به گزارش خبرنگار کردپرس، مجمع جهانی اقتصاد که همه ساله ریسک های جهانی را اعلام می کند در گزارشات اخیر خود بارها از خطر اطلاعات نادرست و گمراه کننده که منجر به ناآرامی های مدنی، سانسور دولتی، کنترل جریان آزاد اطلاعات و در کنار این ها هزینه های زندگی، حملات سایبری و قطبی شدن دیدگاه ها می شود، نام برده است.
این مجمع پیشرفت های فناوری را یکی از عوامل تسریع انتشار اطلاعات نادرست عنوان کرده که می تواند به تشدید شکاف های اجتماعی و محدودیت در ارتباطات دامن بزند.
نتیجه آنچه در گزارشات مجمع جهانی اقتصاد آمده در این سال های اخیر به وضوح با افزایش رسانه های اجتماعی دیده می شود. رسانه های اجتماعی چنان گسترش یافته اند که دیگر کنترل آن ها از از دسترس خارج شده، این رسانه ها که هیچ گونه اصل و اساسی را برای خود قائل نیستند به انتشار هر مطلبی اعم از درست یا نادرست پرداخته و اذهان عمومی را درگیر یکسری ابهامات می کنند. ابهاماتی که در انباشتگی اطلاعات و داده ها به سردرگمی و در نهایت فروپاشگی روانی ذهن منجر خواهد شد. معضلی که روانشناسان آن را بحرانی جدی می دانند.
در همین زمینه «مجید زارعی؛ نایب دبیر اتحادیه علمی روانشناسی و مشاوره ایران» در مصاحبه با خبرنگار کردپرس به تحلیل و واکاوی اثرات روان شناختی اخبار جعلی و شایعات یا همان اطلاعات نادرست بر روان انسان پرداخته است.
* به نظر شما این ریسک اطلاعات نادرست که مجمع جهانی اقتصاد آن را مطرح کرده، چقدر خطرناک است؟
در دنیای اطلاعات محور امروز، مرز میان حقیقت و دروغ به شکلی بیسابقه کمرنگ شده، با گسترش شبکههای اجتماعی و دسترسی لحظهای به اخبار، هر شخص نه تنها یک دریافت کننده بلکه یک تولیدکننده محتوا هم محسوب میشود. در این میان، اخبار جعلی و شایعات بیپایه چون ویروسی ذهنی، با سرعت حیرت انگیز پخش میشوند و بر افکار، احساسات و رفتارهای فردی و جمعی اثر میگذارند. روانشناسی این پدیده، فراتر از یک موضوع رسانه ای، به بررسی این میپردازد که چگونه اطلاعات نادرست میتواند ساختار ادراکی و هیجانی انسان را تغییر دهد، اضطراب را برانگیزد و حتی منجر به تغییر تصمیمگیریهای مهم زندگی گردد؛ اینکه نه تنها بر نظام اطلاع رسانی، بلکه بر سلامت روانی اشخاص و انسجام اجتماعی تأثیر عمیق میگذارد.
* از تبعاتی که انتشار اطلاعات نادرست در پی دارند هم بگویید؟
واقعیت این است که با وجود شکلگیری بسترهای گسترده ارتباطی و پیشرفت تکنولوژی، کیفیت محتوای دریافتی همیشه تضمین شده نیست. انتشار گسترده اخبار نادرست، اگرچه در نگاه اول صرفاً یک مشکل اطلاع رسانی به نظر می آید، اما پیامدهای عمیق روانشناختی دارد. مواجهه مکرر با شایعات و فیکنیوز می تواند:
• واکنشهای شدید هیجانی مانند ترس، خشم یا ناامیدی ایجاد کند.
• ادراک واقعیت را تغییر داده و به شکلگیری باورهای نادرست منجر شود.
• اعتماد فرد به منابع خبری و حتی روابط اجتماعی را کاهش دهد.
• در بلندمدت به بیاعتمادی سیستماتیک و فرسودگی روانی بیانجامد.
* دیدگاه روان شناختی به این مسئله چگونه است؟
تحقیقات روانشناختی نشان میدهند که اخبار جعلی معمولاً به گونهای طراحی میشوند که بار هیجانی بالایی داشته باشند؛ در واقع تیترهای شوک آور، تصاویر تحریککننده و لحن احساسی بهگونه ای طراحی میشوند که حس فوریت ایجاد کنند و فرصت تفکر تحلیلی را کاهش دهند. این مکانیزم باعث فعالشدن واکنش استرس در بدن، ترشح هورمونهایی چون کورتیزول و آدرنالین و ایجاد واکنشهای فوری مانند ترس یا خشم در آدمی میشود. حتی اگر بعداً خبر تکذیب شود، اثر هیجانی آن در حافظه باقی می ماند؛ پدیدهای که ما از آن تحت عنوان «چسبندگی هیجانی» یاد میکنیم.
* بارها شده که پس از انتشار این اطلاعات نادرست شاهد تکذیب آن و یا تکرار آن بوده ایم. این را چقدر آسیب زننده می دانید؟
ببینید حتی تکرار این پیامها، حتی همراه با تکذیب، حس آشنایی ایجاد میکند و این آشنایی در ذهن با حقیقتپنداری اشتباه همبسته میشود؛ مفهومی که به آن «اثر توهم حقیقت» می گویند. پیامد چنین فضایی فقط محدود به باورهای نادرست فردی نیست، بلکه باعث قطبیسازی اجتماعی، تشدید سوگیریهای تأییدی، فرسودگی ذهنی ناشی از حجم زیاد و متناقض اطلاعات و در نهایت بیاعتمادی گسترده به نهادهای رسمی و روابط اجتماعی میگردد.
فرد ممکن است در نتیجه مواجهه مکرر با این جریان، دچار اضطراب مزمن، افسردگی، بیقدرتی روانی و بدبینی نسبت به آینده شود؛ در سطح جامعه هم انسجام جمعی تضعیف شده و بستر برای تنشهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراهم میآید.
* از نظر شما چه راهکاری برای مقابله با این پدیده می شود در نظر گرفت؟
مقابله با این پدیده نیازمند ترکیبی از اقدامات فردی و ساختاری است:
- ارتقای سواد رسانهای و آموزش راستی آزمایی خبر،
- تقویت مهارت مدیریت هیجان و مکث پیش از واکنش،
- فراهم کردن فضا و زمان برای فعالسازی سیستم تحلیلی در مواجهه با اخبار،
- شفافیت رسانهها و واکنش سریع به شایعات و در نهایت کاهش زمان غوطه وری در جریان پیوسته اطلاعات برای سالمسازی ذهن.
اگر اخبار جعلی را همانند یک بیماری همهگیر ببینیم، هم پاکسازی منبع آلودگی و هم تقویت «سیستم ایمنی روانی» فرد و جامعه، دو بازوی اصلی رویکردی پایدار برای جلوگیری از گسترش آن خواهند بود.
باید گفت اخبار جعلی صرفاً یک تهدید اطلاعاتی نیستند؛ آن ها یک بحران روانشناختی و اجتماعی محسوب میشوند. همانطور که برای یک ویروس، مبارزه با منبع آلودگی و تقویت سیستم ایمنی بدن ضروری است، در برابر فیکنیوز هم باید همزمان به پاکسازی منابع انتشار و تقویت تابآوری ذهنی و جمعی توجه داشت. /

نظر شما