تأثیر هنر بر سلامت روان و ادغام اجتماعی افراد دارای معلولیت/مجید زارعی

سرویس کردستان- «مجید زارعی» نایب دبیر اتحادیه‌ علمی روانشناسی و مشاوره کشور در یادداشتی به مناسبت برگزاری جشنواره منطقه ای تئاتر معلولان از تأثیر هنر بر سلامت روان افراد دارای معلولیت گفته است.

کردپرس/ هنر به‌عنوان یکی از بنیادی‌ ترین اشکال بیان انسانی، همواره نقشی اساسی در رشد فردی و اجتماعی انسان‌ ها ایفا کرده است. در دهه ‌های اخیر، مطالعات روان ‌شناختی و علوم توانبخشی توجه ویژه ‌ای به نقش هنر در بهبود کیفیت زندگی افراد دارای معلولیت داشته ‌اند.

جامعه معلولان، به‌ دلیل محدودیت‌ های جسمی، حسی یا شناختی، بیش از سایر گروه ‌ها در معرض آسیب‌ های روانی نظیر افسردگی، اضطراب، انزوای اجتماعی و کاهش عزت‌ نفس قرار دارند. در این میان، هنر می‌ تواند به‌ عنوان ابزاری توانمند برای ارتقای سلامت روان، تقویت هویت فردی و افزایش مشارکت اجتماعی این افراد عمل کند.

از منظر روانشناسی، هنر بستری ایمن برای بیان هیجانات، تعارض‌ های درونی و تجربیات زیسته فراهم می‌ آورد؛ امری که برای بسیاری از افراد دارای معلولیت، به‌ ویژه آنان که با محدودیت‌ های ارتباط کلامی مواجه‌ اند، اهمیت دوچندان دارد.  

فعالیت‌ هایی مانند نقاشی، موسیقی، تئاتر، نویسندگی و صنایع‌ دستی به افراد امکان می‌ دهد احساسات سرکوب‌ شده خود را بدون نیاز به زبان رسمی بیان کنند. پژوهش‌ ها نشان داده‌ که مشارکت مستمر در فعالیت‌ های هنری می‌ تواند به کاهش سطح اضطراب و افسردگی، بهبود تنظیم هیجانی و افزایش احساس کنترل بر زندگی منجر شود.

ما باید این نکته را پیش چشم، ذهن و گوش بنشانیم و بدانیم که معلولیت، فارغ از نوع و شدت آن، یک تجربه انسانی پیچیده است که نه تنها بر عملکرد فیزیکی یا شناختی فرد تأثیر می‌ گذارد، بلکه به طور عمیقی بر ساختار روانی و اجتماعی فرد سایه می‌ افکند. چالش‌ هایی نظیر دسترسی محدود، تبعیض ساختاری، محدودیت‌ های اجتماعی و نگرش‌ های منفی جامعه منجر به ایجاد موانعی در مسیر رشد روان‌ شناختی و اجتماعی این قشر می‌ شود. در این میان، جست و جو برای روش‌ های مؤثر و غیرتهاجمی که بتواند شکاف ‌های موجود در سیستم‌ های سنتی توانبخشی را پر کند، اهمیت مضاعفی یافته است.

هنر، به عنوان یک زبان جهانی و شکلی بنیادین از بیان انسانی، پتانسیل بالایی برای ورود به حوزه‌ هایی دارد که کلام و گفت و گو به تنهایی قادر به نفوذ در آن‌ ها نیست. هنردرمانی به عنوان یک رشته میان‌ رشته‌ ای، از فرآیند خلاقانه خلق هنر برای بهبود سلامت جسمی، روانی و هیجانی افراد بهره می‌ برد.

هنردرمانی به‌ عنوان یکی از شاخه‌ های کاربردی روانشناسی، نقش مهمی در فرآیند توانبخشی افراد دارای معلولیت ایفا می‌ کند. این رویکرد درمانی با استفاده هدفمند از فرآیندهای هنری، به فرد کمک می‌ کند تا توانمندی‌ های درونی خود را بازشناسی کرده و تصویر ذهنی مثبت‌ تری از خویشتن بسازد. برای مثال، در افراد دارای معلولیت جسمی، خلق یک اثر هنری می‌ تواند جایگزینی نمادین برای توانایی ‌هایی باشد که به‌ طور فیزیکی محدود شده‌ اند و از این طریق عزت‌ نفس و خودکارآمدی را افزایش دهد.

در بعد اجتماعی، هنر نقش مهمی در کاهش انگ اجتماعی و تغییر نگرش جامعه نسبت به معلولیت دارد. ارائه آثار هنری توسط افراد دارای معلولیت در قالب نمایشگاه ‌ها، اجراهای نمایشی یا پروژه‌ های فرهنگی، به جامعه نشان می‌ دهد که معلولیت به‌ معنای ناتوانی مطلق نیست، بلکه شکلی متفاوت از زیستن و خلاقیت است. این تعامل دوسویه، هم به پذیرش اجتماعی افراد دارای معلولیت کمک می‌ کند و هم باعث افزایش حس تعلق و هویت جمعی در آنان می‌ شود.

علاوه‌ بر این، فعالیت‌ های هنری گروهی، فرصت تعامل اجتماعی، همکاری و ایجاد شبکه‌ های حمایتی را برای افراد دارای معلولیت فراهم می‌ سازد. مشارکت در کارهای گروهی هنری می‌ تواند مهارت‌ های ارتباطی، همدلی و حل مسئله را تقویت کرده و از انزوای اجتماعی جلوگیری کند؛ عاملی که نقش مهمی در پیشگیری از مشکلات روانی بلندمدت دارد.

در جمع‌ بندی می‌ توان گفت، هنر نه‌ تنها ابزاری زیبایی‌ شناختی، بلکه یک مداخله روان‌ شناختی و اجتماعی مؤثر برای جامعه معلولان است. حمایت از برنامه‌ های هنری، گسترش هنردرمانی و فراهم‌ سازی بسترهای فرهنگی برابر، می‌ تواند سهم بسزایی در ارتقای سلامت روان، افزایش کیفیت زندگی و تحقق مشارکت اجتماعی افراد دارای معلولیت داشته باشد. توجه سیاست‌ گذاران، متخصصان روانشناسی و نهادهای فرهنگی به این ظرفیت، گامی اساسی در مسیر جامعه‌ ای فراگیر و انسانی‌ تر خواهد بود. /

کد مطلب 2792181

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha