به گزارش کردپرس، ده سال پیش، هنگامی که داعش بخشهای وسیعی از منطقه شمال شرق سویه و غرب عراق را درنوردید، هزاران زن کُرد در شمالشرق سوریه اسلحه به دست گرفتند و در قالب یگانهای مدافع زنان (YPJ) وارد میدان جنگ شدند. آنها در برابر وحشتِ داعش ایستادند و آرامآرام به نمادی جهانی از مقاومت و توانمندسازی زنان بدل گشتند. اما پایان نسبی نبرد با داعش، سقوط حکومت بشار اسد و حتی اعلام انحلال PKK بهعنوان حلقهای از تغییرات تاریخی، نتوانسته سرنوشت این یگانها را روشن کند. امروز YPJ در دو راهی سیاسی و امنیتی ایستاده است: بخشی از نیرویی که قرار بود در ساختار ملی قرار گیرد، اما در صحنه واقعیت، حاضر به تسلیم سلاح نیست.
در یکی از پایگاههای دورافتاده بیابانی، گردانی نزدیک به پنجاه زن از YPJ مستقر است؛ ترکیبی از جنگاوران کارآزموده و تازهواردان هستند که همگی به تازگی در نبرد تشرین شرکت داشتهاند — جدالی که از دسامبر تا مارس بیش از چهار ماه ادامه یافت و بیش از ۶۰۰ کشته، از جمله حدود صد رزمنده کُرد بر جای گذاشت. تسلط بر سد تشرین بر روی فرات، محور این تقابل بود؛ گذشتن از این سد بهمعنای بازگشت تهدید محاصره برای کوبانی بود، آن هم درست ده سال پس از فاجعهای که داعش بر آن تحمیل کرد.
خاطرات جنگ و فقدان نزدیکان، نیروی محرکه پیوستن به یگانها
شیاژین، ۲۲ ساله و اهل کوبانی، نمونهای دردآشنا از پیوند عاطفی و تاریخی مبارزان با آرمانشان است. او که کودکیاش را در محاصره کوبانی تجربه کرده، میگوید صحنههای فرار، بمباران و گمشدن نزدیکان را هرگز فراموش نمیکند. برای او و بسیاری دیگر، حضور در تشرین فرصتی بود تا به وعدهای که با دوستی در کودکی داده بودند وفادار بمانند — وعدهای که با مرگ آن دوست در جنگ از بین رفت اما بهواسطه ادامه مبارزه معنا مییابد.
آماره، ۲۳ ساله از الحسکه، که در ۲۰۲۱ به YPJ پیوست، انگیزهاش را مرگ برادرش در دیرالزور در ۲۰۲۴ میداند. او قربانی حمله پهپادی ترکیه شد. برای او مبارزه تا حدودی برای «انتقام» است، اما در لایهای عمیقتر حامل کشف هویت و ارزشهای نو است: آموزشهای سیاسی، آشنایی با حقوق زنان و تجربه زیستن خارج از ساختارهای مردسالار جامعه باعث شده زنان در قالب YPJ صدای خود را بیابند و اعتراضی ملموس به وضع موجود داشته باشند.
بی اعتمادی به دمشق و آنکارا
اعضای YPJ بهروشنی نسبت به دولت جدید دمشق بدبیناند. با به قدرت رسیدن الجولانی و و ارائه گفتمانهای اسلامیگرایانه افراطی، در کنار حوادثی چون کشتارهای ماه مارس که جوّ ناامنی و بیاعتمادی را تشدید کرد، این تردیدها را عمیقتر ساخته است. این بیمها در کنار فشارهای بینالمللی و منطقهای، بهویژه خواست بیوقفه آنکارا برای «خنثیسازی» یگان های مدافع زنان و مردان کرد سوریه، معادله را پیچیدهتر کرده است.
ترکیه YPG و YPJ را شاخههایی از PKK میخواند و خواستار انحلال آنها شده؛ خواستی که در یگانها با خشم و مقاومت مواجه میشود. در پادگانها پرترههای عبدالله اوجالان و تصاویر نیروهایی که در حملات ترکیه جان باختهاند، به چشم میخورد که نشانهای از پیوند ایدئولوژیک و عاطفی است که با وجود اعلام انحلال PKK همچنان زنده است.
آینده نامعلوم؛ بنبست سیاسی و مطالبه بازنگری قانون اساسی
ادغام رسمی SDF یا نیروهای دموکراتیک سوریه در ساختار امنیتی-دولتی جدید سوریه که قرار بود بهواسطه توافق مارس ۲۰۲۵ اجرایی شود، متوقف مانده و مسیر سیاسی برای تضمین حقوق اقلیتها و استقلال محلی همچنان بسته است. در اوت، حدود ۴۰۰ نماینده از گروههای اقلیتی شامل کُردها، علویها و دروزها در حسکه گرد هم آمدند و خواستار بازنگری قانون اساسی برای تضمین حقوق اقلیتها و حرکت بهسمت یک ساختار غیرمتمرکز شدند، اما راهحلهای نهایی هنوز ارائه نشده است.
در میدان نیز تنشها ادامه دارد: گزارشهایی از درگیری در منبج، دیرالزور و شرق حلب حکایت از وجود شکافهای جدی دارد که میتواند هر گونه توافق ادغام را به مخاطره اندازد. SDF و ارتش سوریه گاهی رودرروی هم قرار گرفتهاند و تلاشهای دیپلماتیک اخیر، از جمله دیدارهای سپتامبر بین نمایندگان SDF و فرستادگان حکومت، آتش تنش را خاموش نکرده است.
ویان آدار، فرمانده YPJ، درباره علت تایل یگان های مدافع زنان کرد سوریه به ادامه فعالیت مسلحانه می گوید: سلاحها «ابزارِ محافظت» و بخشی از بافت اجتماعی کُردها شدهاند. او تأکید میکند که اگر شرایطی واقعی برای تضمین امنیت، حقوق و مشارکت سیاسی فراهم شود، آنها مشکلی با خلعسلاح نخواهند داشت؛ اما تا زمانی که اطمینان وجود نداشته باشد، سلاحها را زمین نخواهند گذاشت — حتی اگر مرداندر شاخه YPG این کار را بکنند.
در نهایت، معضل YPJ نه صرفاً یک مسئله نظامی، که یک معضل سیاسی-اجتماعی است: چگونه میتوان خواستِ حفظ امنیتِ واقعی و هویت جمعی گروهی را با خواست دولتِ مرکزی برای یکپارچهسازی و کنترل هماهنگ کرد؟ پاسخ به این سؤال مستلزم ارائه تضمینهای سیاسی، قضایی و اجتماعی است؛ تضمینهایی که فعلاً در منطقه وجود ندارد. تا آن زمان، یگانهای زنان کرد همچنان سلاح در دست خواهند ماند — نه لزوماً بهخاطر میل به جنگ، که بهخاطر نخواستنِ بازگشت به وضعی که از آن گریختهاند.
موسسه آمارجی

نظر شما