلکه در سطح گردان یا تیپ، بهعنوان سناریویی واقعبینانهتر مطرح شده است. در این چارچوب، فرماندهی مرکزی آمریکا (CENTCOM) میتواند با ایفای نقش میانجی و فنی، به هماهنگی، آموزش مشترک و کاهش شکاف حرفهای میان نیروهای SDF و یگانهای تازهتأسیس دولت سوریه کمک کند.
تحلیلگران همچنین یادآور میشوند که در تاریخ معاصر، نمونههای موفقی از ادغام مستقیم و کامل نیروهای خودمختار بزرگ پس از جنگ داخلی وجود ندارد. در بسیاری از موارد، دولتها یا ارتشهای جدیدی ایجاد کردهاند یا ادغام را بهصورت تدریجی و محدود پیش بردهاند. از این منظر، تلاش دمشق برای «کوچکسازی و رقیقسازی» SDF، بازتاب همین نگرانی تاریخی از ادغام یک نیروی منسجم و قدرتمند در ساختاری نوپا و شکننده است.
در مجموع، ترکیب دادهها و آمار سه منبع نشان میدهد که مناقشه کنونی بر سر ادغام SDF صرفاً یک اختلاف فنی یا عددی نیست، بلکه نبردی سیاسی و راهبردی بر سر آینده نظم امنیتی سوریه است. هرچند شکافها همچنان عمیقاند و فشارهای منطقهای، بهویژه از سوی ترکیه، مسیر توافق را دشوار کرده است، اما طرح گزینههای میانی و الگوهای تدریجی نشان میدهد که فضای محدودی برای مذاکره و مصالحه همچنان باقی مانده است؛ فضایی که سرنوشت آن میتواند آینده ثبات یا بیثباتی سوریه پس از جنگ را رقم بزند.

نظر شما