وقتی خشکسالی، بی‌برنامگی و طمع، راه را برای کشت خشخاش باز می‌کند / فرامرز قاسمی

سرویس کرمانشاه _ فرامرز قاسمی در مطلبی به پدیده ویرانگر تخریب و آتش زدن جنگل ها و منابع طبیعی برای کشت خشخاش و ضرورت توقف این رویه ویرانگر پرداخته است که در ادامه می خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ در سایه خشکسالی‌های پی‌درپی، کاهش شدید درآمدهای ناشی از کشاورزی سنتی، نبود گزینه‌های اقتصادی پایدار و جذاب برای روستاییان، سوءمدیریت منابع آبی و بی‌برنامگی در تقسیم آن، شکل‌گیری یک شبکه ناسالم در زمینه صدور مجوز چاه، بیکاری جوانان، گسترش اعتیاد در برخی روستاها، بی‌میلی دولت به خرید تضمینی محصولات و ناتوانی مالی کشاورزان در تأمین نهاده‌هایی چون بذر، کود و سم، صحنه‌هایی تلخ در دشت‌های کشور شکل گرفته است.

از سوی دیگر، غارت محصولات کشاورزان در فصل برداشت توسط دلالان و پرداخت قطره‌چکانی مطالبات گندم‌کاران همراه با وعده‌های کذب، روح و روان کشاورز را جریحه‌دار کرده است. در چنین شرایطی، آسان بودن فرایند تولید تریاک ـ در کمترین فضا، کوتاه‌ترین زمان و با ارزان‌ترین نیروی کار ـ دشت‌ها را به‌تدریج برای کشت خشخاش «وسوسه‌انگیز» کرده است.

امروز در فصلی که دغدغه اصلی روستاییان شریف، آماده‌سازی زمین برای کشت پاییزه است، کم نیستند سودجویانی که منافع خود را به کشت خشخاش گره زده و این موضوع را به نقل محافل پنهان منطقه تبدیل کرده‌اند.

دردسر از آنجا آغاز شد که یکی از نمایندگان مجلس، در فضایی جنجالی و با انگیزه‌های سیاسی، سخنانی بر زبان راند که بی‌آنکه از فیلتر بررسی‌های حقوقی، اجتماعی و علمی عبور کند، به‌سرعت در فضای مجازی رها شد. سخنانی که می‌توان آن را به‌نوعی کاشت نخستین بذر «خشخاش نوین» دانست؛ بذری که متأسفانه با استقبال برخی افراد ساده‌دل و سودجویان همیشگی همراه شد.

این نطق‌ها، پیش از هرگونه تحلیل کارشناسی، باعث گرایش خزنده و پنهانی برخی کشاورزان و فرصت‌طلبان به کشت خشخاش شد. هم‌زمان، قاچاقچیان نیز فرصت را غنیمت شمرده و با تثبیت پایگاه‌های خود در منطقه، از طریق تأمین پول، بذر و آموزش کشت، فعالیت‌هایشان را عملیاتی کرده‌اند. در برخی روستاهای مستعد، تردد افراد ناشناس با لهجه‌ها و گویش‌های عجیب، به بهانه‌های مختلف، به‌وضوح دیده می‌شود و نشانه‌های سناریویی خطرناک در حال شکل‌گیری است.

 این روند نگران‌کننده تبعاتی همچون؛ طمع‌ورزی و آلوده شدن برخی افراد متنفذ محلی و تباه شدن جوانان بیکار و منفعل، کاهش امنیت اقتصادی؛ وابستگی به تولید مواد مخدر در بلندمدت را در پی دارد و توسعه پایدار را متوقف کرده و چرخه فقر و فساد و اعتیاد را تشدید می‌کند.

قدرت‌گیری و زورمداری ناشی از ثروت‌های نامشروع، فروپاشی ارزش‌های اخلاقی و مهاجرت اجباری روستاییان سالم، شریف و اصیل و حذف نیروهای مولد سالم از کشاورزی پایدار و جایگزینی آنان با مافیای مواد مخدر (پدیده‌ای که در برخی مناطق شرق کشور نزدیک به چهار دهه تجربه شده است) از دیگر آسیب های فراگیر شدن این کشت ویرانگر است.

نکته دیگر اینکه با توجه به تغییرات اقلیمی و وضعیت کنونی افغانستان، متأسفانه کانون کشت از شرق به غرب کشور در حال جابه‌جایی است و سودجویان در حال کوچ هستند و این کوچ، آسیب به منابع طبیعی، تصاحب زمین، تعرض به آثار تاریخی، سوءاستفاده از معتادان، غارت تجهیزات و محصولات کشاورزی، ترویج فرهنگ‌های مبتذل و نابودی فرهنگ‌های غنی بومی، استثمار زنان و مردان منطقه و ده‌ها آسیب دیگر را به‌دنبال خواهد داشت.

اکنون زمان آن رسیده است که دولتمردان و اندیشمندان این سرزمین، پیش از آنکه این بلای خانمان‌سوز، استان کرمانشاه ـ این گهواره تمدن ـ را به آتش بکشد، چاره‌ای جدی و فوری بیاندیشند.

کد مطلب 2792171

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha