به گزارش کردپرس، گزارش موسسه آمارگی از شمال و شرق سوریه نشان میدهد اداره خودگردان شمال و شمال شرق سوریه که از دل جنگ داخلی سوریه متولد شد، امروز به یکی از متفاوتترین مدلهای حکمرانی در خاورمیانه تبدیل شده است؛ مدلی متکی بر تنوع قومی و مذهبی، برابری جنسیتی، مشارکت جمعی و نظام ریاست مشترک. این تجربه—که از سال ۲۰۱۲ با ابتکار حزب کردی اتحاد دموکراتیک (PYD) آغاز شد—با وجود انتقادها و فشارهای خارجی، تلاش میکند الگویی جدید از «سوریه دمکراتیک» بسازد.
با شدتگرفتن جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۲ و تمرکز حکومت بشار اسد بر نبرد با مخالفان مسلح در شهرهای بزرگ، نیروهای دولتی از مناطق کردنشین شمال سوریه عقبنشینی کردند. این خلأ قدرت فرصتی برای حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) فراهم کرد تا پروژه «روژاوا» را با محوریت دمکراسی کمونال و رهایی زنان در این مناطق به اجرا بگذارد.
فوزا یوسف، رئیس مشترک اداره خودگردان شمال و شرق سوریه ، در گفتوگو با «آمارگی» توضیح میدهد که شکلگیری این ساختار حاصل «گفتوگو با طیف متنوعی از ذینفعان بر اساس چشماندازی مشترک» بوده است. نخستین اداره خودگردان در سال ۲۰۱۴ در منطقه جزیره اعلام شد و سپس کوبانی و عفرین به آن پیوستند. پس از آزادسازی رقه، دیرالزور، منبج و طبقه از دست داعش در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷، در این مناطق نیز ساختارهای مشابه ایجاد شد که امروز جمعیتی حدود ۴.۶ میلیون نفر را دربر میگیرد.
چالش تنوع قومی و پذیرش اجتماعی
ایجاد ساختاری که بر چندقومیتی بودن و نفی مدل «دولت-ملت متمرکز» تأکید دارد، کاری آسان نیست. اداره خودگردان مجموعهای از اقوام و گروههای مختلف—از عرب، کرد و آشوری گرفته تا ارمنی، چرکس و ایزدی—را زیر یک چارچوب مدیریتی گرد هم آورده است. سناریب بارسوم، رئیس مشترک حزب اتحاد سریانی، میگوید: «حکومت همیشه بر اساس تفرقهافکنی حکومت میکرد. ما با این پروژه این چرخه را شکستیم.»
با این حال، پذیرش این مدل از سوی همه گروهها از ابتدا قطعی نبود. به دلیل اینکه PYD پیشنهاددهنده این ساختار بود، برخی جریانها آن را «کردمحور» میدیدند. کوهار خاجدوریان از حزب اتحاد ارمنی توضیح میدهد که در آغاز، «بسیاری از ارامنه اداره خودگردان را پروژهای صرفاً کردی تلقی میکردند.»
در میان قبایل عرب نیز مسیر یکدست نبود. قبایلی چون شمر، عقیَدات و الجبور همکاری نزدیکی با اداره خودگردان داشتند، اما برخی قبایل از حاشیهنشینی و مشارکت محدود انتقاد میکردند. اکرم محشوش، مشاور مجلس قبیله الجبور، میگوید: «بهعنوان یک عرب، در مناطق تحت کنترل حکومت همیشه از دستگاههای امنیتی هراس داشتیم و پذیرش اداره جدید برای ما ساده نبود. حتی پیوستن به نیروهای نظامی هم دشوار بود.»
با وجود خطرات دائمی از سوی داعش، حکومت سوریه، و ترکیه و گروههای وابسته به آن، روند پیوستن اقلیتها و گروههای مذهبی و قومی مختلف به منطقه تحت کنترل کردها به نام منطقه خودگردان ادامه یافته است. بارسوم تأکید میکند که نه حکومت اسد و نه مخالفان سوری هیچیک تضمینی برای حقوق سریانیها ارائه نمیدادند و همین امر مشارکت آنان در تدوین «قرارداد اجتماعی» اداره خودگردان را ضروری کرد.
نسخه نهایی این قرارداد اجتماعی در سال ۲۰۲۳ منتشر شد که بر نمایندگی چندقومیتی، برابری جنسیتی، آزادی زبانی و لغو مجازات اعدام تأکید دارد. با این حال، منتقدان میگویند این سند بدون همهپرسی و صرفاً با توافق حلقه مرکزی اداره تصویب شده است.
جایگاه زنان؛ «۵۰ درصد مشارکت»
یکی از برجستهترین شاخصهای اداره خودگردان، مشارکت گسترده زنان است؛ موضوعی که در جامعهای عمدتاً محافظهکار، دگرگونکننده محسوب میشود. فوزا یوسف تأکید میکند که «در ساختارهای سیاسی و اجتماعی، مشارکت زنان ۵۰ درصد است و نظام ریاست مشترک در تمام نهادها اجرا میشود.»
خاجدوریان نیز میگوید قوانین جدید به زنان آزادی و قدرت بیشتری داده و باعث شدهاند آنان در جامعه مدنی، حکومت و دیگر عرصهها نقشهای رهبری داشته باشند؛ «نمونهای از موفقیت این تجربه در توانمندسازی زنان.»
سازوکار اداره خودگردان: تصمیمگیری جمعی
در چنین ساختار متنوعی، نحوه تصمیمگیری اهمیت اساسی دارد. بارسوم تأکید میکند که «تمام نهادها تصمیمها را بهصورت جمعی و نه حزبی اتخاذ میکنند» و همه نظرات تا رسیدن به اجماع بررسی میشود. برای گروههایی که جمعیت کمتری دارند، سهمیهای مشخص برای تضمین نمایندگی در نظر گرفته شده است.
با این حال، انتقادها نسبت به نقش پررنگ PYD همچنان وجود دارد. مخالفان میگویند این حزب با وجود ظاهر دمکراتیک اداره خودگردان، قدرت سازمانی نامتناسبی در ساختار دارد. محشوش با پذیرش وجود برخی محدودیتها میگوید: «عربها و سریانیها گاهی در تصمیمگیری موقعیت ضعیفتری داشتند، اما این نشان میدهد مسیر درستی برای مشارکت جمعی انتخاب شده است. تصمیمات هیچگاه فردی یا انحصاری نبوده است.»
آینده تجربه اداره خودگردان
بهرغم انتقادها و چالشها، اداره خودگردان توانسته در دل جنگ سوریه فضایی برای حکمرانی چندقومیتی، مشارکت زنان و تصمیمگیری مشترک ایجاد کند. دوام این مدل اما بیش از هر چیز به تحولات منطقهای، فشارهای خارجی و توان اداره در حل مشکلات داخلی و تعمیق دمکراسی وابسته است.

نظر شما