به گزارش کردپرس، راهبرد امنیت ملی تازه دولت ترامپ نشان میدهد چرا گزینههای سیاسی کردهای شمالشرق سوریه بهسرعت در حال محدود شدن است. مسئله ضعف یا ناکارآمدی نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) نیست؛ بلکه برخورد آنها با محیطی راهبردی است که دیگر برای حفظ «مناطق استثنایی» طراحی نشده و بهدنبال بستن فضاهای خاکستری و بازگرداندن اقتدار دولتهای مرکزی است.
مقایسه کردستان سوریه با شکلگیری اقلیم کردستان عراق در سال ۱۹۹۱ اغواکننده اما گمراهکننده است. اقلیم در اوج نظم تکقطبی پس از جنگ سرد شکل گرفت؛ زمانی که آمریکا خود را معمار نظم لیبرال میدانست، بغدادِ تحت کنترل صدام دشمنی منزوی بود و ترکیه توان وتوی محدودی داشت. آن ساختار بینالمللی اجازه داد یک منطقه حفاظتشده دوام بیاورد.
اما شرایط ۲۰۲۵ کاملاً معکوس است. آمریکا در حال تمرکززدایی از خاورمیانه و پرهیز از تعهدات بلندمدت است. اروپا درگیر جنگ در قاره خود شده و تمایلی به بحرانهای جدید ندارد. دمشق بهتدریج در حال بازگشت بهعنوان «عامل حلوفصل» است و اولویت جامعه بینالمللی، ادغام نیروهای مسلح در چارچوب دولت سوریه شده، نه حفاظت از یک موجودیت مستقل.
در این میان، نقش ترکیه تعیینکنندهتر از گذشته است. آنکارا امروز خودمختارتر، کمتر وابسته به آمریکا و بسیار حساستر نسبت به مسئله YPG/SDF است. برای ترکیه، این پرونده یک تهدید امنیت ملیِ حیاتی است؛ برای واشنگتن، موضوعی فرعی در کنار اولویتهای بزرگتر جهانی. این عدم توازن، دست ترکیه را در چانهزنی بازتر کرده است.
عامل دیگر، بافت جمعیت شمالشرق سوریه است. برخلاف اقلیم کردستان، این منطقه یکپارچه کردنشین نیست و بسیاری از شهرهای کلیدی آن اکثراً عربنشیناند. چنین واقعیتی، تبدیل کنترل نظامی و اداری SDF به یک توافق سیاسی پایدار را دشوار میکند، بهویژه زمانی که حمایت خارجی کاهش یابد و دمشق دوباره دست بالا را پیدا کند.
در نتیجه، هرچه زمان میگذرد، هزینه بیرونماندن از چارچوب دولت مرکزی برای SDF بیشتر میشود. حتی پیشنهادهایی مانند ادغام در قالب چند لشکر، اعطای مناصب رسمی یا گسترش حقوق فرهنگی، نگرانی اصلی را حل نمیکند: نبود تضمینهای معتبر برای حفظ قدرت، امنیت و حقوق سیاسی پس از انحلال ساختار مستقل اهمیت دارد.
با وجود همه اینها، SDF امروز نیرومند، سازمانیافته و باتجربه است؛ نیرویی که داعش را شکست داد و در شرایط جنگی نهادسازی کرد. اما ظرفیت بهتنهایی تعیینکننده نیست. آنچه سرنوشت اقلیم کردستان را ممکن کرد، ساختار بینالمللی مساعد بود؛ ساختاری که امروز دیگر وجود ندارد.
آینده کردهای سوریه نه در تکرار الگوی اقلیم کردستان، بلکه در مذاکره برای ایجاد بهترین توافق ممکن در یک فضای محدود رقم میخورد؛ توافقی که در چارچوب محدودیتهای کنونی، حداقلهایی از امنیت، هویت و فضای سیاسی را حفظ کند. این بیش از هر چیز، سازگاری با واقعیت نظم جدید جهانی است

نظر شما