به گزارش کرذپرس، تنش دیپلماتیک اخیر میان آنکارا و دفتر مسعود بارزانی ـ رئیس پیشین اقلیم کردستان عراق و رئیس حزب دموکرات کردستان (KDP) ـ صرفاً یک جدال لفظی نیست، بلکه نشانهای از شکافهای عمیقتر در منطقهای است که در حال تجربه یک بازآرایی راهبردی مهم است. پیامدهای این بحران بهطور مستقیم با دو تحول همزمان و بزرگ گره خورده است: نخست، روند صلح تاریخی میان دولت ترکیه و حزب کارگران کردستان (پکک) و دوم، افتتاح کنسولگری عظیم جدید ایالات متحده در اربیل.
این مناقشه دیپلماتیک به این ترتیب شکل گرفت: دولت باغچلی، رهبر حزب حرکت ملی ترکیه (MHP)، در جریان سفر مسعود بارزانی به شهر جزیره (Cizre) در ترکیه، حضور محافظان مسلح پیشمرگه در تیم حفاظتی او را «ننگ» و تعرضی به حاکمیت ترکیه توصیف کرد.
در واکنش، دفتر مسعود بارزانی ـ موسوم به مقر بارزانی ـ اظهارات باغچلی را «شوونیستی» خواند و اعلام کرد که این تدابیر امنیتی بخشی از پروتکل مورد توافق میان طرفین بوده است. متعاقب آن، وزارت خارجه ترکیه و رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور این کشور، پاسخ دفتر بارزانی را «غیرقابل قبول» و «گستاخانه» توصیف کرده و خواستار توضیح شدند.
در این میان، عمر چلیک، سخنگوی حزب عدالت و توسعه (AKP)، لحنی متفاوت در پیش گرفت؛ او ضمن تمجید از نقش بارزانی در روند صلح، از آغاز تحقیق درباره ترتیبات امنیتی این سفر خبر داد.
این گسست دیپلماتیک، ترک ناگهانی در یکی از شراکتهای بنیانی خاورمیانه است. بهترین راه فهم آن، نگاه به این بحران بهعنوان لحظهای پرتنش از «بازتنظیم روابط» میان دو متحد دیرینه است؛ متحدانی که اکنون تحت فشار همزمان یک روند صلح بالقوه تحولآفرین در داخل ترکیه و یک جابهجایی مهم قدرت آمریکا در منطقه قرار گرفتهاند.
برای دههها، اتحاد عملگرایانه میان ترکیه و دولت اقلیم کردستان عراق تحت رهبری حزب دموکرات کردستان، یکی از ستونهای سیاست منطقهای آنکارا بوده است. ترکیه اقلیم کردستان را یک حائل باثبات و دروازه اصلی خود به عراق میدانست؛ رابطهای که بر پیوندهای گسترده انرژی و مخالفت مشترک با پکک استوار بود. مسعود بارزانی شخصاً یکی از حامیان کلیدی روند حساس صلح میان ترکیه و پکک بوده است؛ روندی که پس از اعلام خروج نیروهای این گروه از خاک ترکیه، اکنون وارد بحرانیترین مرحله خود شده است.
اتهام ملیگرایان ترکیه مبنی بر اینکه تیم حفاظتی بارزانی «ننگی برای حاکمیت» است، و پاسخ حزب دموکرات کردستان که این اظهارات را «شوونیستی» خواند، مستقیماً به هسته احترام متقابلی ضربه میزند که برای چنین دیپلماسی پرمخاطرهای ضروری است. در حالی که اصرار دولت ترکیه بر عذرخواهی، بر رعایت سلسلهمراتب و پروتکل تأکید دارد، اضطراب اصلی آنکارا عمیقتر است: مسئله کنترل و نفوذ.
مسیر نامطمئن روند صلح ـ که میتواند نقشه سیاسی مسئله کردها را از اساس دگرگون کند ـ بیتردید یکی از محرکهای اصلی این تنش است. موفقیت این روند، پکک را از یک گروه مسلح ممنوعه به یک بازیگر بالقوه سیاسی تبدیل خواهد کرد و بهطور اجتنابناپذیر محاسبات رهبری کردها در آنسوی مرز را تغییر میدهد. همزمان، لحن تند آنکارا علیه بارزانی میتواند هشداری صریح به همه احزاب کردی باشد که حتی در بحبوحه مذاکرات، ترکیه همچنان داور اصلی سرنوشت سیاسی کردها باقی خواهد ماند. این واکنش نشان میدهد آنکارا مصمم است نتیجه نهایی مذاکرات را بهدقت کنترل کند و اجازه ندهد هیچ رهبر یا جریان کردی ـ چه بارزانی و چه عبدالله اوجالان ـ به نفوذی مهارنشده دست یابد.
در کنار این تحولات، افتتاح کنسولگری جدید ایالات متحده در اربیل، اهمیتی همسنگ و شاید حتی فراتر دارد. این پروژه ۷۹۶ میلیون دلاری، بزرگترین نمایندگی دیپلماتیک آمریکا در جهان به شمار میرود و صرفاً یک ساختمان جدید نیست؛ بلکه سرمایهگذاری راهبردی عمیقی است که تعهد بلندمدت واشنگتن به اقلیم کردستان را بهعنوان یک بازیگر کلیدی منطقهای ـ مستقل از بغداد ـ مخابره میکند.
برای دولت بارزانی، این تحول به معنای اعتمادبهنفس دیپلماتیک تازه و برخورداری از یک تکیهگاه قدرتمند جایگزین است. اما برای آنکارا، چنین اقدامی میتواند این گمان را تقویت کند که اقلیم کردستان با حمایت آمریکا در حال تقویت موقعیت و استقلال خود است؛ امری که بالقوه موازنه قدرت در شمال عراق را تغییر میدهد. پاسخ تند و غیرمنتظره اربیل به انتقادات ترکیه، احتمالاً ریشه در همین احساس جدیدِ تقویتشده جایگاه بینالمللی دارد.
پیامدهای این تنش فراتر رفته و منافع اقتصادی و امنیتی منطقهای را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. از منظر اقتصادی، این بحران سایهای بر «پروژه جاده توسعه ترکیه–عراق» میافکند؛ کریدور تجاری بزرگی که مسیر پیشنهادی فعلی آن، بهدلیل عبور نکردن از قلب اقلیم، با انتقاد اربیل مواجه شده است. تنش سیاسی کنونی، پسزمینهای ملتهب برای مذاکراتی فراهم میکند که از پیش نیز حساس و چالشبرانگیز بودهاند.
در سطح منطقهای، بازیگرانی که بهطور سنتی از رقیب حزب دموکرات کردستان، یعنی اتحادیه میهنی کردستان (PUK)، حمایت میکند، این شکاف میان آنکارا و اربیل را با دقت زیر نظر خواهند داشت تا در صورت امکان، نفوذ خود را گسترش دهند. هرچند تشدید تنش تا حد درگیری گسترده با ارتش عراق بعید به نظر میرسد، اما دولت مرکزی در بغداد ممکن است این وضعیت را فرصتی برای میانجیگری و بازتعریف نقش خود در شمال عراق بداند؛ بهویژه در ارتباط با آینده حضور نظامی ترکیه که به گفتوگوهای مرتبط با پکک گره خورده است.
بحران میان ترکیه و بارزانی، نشانهای از یک گذار سرنوشتساز است. نظم قدیمی ـ که بر اتحاد روشن ترکیه و اقلیم کردستان علیه پکک استوار بود ـ اکنون هم از درون و هم از بیرون به چالش کشیده شده است. این جدال تند دیپلماتیک، در واقع درگیری کوچکی در دل نبردی بزرگتر برای تعریف قواعد جدید تعامل است.
محتملترین مسیر پیش رو، نه گسست کامل، بلکه دورهای از تنش مدیریتشده و بازتنظیم دشوار روابط است؛ دورهای که در آن، آنکارا و اربیل مرزهای شراکت خود را خواهند آزمود، در حالی که همزمان با تحولات غیرقابل پیشبینی سیاست کردی و افزایش توجه قدرتهای بزرگ دستوپنجه نرم میکنند. ثبات اقلیم کردستان و موفقیت روند تاریخی صلح، اکنون به این وابسته است که آیا این بازتنظیم از مسیر گفتوگو پیش خواهد رفت یا به سوی تقابل بیشتر لغزش خواهد کرد.
نشریه آمارگی

نظر شما