ادغام در آستانه اجرا؛ کشمکش قدرت‌ها بر سر ارتش جدید سوریه

سرویس سوریه - آنچه در واشنگتن در ۱۰ نوامبر میان ترامپ و جولانی رقم می‌خورد، نه پایان یک گفت‌وگو بلکه آغاز مرحله‌ای است که در آن سوریه باید میان «ادغام واقعی» و «ادغام مدیریت شده» یکی را انتخاب کند — انتخابی که تعیین کننده نظم امنیتی خاورمیانه در سال‌های پیش رو خواهد بود.

به گزارش کردپرس، هفت ماه پس از امضای توافق ادغام میان دولت احمد الشرع و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)، سوریه در نقطه‌ای ایستاده است که هر تصمیم سیاسی می‌تواند مسیر آینده کشور را دگرگون کند. روندی که در آغاز تنها بر روی کاغذ وجود داشت، اکنون به مرحله‌ای رسیده است که می‌تواند نقشه نظامی و سیاسی کشور را بازتعریف کند. طرح ادغام حدود چهل هزار نیرو ی SDF در قالب سه لشکر منطقه‌ای و چند تیپ ویژه ضدترور، محور اصلی گفت‌وگوهای میان دمشق، واشنگتن و متحدان منطقه‌ای است؛ اما اختلاف نظر میان طرف‌ها درباره شکل، ساختار و ماهیت این ارتش تازه همچنان عمیق است.
در حالی که روزنامه National The در یکم November از «پیشرفت چشمگیر» مذاکرات ادغام خبر داده است، اسعد شیبانی، وزیر خارجه سوریه، در گفت‌وگو با پایگاه Monitor-Al در منامه در دوم November تأکید کرده که «هیچ پیشرفت عملی» حاصل نشده است. این دو روایت متضاد نشان می‌دهد که روند ادغام در میانه مجموعه‌ای از فشارها و رقابت‌های متقاطع گرفتار مانده است. واشنگتن، با هدایت مستقیم نماینده‌اش توماس باراک، تلاش می‌کند فرایند را زیر چتر ائتلاف بین‌المللی ضد داعش پیش ببرد؛ در حالی که ترکیه، با آموزش نظامیان سوری در خاک خود و انتشار گزارش‌هایی درباره انتقال اعضای سابق PKK به YPG( منبع: Sabah Daily، ٢ ٢٠٢٥ November)، از تداوم هویت کردی در ارتش آینده نگران است.
در داخل نیز فضای سیاسی شکننده باقی مانده است: انفجار مین در اطراف سد تشرین، تظاهرات ضد - SDF در لاذقیه و حماه، و اختلاف دیدگاه میان فرماندهان کرد درباره جایگاه یگان‌های زن (YPJ) در ارتش جدید، نشانه‌هایی از شکاف عمیق اعتماد میان دولت و مدیریت خودگردان شمال و شرق سوریه است.

هم زمان، یادداشت مایکل روبین در Examiner Washington درباره «آرامش پیش از طوفان» و احتمال بازگشت داعش، بر نگرانی‌های امنیتی این روند افزوده است. در سطح منطقه‌ای، هم زمان با دعوت رسمی واشنگتن از احمد الشرع برای سفر به کاخ سفید در ١٠ November ٢٠٢٥، قدرت‌های منطقه‌ای هر یک به گونه‌ای بر مسیر آینده ادغام تأثیر می‌گذارند: ترکیه با فشار بر محور ضد کردی خود، ایران با موضع «ناظر محتاط» و روسیه با تلاش برای حفظ نفوذ سنتی‌اش در ساختار ارتش دمشق.

این سفر تاریخی می‌تواند بسیاری از ابهامات باقی مانده درباره ماهیت ارتش جدید، نقش کردها در ساختار آن و جایگاه دولت مرکزی در نظم امنیتی آینده سوریه را روشن کند. در آستانه این سفر، پرسش اصلی چنین است: آیا «ادغام» به معنای واقعی کلمه، می‌تواند نخستین گام در بازسازی وحدت ملی سوریه باشد، یا به صحنه‌ای تازه از رقابت قدرت‌ها در سرزمینی فرسوده از جنگ تبدیل خواهد
شد؟
بخش ۱ – پازل ادغام نظامی: از کاغذ تا میدان
در آغاز نوامبر ٢٠٢٥، تحولات میدانی و سیاسی در سوریه وارد مرحله‌ای تازه شد؛ مرحله‌ای که برای نخستین بار نشانه‌هایی از عبور پرونده ادغام نیروهای دموکراتیک سوریه از سطح گفت‌وگوهای نظری به واقعیت‌های عملی را نشان می‌دهد.
روزنامه The National در گزارش اول نوامبر نوشت که طرح ادغام حدود چهل هزار نیروی کرد و عربِ عضو SDF در ارتش ملی سوریه در آستانه نهایی شدن است؛ طرحی که بر پایه آن سه لشکر جدید در مناطق جزیره، فرات و دیرالزور تشکیل خواهند شد. منابع این روزنامه تأکید کرده‌اند که هر یک از این لشکرها با بافت قومی متفاوت سازماندهی می‌شوند : لشکر جزیره با محوریت نیروهای کرد، لشکر فرات با ترکیب مختلط کرد و عرب، و لشکر دیرالزور با اکثریت عرب که مأموریت اصلی‌اش مقابله با شورش‌های محلی و حفاظت از تأسیسات نفتی خواهد بود.
در کنار این ساختار میدانی، AL-Monitor در دوم نوامبر گزارش داد که سه تیپ ویژه نیز زیر نظر ستاد کل ارتش سوریه شکل می‌گیرد: یک تیپ ضدترور با الگوبرداری از یگان‌های ضدتروریسم SDF، یک تیپ واکنش سریع برای بادیه مرکزی، و تیپ دیگری برای حفاظت از زیرساختهای حیاتی مانند سدها و میادین گاز و نفت.

در نگاه رسمی دمشق، این تقسیم‌بندی قرار است نشانگر بازسازی «ارتشی ملی و چندقومیتی» باشد، اما در واقع تلاشی است برای حفظ تعادل شکننده میان مطالبه تمرکزگرایی دولت و اصرار کردها بر حفظ اختیارات محلی خود. همزمان با طرح ساختاری، گام‌هایی نیز در سطح عملی برداشته شد. در اواخر اکتبر، Press North گزارش داد که فهرستی شامل حدود هفتاد فرمانده ارشد SDF به ائتلاف بین‌المللی ارائه شده تا در فرآیند انتخاب و انتصاب به مناصب جدید نظامی در دمشق مورد بررسی قرار گیرند. این فهرست شامل فرماندهان سه لشکر پیشنهادی، مسئولان تیپ‌های ویژه و افسران رابط میان ستاد کل ارتش و فرماندهی SDF است. چنین اقدامی، به تعبیر منابع غربی، «اولین نشانه اعتماد دوطرفه پس از توافق مارس» به شمار می‌رود.
در همان بازه، رزمایش مشترک نیروهای دموکراتیک و ائتلاف آمریکایی در پایگاه الشدادی و عملیات شبانه در شهرک غرانیج در شرق دیرالزور، ادامه همان همکاری امنیتی است که طی سال‌های گذشته ستون اصلی حضور ائتلاف در شرق فرات را شکل داده است. این مانورها اکنون در چارچوبی تازه و در سایه گفت‌وگوهای ادغام انجام می‌شوند و از نگاه ناظران غربی، نشانه تداوم نقش آمریکا در هدایت و نظارت بر گذار تدریجی ساختارهای امنیتی شمال‌ و شرق به شکلی رسمی‌تر هستند.
اما همزمان با این تحرکات، شکاف روایی میان واشنگتن، دمشق و فرماندهان SDF آشکارتر شد. توماس باراک، نماینده ویژه آمریکا، در کنفرانس امنیتی منامه گفت مذاکرات «به طرز شگفت‌انگیزی خوب پیش می‌رود»، در حالی که وزیر خارجه سوریه، اسعد شیبانی، در گفت‌وگویی با Monitor-Al تأکید کرد که «هیچ گام عملی برداشته نشده است». در سوی دیگر، سیپان حمو، فرمانده ارشد SDF، در مصاحبه‌ای با رسانه‌های کردی تصریح کرد که نتایج دیدارهای اخیر در دمشق «فقط در حد وعده‌های شفاهی باقی مانده» و هیچ توافق کتبی میان طرفین امضا نشده است.

این تفاوت لحن، به روشنی نشان می‌دهد که واشنگتن تلاش دارد روند ادغام را به عنوان موفقیتی دیپلماتیک عرضه کند، در حالی که دمشق هنوز آن را صرفاً امتیازی تاکتیکی برای مهار حضور آمریکا در شمال و شرق می‌بیند.
در این میان، حادثه انفجار مین در اطراف سدّ تشرین در ۳۰ اکتبر – که به کشته شدن دو سرباز ارتش سوریه انجامید – به یکی از نخستین آزمون‌های جدی اعتماد متقابل بدل شد. وزارت دفاع سوریه SDF را مسئول دانست، اما مرکز اطلاع‌رسانی نیروهای دموکراتیک در بیانیه‌ای رسمی اعلام کرد که انفجار ناشی از مین‌های قدیمی ارتش بوده است. فردای آن روز، چند شهر از جمله لاذقیه، حماه و سره‌کانی شاهد تظاهراتی علیه SDF بودند؛ تظاهراتی که رسانه‌های دولتی آن را «خودجوش» خواندند، ولی ناظران مستقل آن را نشانه‌ای از بسیج کنترل شده افکار عمومی علیه حضور کردها دانستند. این رخداد بار دیگر ثابت کرد که هرگونه پیشرفت نظامی بدون زمینه سیاسی می‌تواند ظرف چند روز به بحران مشروعیت بدل شود.
در سطح منطقه‌ای، دو بازیگر اصلی – ایالات متحده و ترکیه – بیش از دیگران در روند ادغام نقش آفرینی می‌کنند. آمریکا با افزایش پروازهای شناسایی در شرق فرات و برگزاری رزمایش‌های مشترک با SDF، عملًا نقش تضمین کننده روند مذاکرات را بر عهده دارد. در مقابل، ترکیه با استناد به گزارش Sabah Daily در دوم نوامبر نسبت به حفظ ساختارهای مستقل YPG هشدار داده و آن را تهدیدی برای پروژه «ترکیه بدون تروریسم» دانسته است.
در آستانه سفر احمد الشرع به واشنگتن در ۱۰ نوامبر، همه این تحولات نشانه ورود پرونده ادغام به مرحله‌ای تعیین‌کننده است. اگر روند کنونی بتواند در مسیر هماهنگی دمشق و کردها پیش برود، سوریه برای نخستین بار پس از سقوط اسد صاحب ارتشی چندقومیتی با فرماندهی واحد خواهد شد. اما اگر بی اعتمادی متقابل و رقابت قدرت‌های خارجی ادامه یابد، این پروژه می‌تواند به جای ادغام، به تقسیم مجدد قدرت و بازتولید مناطق نفوذ منجر شود.
بخش ۲ – از میدان تا میز مذاکره: آزمون سیاست و قانون اساسی
در حالی که تحولات میدانی شمال و شرق سوریه در نخستین روزهای نوامبر ۲۰۲۵ نشانه‌هایی از پیشرفت در روند ادغام نظامی را نشان می‌داد، بُعد سیاسی این فرآیند همچنان در ابهام و کندی پیش می‌رود. گفت‌وگوهای دولت موقت دمشق با مدیریت خودگردان شمال و شرق سوریه، اکنون از مرحله همکاری امنیتی فراتر رفته اما هنوز چارچوب سیاسی روشنی برای «ادغام نهادی» شکل نگرفته است.
بر اساس گزارش Monitor-Al در ۲ نوامبر ۲۰۲۵، وزیر خارجه سوریه اسعد شیبانی در حاشیه کنفرانس منامه اعلام کرد: «میان ما و نیروهای دموکراتیک سوریه تفاهمی شکل گرفته و از همکاری صرفاً نظامی عبور کرده‌ایم، اما هنوز هیچ گام عملی برای ادغام ساختاری برداشته نشده است.»
این اظهارات تنها یک روز پس از سخنان توماس باراک، نماینده ویژه آمریکا، در همان کنفرانس مطرح شد. باراک روند مذاکرات را «به طرز شگفت‌انگیزی خوب» توصیف کرده و گفته بود که «همه چیز از تقسیم درآمدهای نفتی تا ساختار فرماندهی در جریان است». تضاد آشکار این دو روایت، بازتاب تفاوت نگاه واشنگتن و دمشق به مفهوم «ادغام» است: واشنگتن آن را پروژه‌ای سیاسی برای بازسازی سوریه می‌بیند، در حالیکه دمشق هنوز در حال سنجش میزان نفوذ و کنترل واقعی خود بر شمال و شرق است.
در همین زمینه، News JINHA در ۴ نوامبر ۲۰۲۵ به نقل از فوزا یوسف، رئیس مشترک هیئت مذاکره کننده مدیریت خودگردان، نوشت: «روند گفت‌وگو به دلیل تغییر مداوم محورهای بحث از سوی دمشق کند پیش می‌رود. ما به دنبال ادغامی دموکراتیک و داوطلبانه مبتنی بر اراده متقابل هستیم، نه ادغام اجباری.» او تأکید کرد که ساختارهای اداری شمال و شرق سوریه باید به عنوان «تجربه‌ای از خودمدیریتی موفق» در نظام آینده سوریه حفظ شوند. این موضع در تضاد مستقیم با دیدگاه دولت موقت است که تمرکز قدرت در دمشق را لازمه بازسازی می‌داند.
به نوشته National The در ۱ نوامبر ۲۰۲۵، در پایتخت سوریه دو دیدگاه عمده در قبال این مسئله وجود دارد:
• جناح نزدیک به احمد الشرع معتقد است تمرکزگرایی برای تثبیت اقتدار دولت و بازسازی کشور ضروری است؛
• اما گروهی از نخبگان سیاسی و نظامی در پی گنجاندن اصل «تمرکززدایی اداری» در قانون اساسی جدید هستند.
این دو رویکرد، جوهره اختلاف میان دمشق و کردها را تشکیل می‌دهد: دولت خواهان وحدت ساختاری است و کردها بر نظامی فدرال‌تر و چندقومیتی تأکید دارند.
در همین حال، ترکیه نیز با حساسیت روند گفت‌وگوها را دنبال می‌کند. Sabah Daily در ۲ نوامبر ۲۰۲۵ گزارش داد که سازمان اطلاعات ترکیه (MIT) فهرستی از اعضای سابق حزب کارگران کردستان (PKK) را که پس از خلع سلاح به یگان‌های مدافع خلق (YPG) پیوسته‌اند، منتشر کرده و هشدار داده است که چنین انتقالی «تهدیدی برای پروژه ترکیه بدون تروریسم» محسوب می‌شود. آنکارا نگران است که به رسمیت شناخته شدن ساختارهای کردی در ارتش سوریه، عملا الگوی خودگردانی را در مرزهای جنوبی‌اش تثبیت کند.
در مقابل، ایالات متحده از طریق نهادهای سیاسی و فکری خود بر ضرورت مشارکت کردها در فرآیند بازنویسی قانون اساسی تأکید دارد. به گزارش Institute Washington در ۳ نوامبر ۲۰۲۵، واشنگتن خواهان گنجاندن بندهایی درباره «نمایندگی برابر اقوام و زنان» در متن قانون اساسی جدید است و این موضوع را ضامن پایداری ترتیبات امنیتی کنونی در شمال و شرق می‌داند.
همزمان، مدیریت خودگردان نیز تلاش دارد از محور نظامی فراتر رود و بر ابعاد اجتماعی و مدنی ادغام تأکید کند. فوزا یوسف در همان مصاحبه گفت: «اگر قانون اساسی آینده نتواند حضور واقعی زنان و اقلیت‌ها را در تصمیم‌گیری تضمین کند، هیچ وحدتی در سوریه پایدار نخواهد ماند.»

به این ترتیب، مسیر ادغام کردها در ساختار دولت سوریه بیش از آن که در میدان نبرد تعیین شود، اکنون در میز مذاکره قانون اساسی و در توازن میان واشنگتن، دمشق و آنکارا رقم می‌خورد. نتیجه این روند، مشخص خواهد کرد که ارتش و دولت جدید سوریه صرفاً تلفیقی از نیروها خواهند بود یا پایه‌ای برای شکل‌گیری کشوری دموکراتیک و چندقومیتی در دوران پس از جنگ.
بخش ۳ – رقابت قدرت‌ها و آرایش تازه میدانی
در آستانه سفر احمد الشرع به واشنگتن، نشانه‌های تازه‌ای از رقابت میان قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی پیرامون شکل ارتش جدید سوریه آشکار شده است. روزنامه Monde Le در ۵ نوامبر ۲۰۲۵ نوشت که واشنگتن در حال آماده‌سازی پیش‌نویس تفاهمی سه جانبه میان دولت موقت سوریه، نیروهای دموکراتیک و ائتلاف بین‌المللی است تا نحوه تقسیم مسئولیت‌ها در شمال و شرق را مشخص کند. این روزنامه گزارش داد که آمریکا قصد دارد اداره میادین نفتی رمیلان و التنک را به ساختاری مشترک میان دمشق و فرماندهی سابق SDF واگذار کند تا زمینه اعتمادسازی میان دو طرف فراهم شود.
در همین زمان، منابع محلی به نقل از Agency Press North در ۴ نوامبر ۲۰۲۵ گزارش دادند که هیئتی از وزارت دفاع سوریه برای بررسی وضعیت نیروهای مستقر در حسکه و طبقه، وارد قامشلو شده است. این هیئت مأموریت یافته تا وضعیت پایگاه‌های تحت کنترل ائتلاف را از نظر لجستیکی و هماهنگی با ارتش ارزیابی کند.
منابع این خبر تأکید کردند که ورود این هیئت «نخستین تماس میدانی رسمی میان ارتش سوریه و فرماندهان محلی SDF از زمان توافق مارس» محسوب می‌شود.
به نوشته Awsat-Al Asharq در ۵ نوامبر ۲۰۲۵، روسیه نیز تلاش کرده است در آستانه سفر الشرع نقش فعال‌تری ایفا کند. این روزنامه به نقل از منابع دیپلماتیک در مسکو نوشت که وزارت دفاع روسیه طرحی برای تشکیل «کمیته هماهنگی مشترک» میان نیروهای سوری و روسی در دیرالزور ارائه کرده تا بر روند استقرار مجدد واحدهای ارتش در شرق کشور نظارت کند. هدف از این اقدام، جلوگیری از نفوذ ترکیه و آمریکا بر روند بازسازی ساختار نظامی عنوان شده است.
در همین حال، Sabah Daily در ۴ نوامبر گزارش داد که آنکارا درباره «تلاش روسیه برای تثبیت حضور در مناطق جنوبی حسکه» ابراز نگرانی کرده است و هشدار داده که هرگونه استقرار مشترک روسی-سوری بدون اطلاع ترکیه، نقض تفاهمات امنیتی اخیر خواهد بود. این روزنامه نوشت که دولت ترکیه از طریق کانال‌های دیپلماتیک در حال گفت‌وگو با مسکو است تا مانع شکل‌گیری وضعیتی شود که منافع امنیتی آنکارا را در شمال سوریه تهدید کند.
از سوی دیگر، Examiner Washington در ۵ نوامبر ۲۰۲۵ به نقل از منابع نظامی آمریکایی نوشت که فرماندهی ائتلاف در حال افزایش پروازهای شناسایی در بادیه و اطراف رقه است. در این گزارش هشدار داده شد که بقایای هسته‌های داعش در منطقه السخنه و تدمر فعالیت خود را افزایش داده‌اند و ممکن است از خلأ امنیتی ناشی از جابه‌جایی نیروها در فرآیند ادغام استفاده کنند. به نوشته این رسانه، واشنگتن از دمشق خواسته است که «هماهنگی ضدتروریستی» با یگان‌های سابق SDF را در اولویت قرار دهد تا مانع از بازگشت ناامنی شود.
در ۶ نوامبر ۲۰۲۵، شبکه Rudaw گزارش داد که فرماندهی SDF جلسه‌ای اضطراری با نمایندگان ائتلاف و مشاوران نظامی فرانسوی در پایگاه الشدادی برگزار کرده است. به گزارش این شبکه، محور جلسه بررسی خطوط تماس با نیروهای ارتش سوریه در مناطق مرزی و هماهنگی درباره حفاظت از زیرساخت‌های حیاتی از جمله
سد تشرین بوده است. یکی از منابع نزدیک به این نشست گفته است که «نگرانی اصلی کردها از بروز درگیری ناخواسته در مناطق تماس است» و تصمیم گرفته شد که تیم‌های رابط مشترک میان دو طرف ایجاد شود.
به این ترتیب، در روزهای منتهی به سفر احمد الشرع، صحنه سوریه وارد مرحله‌ای از بازآرایی میدانی شده است که در آن هر قدرت خارجی می‌کوشد جایگاه خود را در ارتش جدید و نقشه امنیتی آینده تثبیت کند: واشنگتن با چارچوب سیاسی ادغام، مسکو با مدیریت میدانی، و آنکارا با فشار امنیتی بر مرزهای شمالی و دمشق در میانه این رقابت، هنوز در تلاش است تا نشان دهد که ارتش تازه متولد شده‌اش زیر فرمان دولت مرکزی خواهد ماند.
بخش ۴ – جمع‌بندی و سناریوهای محتمل تا پایان ۲۰۲۵
در آستانه دیدار احمد الشرع در واشنگتن، پرونده ادغام نیروهای دموکراتیک سوریه در ارتش جدید به نقطه‌ای رسیده است که فراتر از یک توافق نظامی صرف، می‌تواند مسیر بازسازی حاکمیت و شکل آینده دولت سوریه را تعیین کند. تحولات هفته نخست نوامبر نشان می‌دهد که بازیگران اصلی ـ ایالات متحده، ترکیه، روسیه و دمشق ـ هر یک تلاش می‌کنند تا برداشت خود از «ادغام» را بر زمین واقعیت تثبیت کنند. نتیجه این تعامل‌ها می‌تواند یکی از سه مسیر زیر را رقم بزند:

سناریوی نخست – ادغام تثبیت شده در این مسیر: دیدار واشنگتن به توافقی منجر می‌شود که در آن ساختار فرماندهی مشترک میان ارتش سوریه و یگان‌های پیشین SDF به طور رسمی تصویب می‌گردد.
بر اساس گزارش Monde Le در ۵ نوامبر ،۲۰۲۵ پیش‌نویس این طرح شامل تشکیل سه لشکر منطقه‌ای و یک ستاد مرکزی زیر نظر وزارت دفاع دمشق است؛ در حالی که نظارت آموزشی و تجهیزاتی ائتلاف تا پایان سال ادامه خواهد داشت. چنین نتیجه‌ای، اگر عملی شود، نخستین تجربه «ادغام چندقومیتیِ کنترل شده» در تاریخ ارتش سوریه خواهد بود. در سطح سیاسی، این سناریو راه را برای گنجاندن بندهای «نمایندگی قومی و جنسیتی» در قانون اساسی جدید باز می‌کند و می‌تواند مقدمه‌ای برای مشروعیت‌یابی دولت احمد الشرع در سطح بین‌المللی باشد.
سناریوی دوم –تعلیق و تجزیه نرم: در گزارش Monitor-Al در ۲ نوامبر ،۲۰۲۵ اسعد شیبانی تأکید کرده بود که «هیچ پیشرفت عملی» در روند ادغام حاصل نشده است.
اگر این بن‌بست ادامه یابد، روند ادغام از مسیر نظامی به سطح نمادین عقب‌نشینی خواهد کرد و مناطق شمال و شرق در وضعیتی دوگانه میان کنترل دولت و ساختارهای محلی باقی می‌مانند.
در این وضعیت، ترکیه با استناد به توافقات امنیتی اخیر، نقش پررنگ‌تری در شمال فرات ایفا خواهد کرد و احتمالا برای جلوگیری از تثبیت خودگردانی کردی ، دامنه آموزش و تجهیز نیروهای سوری تحت نفوذ خود را گسترش می‌دهد.
در مقابل، روسیه نیز می‌کوشد از طریق کمیته‌های نظامی مشترک در دیرالزور و طبقه، نفوذ خود را حفظ کند. نتیجه چنین تعلیقی، بازتولید شکلی از «تجزیه نرم» خواهد بود: نه جنگی آشکار، نه وحدتی واقعی.

سناریوی سوم – ادغام کنترل‌شده: بر پایه تحلیل DC Washington Center Arab اکتبر ٢٠٢٥، محتمل‌ترین مسیر، ادغامی تدریجی و محدود است؛ به گونه‌ای که نیروهای دموکراتیک در قالب تیپ‌های محلی زیر نظر ستاد کل دمشق فعالیت کنند و فرماندهی کلان همچنان در اختیار دولت مرکزی بماند.
در این چارچوب، ایالات متحده نقش ناظر سیاسی، ترکیه نقش تنظیم‌گر امنیتی و روسیه نقش تضمین‌کننده ثبات را بر عهده خواهند داشت. این الگو، هرچند می‌تواند در کوتاه مدت مانع درگیری شود، اما خطر تثبیت مناطق نفوذ و تأخیر در بازسازی وحدت ملی را در پی دارد.
جمع‌بندی نهایی
ادغام نیروهای دموکراتیک سوریه دیگر صرفاً موضوعی نظامی نیست، بلکه آزمونی برای سنجش ظرفیت دمشق در باز تعریف مفهوم حاکمیت پس از یک دهه جنگ است.
هر سناریو پیامدهای سیاسی و اجتماعی ویژه خود را دارد:
• ادغام تثبیت شده، آغاز بازسازی ملی؛
• تعلیق و تجزیه نرم، بازگشت چرخه بی اعتمادی؛
• و ادغام کنترل شده، استمرار وضعیت گذار.
به این ترتیب، آنچه در واشنگتن در ۱۰ نوامبر رقم می‌خورد، نه پایان یک گفت‌وگو بلکه آغاز مرحله‌ای است که در آن سوریه باید میان «ادغام واقعی» و «ادغام مدیریت شده» یکی را انتخاب کند — انتخابی که تعیین کننده نظم امنیتی خاورمیانه در سال‌های پیش رو خواهد بود.

نویسنده: احمد اردم

کد مطلب 2790447

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha