نوای نیِ قالەمەرە شوکت موسیقی کُردی را نشان می دهد

گاهی تاریخ موسیقی یک سرزمین را نه در سالن‌های باشکوه و محافل رسمی، بلکه در دست‌های پینه‌بسته یک روستازاده می‌توان یافت؛ مردی ساده که صدای سازش، روایتگر شادی‌ها و غم‌های یک ملت است.

در کردستان، نامی هست که به محض شنیدنش، نوای شمشال در ذهن تداعی می‌شود: «قاله مه‌ره». او نه در مکتب‌های موسیقی رشد کرد و نه در دانشگاهی آموزش دید، بلکه از دل زمین و آسمان الهام گرفت و با ساز چوبی و کهنه‌اش، قصه‌های نانوشته مردمش را به گوش جهانیان رساند.
قاله مه‌ره، با نام اصلی قادر عبدالله‌زاده، در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در روستای کولیجه از توابع بوکان دیده به جهان گشود. کودکی‌اش در فقر و سختی گذشت، اما عشق به صدا و موسیقی از همان سال‌های خردسالی در جانش نشست. در یازده‌سالگی خوابی دید که تقدیر هنری‌اش را رقم زد: خوابی که او را به نوازندگی فراخواند و صبح آن روز، شمشال کهنه‌ای در دست گرفت و هرگز آن را زمین نگذاشت. او هرگز شاگرد استاد نبود و خود را شاگرد طبیعت و آفریدگار می‌دانست؛ جمله مشهورش «استاد من خداست» تا امروز بازتاب نگاه عرفانی او به هنر است.

شمشال او ساز ساده‌ای نبود. بیش از صد سال عمر داشت و برای قاله مه‌ره چون همدمی رازدار بود. آن را شب‌ها زیر بالش می‌گذاشت و روزها در آستین لباس کردی‌اش پنهان می‌کرد. نوای این شمشال، به‌تدریج او را به بزرگ‌ترین راوی موسیقی مقامی کردستان بدل کرد.

قاله مه‌ره حافظ بیش از ۱۷۰ مقام کردی بود؛ مقام‌هایی چون «بیت»، «هَوا»، «حیران» و «گورانی» که هر یک گوشه‌ای از فرهنگ و تاریخ کردستان را بازتاب می‌دادند. او در کوچه‌ها و بازارها، قهوه‌خانه‌ها و میدان‌ها می‌نواخت و موسیقی را از حصار رسمی به دل زندگی مردم آورد. لقب «قاله مه‌ره» به معنای «قادر آرام» را یکی از بزرگان به او داد؛ لقبی که با فروتنی و سادگی‌اش همخوانی کامل داشت.

با وجود زندگی ساده و تنگنای مالی، صدای شمشالش مرزها را درنوردید. در سال ۱۹۹۳ میلادی، جایزه‌ای از آلمان برای بهترین نوازنده نی به او تعلق گرفت. او توان رفتن نداشت، اما شهرتش گسترش یافت. بعدها نیز در کردستان عراق و بوکان مورد تقدیر قرار گرفت. در طول زندگی هنری‌اش، در بیش از ۲۰ کشور جهان ساز نواخت و صدای شمشال را به گوش جهانیان رساند.
اما سال‌های پایانی عمرش دیگر مثل قبل نبود. ابتدا بینایی‌اش را از دست داد و در تاریکی چشم‌ها، تنها به صدای شمشال دل بست. مدتی بعد سکته مغزی توان جسمانی‌اش را هم گرفت و نفس‌هایش سنگین‌تر شد. با این‌همه، حتی در آن روزهای سخت نیز سازش را رها نکرد. شمشال همچنان بر لبانش می‌نشست و نغمه‌های زخمی اما پرشور از دلش برمی‌آمد؛ گویی او می‌خواست تا واپسین دم، زندگی را در قالب موسیقی روایت کند.

سرانجام در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۸، در ۸۳ سالگی چشم از جهان فروبست. مردم بوکان با شکوهی کم‌نظیر پیکرش را تشییع کردند و او بنا بر وصیتش در کنار استاد حسن زیرک در کوه نالشکینه به خاک سپرده شد.

قاله مه‌ره تنها یک نوازنده نبود؛ او حافظه‌ی شنیداری یک ملت بود. صدای شمشالش همچنان زنده است، در هر مجلسی که مقام کردی نواخته می‌شود و در هر دلی که با موسیقی فولکلور آرام می‌گیرد صدای ساز قاله مه ره شنیده می شود. او به جهانیان نشان داد که هنر می‌تواند از دور افتاده ترین روستاها برخیزد و جهانی شود. میراث او، نه فقط در نوارهای قدیمی، بلکه در روح مردم کردستان زنده است؛ میراثی که تا همیشه ادامه خواهد داشت.

کارگردان خبری: میلاد مرادی

کد مطلب 2789033

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha