از دست عالیس به کجا پناه ببریم؟/ حشمت اله کرمی نژاد

سرویس ایلام - چندی پیش در یک آکادمی هنر مربوط به آموزش نقاشی در شهر ایلام در سالن انتظار این موسسه آموزشی در انتظار فرزندم نشسته بودم که بعد از پایان کلاس نقاشی او را به خانه ببرم.

در آن لحظاتی که در اتاق انتظار بودم فرصتی دست داد که تعدادی از تابلوهای نقاشی گالری این آموزشگاه را که جلو دید همگان قرار داشتند بازدید کنم. در این هنگام یکی از تابلوهای کوبیده شده بر دیوار توجهم را به خود جلب کرد. در این تابلو که اثری با تکنیک مدادرنگی بود ظرفی میوه به تصویر کشیده شده بود که در کنار آن یه بطری با نشان شرکت «عالیس» قرار داشت.

در این باره به شوخی به مربی آموزشگاه گفتم: شما در کنار آموزش نقاشی به هنرجویان، برای شرکت عالیس هم تبلیغات می کنید؟ که البته جوابی که وی به من داد نیز جالب توجه بود.

وی گفت: این تابلو نقاشی که البته برگرفته از یک تابلو معروف خارجی است اثر یکی از هنرجویان این آکادمی بوده که بخاطر اینکه بطری مربوط به یک نوشیدنی خارجی در آن نمایش داده نشود به سلیقه و تصمیم این نقاش ایلامی، بطری تبلیغاتی«عالیس» را جایگزین آن کرده است.

گفتم حالا از میان اینهمه محصولات ایرانی چرا عالیس؟ که وی دوباره پاسخ داد: قطعا اینکار به صورت ناخودآگاه و متأثر از تبلیغات فراگیر رادیو و تلویزیونی این شرکت بوده که این نوجوان نقاش نیز ناخودآگاه تحت تأثیر این تبلیغات قرار گرفته است.

جواب این مربی آموزشگاه نقاشی البته حکایت از یک واقعیت تا حدودی تلخ داشت که وقتی تبلیغات افسارگسیخته رادیو و تلویزونی، به صورت بی وقفه و گاه و بیگاه حول محور یک محصول خاص باشد همه چیز و حتی حوزه فرهنگ و هنر هم ممکن است تحت تأثیرات گمراه کننده این نوع تبلیغات قرار گیرد.

از آموزشگاه که خارج می شوم و ماشین را روشن می کنم. اولین جملاتی که از رادیو می شنوم چنین است: «هلوشو بدم، لیموشو بدم، پتش رو بدم، قوطیش رو بدم... دوغشو بدم، قهوه شو بدم، ماء الشعیرش رو بدم» و الخ... که بازهم مربوط به محصولات شرکت عالیس است.

به این صورت تا دقایقی و توسط چند گوینده، برنامه ی رادیوی داخل ماشین همانند وقت و بی وقت روز و شبهای گذشته مرتب در حال تبلیغات محصولات شرکت عالیس است و فضای داخل ماشین تا چند دقیقه مربوط به تبلیغات همین شرکت است. شکل تبلیغات درباره این محصول که توسط چند گوینده در حال انجام است به گونه ای است که انگار یک گزارش رادیویی را دارند ارائه می دهند تا یک آگهی تبلیغاتی.

در خانه پس از صرف شام در کنار خانواده، با هم منتظر هستیم تا آخرین قسمت سریال فوق لیسانسه ها را از شبکه سه سیما به تماشا بنشینیم. اینجا نیز در کمال شگفتی و البته طبق عادت هر روز و در لحظاتی کسل کننده تا چند دقیقه از برنامه این شبکه پر مخاطب نیز باز هم مربوط به تبلیغات شرکت عالیس است. اینجا تا دقایقی دوربین تلویزیون درون مغازه ای است که مشتری ها از پاسخ فروشنده مغازه که تنوع و گوناگونی محصولات عالیس را به رخشان می کشد کلافه می شوند.

کلافه تر از مشتری های محصولات عالیس در آن مغازه ی داخل تلویزیون، فرزند خودم است. او که در همین یکی دو ساعت گذشته در کلاس نقاشی، داخل خودرو و حالا هم کنار تلویزیون با امواج تبلیغاتی مشابهی مواجه بوده فریاد می زند: «خدایا از دست عالیس به کجا پناه ببریم!»

واقعیت این است که تبلیغات شبکه های رادیو و تلویزیون صدا و سیما، برای افرادی که خواسته یا ناخواسته به شنیدن یا دیدن برخی برنامه های رادیو تلویزیونی مشغول هستند گاهی وقتها در خصوص محصولاتی خاص از شدت افراط و زیاده روی به مرز کلافه کننده و مشمئز کننده ای می رسد.

مردم کشورمان در حالیکه در دو سه سال گذشته وقت و بی وقت در مقابل امواج تبلیغات محصولاتی همچون «بسته های آموزشی پرش» بوده اند که گاهی وقتها این تبلیغات به میزگردهای رادیو یا تلویزیونی هم تبدیل می شد و هر آگهی آن چندین دقیقه به طول می انجامید، اکنون چند ماهی است که ناخواسته در مقابل تبلیغات وقت و بی وقت و هر لحظه ای شرکت عالیس قرار گرفته اند و معلوم نیست چه زمانی از دست این تبلیغات تکراری و آزاردهنده رها خواهند شد.

این روزها برای مردم کشور ما که مهم ترین تفریح و سرگرمی آنها برنامه های رادیو و تلویزیون است، برنامه های رادیو و تلویزیون صدا و سیما، چندین دقیقه قبل و بعد از سریالهای تلویزیونی پرمخاطب، چندین دقیقه قبل و بعد از مسابقات ورزشی ملی، چندین دقیقه قبل از پخش اخبار سراسری که در واقع دقایقی تحمیل شده به مخاطب هستند و مخاطب گاهاً به اجبار گرفتار این لحظات می شود پر از تبلیغات آزاردهنده این محصول و یا محصولات تبلیغاتی مشابه دیگر است که به حد افراط و زیاده روی رسیده اند.

تأمین بخشی از هزینه های تولید برنامه های رادیو و تلویزیونی صدا و سیمای کشورمان از طریق آگهی های تبلیغاتی اگر چه که یک امر طبیعی و شاید هم ضروری است اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که آگهی های تبلیغاتی آنهم در خصوص یک محصول خاص با تبلیغات بی حد و مرز و آزار دهنده نباید موجب آزرده خاطر شدن مخاطب و به مرحله افراط و زیاده روی برسد. چرا که هر چیزی و هر نوع تبلیغی اگر چه که یک اسپانسور و پشتیبانی کننده قوی هم داشته باشد، زمانی که از حد تعادل خود بگذرد و نارضایتی مخاطبین را به دنبال داشته باشد خود به یک ضد تبلیغ تبدیل می شود.

کد مطلب 159313

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha