رقصِ نوروز با موسیقی چشمیدرِ کردستان

بلوط های پیر میدان دار شده اند؛ از حلقه اتحاد کُردها رنگ می بارد، موسیقی گوش نواز، کوه های سر به فلک کشیده را به تماشا نشانده اند، بوی سبزه ی تازه می آید، زمین بیدار شده و کفش دوزک جلوه گری می کند روی لباس و حتی گونه مهمان های چشمیدر.

به گزارش کردپرس- کردستان امروز آغاز نوروز را اعلام کرد، با برگزاری جشن نوروز در روستای چشمیدر، مراسمی که عمری به درازای تاریخ دارد، این را دو درخت بلوط پیر وسط « تپه کدخدا » که تالاری برای نمایش رنگ و رقص و زیبایی است، بلند فریاد می زنند و البته کهن سالان مهربان و چین به صورت چشمیدر هم اذعان.

محمد جعفر سبحانی، پیر مردِ دل زنده ای که در ورود به روستا به او بر می خورم، صندلی پلاستیکی در دست، به سمت محل برگزاری مراسم می رود، با او همکلام می شوم، صندلی اش را زمین می گذارد و شروع به صحبت در مورد جشن نوروز در روستای چشمیدر می کند.

می گوید: «از زمان بچگی به یاد دارم این جشن در این روستا برگزار شده است. این را خودم به یاد دارم و شنیده ام از بزرگان که پیش تر از آن هم این جشن  و این مراسم برگزار می شده است.» او بیش از 70 سال سن دارد، پس حرف هایش سندی بر قدمت حداقل یک قرنی این مراسم است. البته محققان و تاریخ دانان قدمت برگزاری این مراسم را هزار سال و شاید هم هزاران سال تخمین زده اند. 

آقای سبحانی می گوید: «این مراسم قبلا فقط از سوی مردم روستا مورد استقبال قرار می گرفت اما بیش از 15 سال است که از روستاهای اطراف و شهرهای دیگر استان و حتی استان های دیگر هم برای تماشای مراسم می آیند.»

راست می گوید از شهرهای مختلف مهمانانی در مراسم امسال حضور داشتند. آنها محو تماشای این همه اتحاد و بارش رنگ و موسیقی شده اند.

چشمیدر در 130 کیلومتری سنندج قرار دارد، از سنندج که راه می افتید، جاده پر پیچ و خمی، شما را در خود می کشد که تا دلتان بخواهد زیباست و جذاب.

به جاده قدیم مریوان مشهور است به سمت سروآباد باید بروید، روستای گردشگری نگل را رد کنید، به سه راهی لنگریز می رسید. روستای بوریدر،  را هم رد می کنید، پیچ و خم های جذاب جاده بیشتر می شود و از دور روستای چشمیدر نمایان می شود. 

از همان نگاه اول متوجه می شوید که مسیر برگشت در ترافیکی سخت گیر خواهید افتاد، پس اگر زرنگ باشید ماشین تان را دور از روستا، پارک می کنید و پیاده به سمت محل برگزاری که با تابلوهای راهنمایی مشخص شده است راه می افتید.

جمعیت انبوهی جمع شده اند، مجریان مراسم برنامه ها را اعلام و موسیقی آغاز می شود و البته رقص. رقصی که نماد زندگی و رویندگی است و مناسبت اش هم بهار. بهاری که اکنون در چشمیدر کردستان از راه رسیده است. 

بر انبوه جمعیت افزوده می شود، مراسم برای استراحت دم ظهر تعطیل می شود و بعد از نهار دوباره آغاز. قطعا بعد از آن غافلگیر می شوید. چرا؟ چون تا قبل از رفتن برای نهار فکر می کردید این بیشترین جمعیتی است که می تواند برای یک مراسم محلی در یک روستا جمع شود، اما بعد از ظهر می بینید جمعیت حداقل 3 برابر شده است.

آمار درستی نمی توان داد چون حضور مهمانان در جایی ثبت نمی شود، چرا که این مراسم کاملا خودجوش و توسط اهالی روستا برگزار می شود، بدون کوچک ترین دخالت نهادی دولتی حتی در حد دهیاری. اگر بدون اغراق تخمین زده باشیم حداقل 6 هزار نفر این مراسم را از نزدیک دیدند.

فرشته رضایی، کوهنورد فعال کرمانشاهی برای اولین بار است که این مراسم را از نزدیک می بیند و مدام حسرت این را دارد که چرا به بقیه اعضای گروهش نگفته همراهش به چشمیدر بیایند.

خانم رضایی می گوید: «مراسم هایی مانند جشن انار ساوه و حتی جشن انار هورامان را دیده اما اتحاد و رنگ و موسیقی و رویش زندگی و چنین حضوری غافلگیرش کرده است. »

او از مهمان نوازی کُردها و خوش قلبی شان می گوید و اینکه حس می کند با تمام وجود با این مراسم و آیینش رابطه احساسی برقرار کرده است و مطمئن است سال بعد هم بر می گردد. کفش دوزکی که اول این گزارش در موردش نوشتم روی گونه دوست خانم رضایی بود.

پرستو گودرزی؛ تور لیدر تهرانی هم برای اولین بار است که این مراسم را از نزدیک می بیند و می گوید از همین الان برنامه اش را برای هماهنگی یک تور گردشگری برای سال چیده است و افسوس می خورد که از قبل نمی داسته با چه صحنه هایی از رنگ و اتحاد و موسیقی روبرو می شود.

او از ضعف زیرساخت های گردشگری در طول مسیر کمی گله مند است و معتقد است باید روی افزایش امکانات گردشگری در این مسیر کار بیشتری انجام شود.

نوشین مامویی هم که معلم است از سنندج همراه دوستانش در این مراسم شرکت کرده. او خود کُرد است اما از این همه هماهنگی و هارمونی رنگ شگفت زده است و می گوید: «یه کُرد بودنش بیش از پیش افتخار می کند وقتی این جلوه زیبا از فرهنگ غنی کُردی را به چشم دیده و به مهمانان غیر کُرد مراسم آن را با افتخار و البته غررو معرفی کرده است.»

حمید معماری هم از ایلام مسیرش به چشمیدر افتاده و می گوید: «به عنوان یک کُرد ایلامی از اینکه چنین مراسمی که کاملا مردمی هم هست را می بیند خوشحال و خرسند است» و اجازه می گیرد به جای حرف زدن بیشتر با من از رقص کُردی لذت ببرد.

محمد ناهید محمدی، تاریخ دان و از اهالی روستای چشمیدر می گوید: «این مراسم باستانی به صورت تاریخی هر سال از سوی مردم برگزار شده و اکنون همه هزینه ها و مقدمات لازم برای این مراسم با همت خود اهالی فراهم شده است»

او می گوید: «شادی نقطه کانونی هدف این مراسم است و اصل مراسم بر این استوار است که روز شاد برای مردم فراهم شود. از قدیم هم این مراسم با روشن کردن آتش به عنوان تمثیلی از انرژی و گرما روی بام ها برگزار شده است.»

بر اساس گفته های این تاریخ شناس رقص کردی به دور آتش به عنوان نمادی از اتحاد هم و همبستگی جزو آیین های فرهنگی کردی است و در این مراسم هم انجام می شود.

کشت و زرع در روستای چشمیدر از 5 اسفند آغاز می شود و این جشن هم نمادی از پایان زمستان و شروع بهار و رویش دوباره حیات است. رویشی که زندگی را معنا می بخشد و مردم روستای چشمیدر این را در این مراسم به خوبی به نمایش گذاشتند.

کد خبر 2767352

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha