کردپرس- با سلام و احترام؛ اینجانب در ابتدای دهه ۸۰ شمسی افتخار این را داشته ام که دانشجوی شما در دانشگاه تبریز باشم. ماحصل شناختی که از شما دارم و درسهایی که در آن سالها از محضر شما آموختم، امروز مرا مصمم تر کرد تا در برابر رویدادی که بلاشک هم نافی بنیانهای والای حقوق بشر است و هم مایه وهن تشکیلات مستقل و آبرومندی چون کانون وکلا، لب به اعتراض بگشایم و از شما انتظار داشته باشم که به عنوان ریاست نهادی که فلسفه وجودی و افتخار آن تقلای بی وقفه در اعتلای عدالت و پاسداشت بی قید و شرط حقوق آحاد مردم است، در برابر این اقدام خطرناک و هم-وطن- ستیزانه ی همکارانتان در کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای آ. شرقی، موضعی روشن اتخاذ فرمایید و با همان صراحت و شهامتی که از منش شما به عنوان استاد در مخیله ما به یادگار مانده است بر این جهالت ویرانگر خط بطلان بکشید.
استاد گرامی
قطع یقین مستحضرید که اخیراً کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی، که ریاست آن بر عهده جنابعالی است، در اقدامی که فاقد هرگونه نسبتی با فلسفه وجودی و صلاحیت حرفه ای چنین کمیسیونی است، بدون توجه به واقعیتهای تاریخی و جغرافیایی منطقه بیانیهای آکنده از نفرت و کذب منتشر کرده است. بیانیه چه عرض کنم کیفرخواستی که بوی تند قوم گرایی، تفرقه انگیزی و دیگری ستیزی و حتی تعفن فاشیسم از سطر به سطر آن به هر مشام سالمی می رسد. نویسندگان این ناروانامه ی شرم آور با هدف گرفتن بخشی از هم وطنان کرد خویش، میکوشند تحت لوا و ردای مقدس حقوق و با ابزار انحصاری فرقه ضاله پانترکیسم (که قلبش نه در ایران که در آران و آناتولی می تپد) که همان نیرنگ تحریف تاریخ و دروغپردازی است، انسانهایی را که بنا بر ضرورتهای انسانی و بشردوستانه در برهه ای از زمان به این مرز و بوم پناه آورده و متعاقباً به کشور خود بازگشته اند را با کردهای ساکن در جغرافیای ایران که به گواهی تاریخ موطنشان این آب و خاک است و صرفا" با آنان قرابت نژادی و قومی داشته و دارند یکی بنمایاند و با استناد گزینشی به کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو، پروتکل الحاقی ۱۹۶۷، و برخی مواد قانونی داخلی، نتیجه مذموم و بی اساس مورد نظر خود را استخراج کند امری که در گام نخست با روح همان اسناد بینالمللی و در گام بعدی با ارزشهای بنیادین حقوق بشر در تضاد آشکار است.
دردآور آنکه، تکیه بر ادعای وهم آلود عراقی الاصل بودن کردهای آ.غربی، تکرار دروغ بی اساس تغییر ترکیب جمعیتی استان به ضرر آذری ها، تصویرپردازی کردها به عنوان مخاطرات فرهنگی و فراتر از آن تهدیدات امنیتی از فرازهای این بیانیه است که انگار مستقیم از دهان بوقچی های نفرت پراکن استادیوم یادگار تبریز به سطور گهربار این نفرت نامه پمپاژ شده است. و این مضامین دقیقاً گزاره های مسموم همان گفتمان غیرانسانی است که این منطقه بارها عواقب ویرانگرش را به خود دیده است و احدی طرفی از آن برنبسته است.
جناب استاد؛
حقوق بشر، به ویژه در چارچوب کنوانسیونهای بینالمللی، بی قید و شرط و فارغ از ملیت، مذهب، زبان یا نژاد اعمال میشود پس هرگونه برخورد تبعیضآمیز یا دستهبندی مردم به «خطر» و «تهدید» در این بیانیه ، نهتنها اعتبار نهاد کانون وکلا را مخدوش میکند، بلکه جایگاه وکالت که باید پناه مظلومان باشد را در اذهان جامعه تنزل می دهد.
لذا از جنابعالی که در زمره زعمای حقوق، به صفت بارز و فضیلت شاخص دفاع از حیثیت کانون وکلا شناخته شده اید، انتظار میرود با صراحت و بیپروایی مثال زدنی خودتان، مرز میان رویکرد انسانی و بیانیههای آلوده به تبعیض و نفرت را اینبار برای همیشه مشخص کنید؛ تا روشن شود که کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی، همچنان وفادار به اصولی است که وکیل را در مقام مدافع انسانیت، نه ابزار سیاست و امنیت، تعریف میکند و این سیاهنامه لغزشی بوده و بس! لطفا سکوت روا مدارید, نه بر ما، که بر خود و بر حیثیت پیشه تان!
با مهر
عابد کفاشی اصل-وکیل دادگستری
مهاباد، ۷ مهر ۱۴۰۴

نظر شما