به گزارش کردپرس، پس از سقوط باغوز در سال ۲۰۱۹، به نظر میرسید که داعش به گذشته سپرده شده است؛ اما واقعیت میدانی خلاف آن را نشان داد. این گروه از طریق هسته های مخفی به فعالیت ادامه داده و دست به ترور، کمین و بمبگذاری علیه نیروهای سوریهی دموکراتیک (قسد)، رهبران محلی و غیرنظامیان در استانهای دیرالزور، رقه و حسکه زده است. این حملات بارها تلفات جانی و خسارات مالی به همراه داشتهاند. گرچه هسته های مخفی داعش از نظر جغرافیایی محدودند، اما الگوی منظمی از حملات کوچک و پراکنده را حفظ کردهاند که زیرساختهای حیاتی و مراکز عمومی را هدف میگیرند.
در جریان کارزارهای نابودی داعش، نیروهای قسد با هماهنگی و همکاری «ائتلاف جهانی برای شکست داعش» ــ ائتلافی بینالمللی متشکل از بیش از ۸۰ کشور و نهاد که در سال ۲۰۱۴ تشکیل شد ــ صدها تن از اعضای این گروه را بازداشت کردند. با پیشرفت فروپاشی داعش، بازداشتها به رهبران ارشد و نیروهای میدانی نیز گسترش یافت. افراد بازداشتشده اکنون در زندانهایی با تدابیر امنیتی شدید تحت نظارت مستقیم ائتلاف نگهداری میشوند و خانوادههای آنان در اردوگاههایی بهشدت کنترلشده اسکان داده شدهاند تا از ارتباط با سلولهای فعال جلوگیری شود. این مسئله به یکی از چالشهای فزایندهی «ادارهی خودگردان شمال و شرق سوریه» تبدیل شده که بار مدیریت و امنیت را با حمایت محدود بینالمللی بر دوش دارد.
پس از سقوط حکومت بشار اسد در ۸ دسامبر ۲۰۲۴ و ورود سوریه به مرحلهی گذار سیاسی جدید، فعالیت داعش در شمال و شرق سوریه بهشدت افزایش یافته است. این گروه از هرجومرج سیاسی و خلأهای امنیتی برای سازماندهی مجدد نیروهای خود بهره گرفته است. حملات آن عمدتاً بر بیابان بادیه، دیرالزور و رقه متمرکز بوده و بر تاکتیکهای «بزن و دررو» و ترورهای سیار تکیه دارد.
بیش از ۱۵۰ حمله در سال ۲۰۲۵
سیامند علی، رئیس دفتر رسانهای یگانهای مدافع خلق (YPG)، در گفتوگو با Amargi گفت که سلولهای داعش در سال ۲۰۲۵ فعالیت خود را تشدید کردهاند و «بیش از ۱۵۰ حملهی تروریستی علیه رزمندگان قسد، کارمندان ادارهی خودگردان، غیرنظامیان و رهبران محلی انجام دادهاند.»
او افزود که نیروهای امنیتی، در هماهنگی با ائتلاف جهانی، بیش از ۷۰ عملیات مشترک علیه سلولهای داعش در سال ۲۰۲۵ انجام دادهاند که «به بازداشت ۹۰ عضو از جمله ۱۴ فرماندهی ارشد و کشته شدن دهها شبهنظامی منجر شده است. در همین مدت بیش از ۳۰ رزمندهی قسد نیز جان خود را از دست دادهاند.» علی خاطرنشان کرد که مناطق غرب فرات، که تحت کنترل «دولت انتقالی سوریه» است، از ضعف امنیتی رنج میبرند و این امر به عوامل داعش امکان داده است تا آزادانهتر برای تجدید سازمان عمل کنند.
او افزود: «قسد همچنان تنها نیروی مؤثر میدانی در برابر داعش است.» وی تأکید کرد که تداوم همکاری با ائتلاف جهانی «ضمانت اصلی جلوگیری از خیزش دوباره گروه» است. به گفتهی او، عملیاتهای اطلاعاتی همچنان برای انهدام سلولهای خفته و جلوگیری از ایجاد پایگاههای جدید توسط این سازمان ادامه دارد.
سیامند علی تصریح کرد که در شمال و شرق سوریه «بیش از ۲۷ زندان وجود دارد که بیش از ۱۰ هزار تن از خطرناکترین اعضای داعش در آنها نگهداری میشوند. افزون بر این، اردوگاههای الهول و روج دهها هزار تن از اعضای خانوادههای آنان را در خود جای دادهاند.» او این وضعیت را «چالشی امنیتی و انسانی پیچیده» خواند که در غیاب راهحلهای بینالمللی مؤثر، فشار سنگینی بر ادارهی خودگردان وارد میکند
تهدیدی پایدار و مسئولیتی بینالمللی
حکمت حبیب، عضو دفتر روابط خارجی ادارهی خودگردان شمال و شرق سوریه و رئیس مشترک پلتفرم محلی خاورمیانه، در گفتوگو با Amargi گفت که داعش با وجود از دست دادن حکمرانی خود «همچنان تهدیدی واقعی» است. او تأکید کرد که شکست نظامی گروه به معنای پایان آن نیست، زیرا ایدئولوژی بر جایمانده از آن همچنان در مناطق دورافتاده و میان نسلهایی که زیر سلطهی داعش رشد کردهاند یا در خانوادههای اعضای آن زندگی میکنند، در حال گسترش است.
او گفت: «هزاران کودک مرتبط با این گروه نیازمند بازپروری روانی و ایدئولوژیک هستند… این روند برای بازگشت آنان به جامعه به حمایت گستردهی بینالمللی نیاز دارد.»
حبیب زندانها و اردوگاههای شمال و شرق سوریه را «بمبهای ساعتی» توصیف کرد، چرا که هزاران جنگجو و اعضای خانوادههای آنان از ملیتهای مختلف در آنها نگهداری میشوند. او تأکید کرد که ادارهی خودگردان کردها بار سنگینی در تأمین امنیت این مراکز بر دوش دارد و جامعهی جهانی باید با حمایت از اقدامات حفاظتی و یافتن سازوکارهای قانونی برای محاکمهی بازداشتشدگان، مسئولیت خود را بپذیرد ــ چه از طریق تشکیل دادگاه بینالمللی ویژه و چه با بازگرداندن آنها به کشورهای مبدأ برای محاکمه.
او هشدار داد که هرگونه کاهش در نقش نظامی ائتلاف جهانی، فرصتی برای داعش بهمنظور «استقرار مجدد» خواهد بود. به گفتهی او، برخی سلولها هنوز آزادانه در بیابان و در امتداد مرز سوریه و عراق تردد میکنند.
او افزود: «نابودی داعش تنها با رویکرد نظامی ممکن نیست، بلکه نیازمند راهبردهای فکری، اجتماعی و اقتصادی برای تضمین ثبات پایدار است.»
حکمت حبیب همچنین یادآور شد که ظهور مجدد داعش در برخی مناطق یا ناتوانی در نابودی کامل آن میتواند ثبات کلی سوریه را، بهویژه در مرحلهی گذار کنونی تهدید کند. او هشدار داد که چنین تحولی ممکن است «توافق ۱۰ مارس ۲۰۲۵» میان ژنرال مظلوم عبدی، فرمانده کل قسد، و احمد الشرع، رئیسجمهور انتقالی سوریه را ــ که قرار بود سنگبنای تشکیل یک دولت دموکراتیک و غیرمتمرکز تضمینکنندهی برابری حقوق و وظایف باشد ــ به خطر اندازد.
داعش از هرجومرج و اقتصادهای موازی بهره میبرد
لمار ارکاندی، تحلیلگر امنیتی، به Amargi گفت که داعش با وجود از دست دادن نهادهای خود همچنان «توانایی بالایی در سازگاری» نشان میدهد. او توضیح داد که سلولهای خفتهی این گروه از طریق شبکههای غیرمتمرکز فعالیت میکنند و از قاچاق، باجگیری، آدمربایی و تجارت سلاح تأمین مالی میشوند. به گفتهی او، داعش از شرایط وخیم اقتصادی در بیابان بادیه و روستاهای شرق سوریه برای جذب نیروهای جدید استفاده میکند و ضعف خدمات و فرصتهای شغلی محدود را دستاویز خود قرار داده است.
او هشدار داد: «خانوادههای اعضای داعش در اردوگاههای الهول و روج همچنان بستر حاصلخیزی برای احیای ایدئولوژی افراطی فراهم میکنند…»
ارکاندی افزود که داعش «ساختار مالی انعطافپذیری» دارد و با استفاده از سرمایهگذاریها و شبکههای تأمین مالی خارجی ــ برخی از آنها مستقر در ترکیه هستند ــ عملیات و فعالیتهای رسانهای خود را پشتیبانی میکند. او هشدار داد که هرگونه خروج یا کاهش حضور نیروهای بینالمللی میتواند داعش را دوباره به صحنه بازگرداند. او گفت، «این گروه هر خلأ امنیتی را فرصتی برای گسترش میداند و ممکن است بهزودی از فعالیت سلولهای خفته به کنترل محدود سرزمینی روی آورد تا خلافت نمادین موقتی جدیدی برپا کند، پیش از آنکه بار دیگر زیر فشار نظامی فروبپاشد.»
این مشکل با وخامت شرایط معیشتی و کمبود فرصتهای شغلی تشدید شده است؛ چرا که در بیشتر مشاغل در سوریه، دستمزد ماهانه از ۹۰ دلار آمریکا فراتر نمیرود. داعش از این وضعیت سوءاستفاده کرده و جوانان را با وعدهی دستمزدهایی بالاتر از میانگین محلی جذب میکند.
بیکاری در دیرالزور و روستاهای اطراف آن یکی از چالشهای اقتصادی و اجتماعی برجستهی منطقه است که ناشی از مجموعهای از عوامل انباشته میباشد. پس از توقف فعالیت میادین نفتی در جریان جنگ با داعش، بخش بزرگی از جمعیت منبع اصلی معیشت خود را از دست داد. علاوه بر این، قطع آب رود فرات از سوی ترکیه باعث کاهش سطح آب و افت شدید تولیدات کشاورزی شده است، بهویژه در پی کاهش بارندگی در سالهای اخیر. افزون بر آن، صاحبان خودرو که معیشتشان به جابهجایی و حملونقل وابسته است، به دلیل حملات داعش به غیرنظامیان در جادهها ــ از جمله قتل، سرقت و غارت خودروها ــ از کار کردن هراس دارند؛ امری که رکود و بیکاری را در منطقه تشدید کرده است.
Amargi با چند منبع رسمی محلی گفتوگو کرده است. اگرچه هیچیک نتوانستند رقم دقیقی برای نرخ بیکاری در دیرالزور و حومهی آن ارائه دهند، اما تخمین زدند که این نرخ حدود ۴۰ درصد است.
بازآرایی نیروهای آمریکا و چالشهای پیشرو
در میان این تحولات، وزارت دفاع ایالات متحده اجرای طرح کاهش حضور نیروهایش در عراق را طبق توافق با بغداد آغاز کرده است، در حالی که تمرکز بیشتری بر سوریه گذاشته و مدعی است که هدف آن مقابله با تهدید باقیماندهی داعش است. مرحلهی نخست خروج تا سپتامبر ۲۰۲۵ برنامهریزی شده و مرحلهی دوم در سال ۲۰۲۶ ادامه خواهد یافت تا در نهایت تنها نیروهای محدودی در اقلیم کردستان عراق باقی بمانند.
گزارشها حاکی است که واشنگتن قصد دارد نیروهای خود در سوریه را با کاهش تعداد پایگاهها از هشت به سه پایگاه متمرکز کند.
در همین حال، پنتاگون نیروهای کمکی بیشتری از جمله جنگنده و هواپیمای سوخترسان به شمالشرق سوریه اعزام کرده تا عملیات اطلاعاتی را تقویت و آمادگی در برابر هرگونه تشدید احتمالی را حفظ کند. گزارشها نشان میدهد که واشنگتن در بلندمدت قصد دارد عمدتاً از یک پایگاه اصلی در شمالشرق کشور فعالیت کند.
این اقدام نشان میدهد که ایالات متحده قصد خروج کامل از سوریه را ندارد، بلکه هدفش حفظ حضور تاکتیکی است که امکان رصد نزدیک فعالیتهای داعش و تداوم هماهنگی با قسد را فراهم کند. با این حال، هرگونه کاهش محسوس در حضور میدانی میتواند خلأ امنیتی ایجاد کند که داعش از آن برای تجدید سازمان بهره گیرد. از اینرو، تداوم همکاری نظامی و اطلاعاتی میان طرفین برای حفظ ثبات منطقه ضروری تلقی میشود.

نظر شما