۱۳ آذر ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۵
الگوی اقلیم کردستان در توسعه

سرویس جهان- در حالی‌که دولت اقلیم کردستان با طرح‌هایی چون «کمربند سبز» و پروژه‌های دیجیتالی تلاش می‌کند چهره‌ای نو از خود ارائه دهد، بحران‌های عمیق‌تری چون فساد ساختاری، حقوق‌های معوق، ناپایداری خدمات عمومی و ریزش شدید اعتماد عمومی این تصویرسازی را تهدید می‌کند. تناقض تلخ آنجاست که هم‌زمان با کاشت هزاران درخت در اربیل، موج جدیدی از مهاجرت کردها به اروپا، ناکامی این تلاش‌های تبلیغاتی را آشکارتر کرده است.

به گزارش کردپرس، در سراسر اقلیم کردستان عراق، برندی سیاسی که سال‌ها بر تصویرسازی تکیه داشت نه بر کارنامه‌ای واقعی، اکنون در تلاش برای بازتعریف خود است. کاشت درخت برای ایجاد «کمربند سبز» اربیل، ایجاد کریدورهای سبز، طرح‌های جنگل‌کاری و پروژه‌های انرژی پاک به محور تبلیغات دولت تبدیل شده است. این اقدامات در اصل ضروری و قابل تقدیرند؛ اما خطر آن وجود دارد که به ابزاری برای سفیدنمایی حکومتی بدل شوند که روزبه‌روز بیش از گذشته با خشونت سیاسی، ناکارآمدی، فساد، حقوق معوق و فروپاشی اعتماد عمومی شناخته می‌شود. این تحولات نه نوآورانه، که نشانه‌ای از یک برند سیاسی در بحران است؛ و کاشت چند نهال نمی‌تواند آن را نجات دهد.

از «گذار دیجیتال» تا «گذار سبز»: تغییر رنگ ظاهری بدون تغییر سیاست

پیش از شروع موج زیست‌محیطی، دولت اقلیم تلاش کرده بود با پروژه «تحول دیجیتال» خود را مدرن جلوه دهد. ایجاد سامانه‌های الکترونیک، کارت‌های دیجیتال و حکمرانی مبتنی بر فناوری به‌عنوان جهشی به آینده معرفی شدند. اما زیرساخت‌ها دست‌نخورده باقی ماند، حقوق‌ها عقب افتاد، برق بی‌ثبات شد و شبکه‌های فساد پابرجا ماندند. ابزارهای دیجیتال نه بحران حقوق را حل کردند و نه ساختار اداری را اصلاح نمودند. زمانی که این برندسازی دیجیتال نتوانست اعتماد عمومی را بازسازی کند، رنگ پالت تبلیغات تغییر کرد: از آبیِ دیجیتالی به سبزِ زیست‌محیطی.

بحران پنهان: خروج آرام اعتماد عمومی

زیر این لایه‌های تبلیغاتی، بحران عمیق‌تر است. کارمندان دولت با حقوق‌های معوقه دست‌وپنجه نرم می‌کنند، بیکاری جوانان بالاست، بحران آب تشدید شده و برق همچنان ناپایدار است. سرمایه‌گذاری‌ها هم به دلیل ناامنی و حملات پهپادی متوقف مانده‌اند.

نشانه روشن این فروپاشی اعتماد، مشارکت تنها یک‌سوم مردم در انتخابات عراق در نوامبر ۲۰۲۵ بود. در برخی مناطق اقلیم، مشارکت به پایین‌ترین سطح تاریخی رسید. این بی‌تفاوتی نبود؛ اعلام کناره‌گیری مردم از یک سیستم سیاسی ناکارآمد بود.

دیپلماسی نمایشی

در کنار این تصویرسازی‌های داخلی، اقلیم بر گسترش حضور خارجی خود نیز تکیه کرده است. بیش از ۳۰ نمایندگی خارجی در اربیل فعال‌اند و رهبران کرد روابط گسترده‌ای با کشورهای منطقه و غرب دارند. این روابط اهمیت دارد، اما کارکردی نمایشی نیز پیدا کرده‌اند: نمایش ثبات در خارج، در زمانی که مشروعیت در داخل فرسایش یافته است.

اقلیم کردستان در تقلید از مدل‌های عربستان و امارات، بر دیپلماسی نرم و زیباسازی توسعه‌ای تکیه می‌کند؛ اما برخلاف آنها، فاقد پایه‌های اقتصادی و نهادی لازم – چون پرداخت منظم حقوق و ارائه خدمات رفاهی – برای تبدیل این برند به واقعیتی پایدار است.

ظهور «دولت بنیادها»

در سال‌های اخیر بنیادهای نزدیک به احزاب – مانند بنیاد خیریه بارزانی و بنیاد روانگه – نقش پررنگ‌تری یافته‌اند. این نهادها در ظاهر نماد جامعه مدنی فعال‌اند؛ اما عملاً جای خالی دولت را پر می‌کنند و الگوی کمک‌رسانی مبتنی بر وفاداری حزبی را تقویت می‌سازند. در نتیجه، نمایش جای پاسخگویی را می‌گیرد.

دو حزب، دو برند – اما بحرانی مشترک

حزب دموکرات کردستان (KDP) و اتحادیه میهنی کردستان (PUK) مسیرهای متفاوتی برای بازسازی تصویر خود برگزیده‌اند، اما بحران مشترک است.

KDP بر دیپلماسی، دیجیتالی‌سازی و پروژه‌های پرزرق‌وبرق توسعه‌ای تکیه دار

این تصویر با مدل خانوادگی قدرت گره خورده: از مسعود بارزانی به مسرور، سپس به نچیروان و نسل بعد.

در مقابل، PUK بر برندهای شخصی و پوپولیستی بنا شده است. بافل طالبانی خود را چهره‌ای جوان و غیررسمی معرفی می‌کند، درحالی‌که منتقدان می‌گویند سیاست مشخصی ارائه نمی‌دهد و بیش از اصلاحات، به سرکوب منتقدان – حتی خانواده خود – متوسل می‌شود.

قباد طالبانی نیز به‌جای تصویر تکنوکرات گذشته، بر محتواهای سبک زندگی و جوان‌پسند تکیه کرده است اما هیچ‌کدام به ریشه بحران – فساد ساختاری و ناکارآمدی نهادهای دولتی – نمی‌پردازند.

طنز تلخ کاشت درخت، در حالی که مردم ریشه‌کن می‌شوند

در حالی که هزاران درخت در اربیل کاشته می‌شود، هزاران جوان کرد مسیرهای خطرناک مهاجرت از بلاروس، بالکان و مدیترانه را طی می‌کنند. بسیاری از آنها بیش از ۱۰۰ هزار دلار حقوق معوق دارند، امنیت شغلی ندارند و از خشونت حزبی و بی‌ثباتی می‌گریزند.

آن‌سو، رسانه‌های اروپایی – از BBC تا اسکای‌نیوز – موج مهاجرت کردها را به یکی از محورهای اصلی پوشش پناهندگی تبدیل کرده‌اند. مناظر سبز اربیل نمی‌تواند این واقعیت تلخ را پنهان کند.

گذار دیجیتال، طرح‌های سبز، بنیادهای خیریه و دیپلماسی خارجی همه نشانه یک الگوی واحدند: جابه‌جایی پوسته‌ها بدون تغییر محتوا. مردم اما چیزی ساده‌تر می‌خواهند: حقوق منظم، برق پایدار، آب سالم، نهادهای کارآمد و آینده‌ای قابل پیش‌بینی.

توسعه واقعی از کجا آغاز می‌شود؟

اقلیم کردستان ظرفیت‌های مهمی دارد: موقعیت راهبردی، روابط بین‌المللی گسترده و جمعیت جوان متخصص. اما پیشرفت واقعی با حل مشکلات بنیادی آغاز می‌شود، نه با کمپین‌های تبلیغاتی.

تا زمانی که بحران حقوق معوق، نفوذ حزبی در نهادها و اقتصاد خانوادگی حل نشود، هر پروژه جدید تنها یک تغییر ظاهری دیگر خواهد بود؛ لایه‌ای نازک از رنگ تازه بر دیوارهایی که ترک‌های عمیق‌تری یافته‌اند.

کاشت درخت شاید به حفظ  محیط‌ زیست کمک کند، اما توان نجات برندی سیاسی را ندارد که ریشه‌های بحرانش عمیق‌تر از آن است که با چند مراسم نمادین پنهان شود.

موسسه آمارگی

کد مطلب 2791407

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha