تکرار تابوی پزشکی در پیچ و خم هدایت تحصیلی

سرویس ایران- کنکور سراسری در حالی سپری شد که سریال تکراری هجوم خیل عظیم دانش آموزان به رشته پزشکی نشان می دهد هدایت تحصیلی همچنان در پیچ و خم برنامه های نادرست سردرگم است.

به گزارش خبرنگار کردپرس، در کنکور سال جاری مطابق اطلاعات منتشر شده از تعداد یک میلیون و 119 هزار و 15 داوطلب شرکت کننده 648 هزار و 845 نفر آن را بانوان یعنی معادل 58 درصد و 470 هزار و 17 نفر را هم آقایان که معادل 42 درصد است، تشکیل می دهند.

در این میان تعداد داوطلبان رشته علوم تجربی 637 هزار نفر، علوم انسانی 282 هزار نفر، گروه ریاضی هم 164 هزار نفر بوده و همچنین 103 هزار نفر شامل داوطلبان گروه هنر و 165 هزار نفر هم مختص به گروه زبان است.

بر مبنای این آمار مشاهده می شود تعداد داوطلبان رشته تجربی هر سال در حال افزایش است و در واقع گرایش قابل توجه به رشته پزشکی در سال های اخیر گرهی بر تعادل رشته های تحصیلی دانش آموزان انداخته که حتی با دهان باز نمی شود. دانش آموزان در فرصت انتخاب رشته تحصیلی اغلب به سمت تجربی رفته و رشته های انسانی، هنر و هنرستان را در اولویت های آخر قرار می دهند و سهم رشته ریاضی هم چندان قابل توجه نیست.

هر چند متولیان حوزه آموزش و پرورش دلیل بروز این اتفاق را به خانواده ها و فرهنگ های اشتباه از جمله چشم و هم چشمی، مزیت در بازار کار و... نسبت می دهند اما نمی توان از ناتوانی مدارس در هدایت درست دانش آموزان چشم پوشی کرد.

در واقع خیل عظیم داوطلبان رشته های تجربی با آرزوی پزشک و دندان پزشک شدن و حضور در کادر درمان، تمامی پازل های آموزشی برای تعادل بخشی به رشته ها را بر هم زده و مدرسه و دانشگاه را تواماً دچار مشکل ساخته اند.

اجبار والدین در انتخاب رشته تحصیلی

مدیران آموزشی می گویند دلیل اصلی به والدین باز می گردد که دانش آموز را مجبور به انتخاب رشته خاصی می کنند. در واقع اینکه دکتر شدن آینده را تأمین می کند اعتقاد بسیاری از پدران و مادران شده و دانش آموز بدون علاقه وارد رشته خاصی می شود.

از سویی گفت و گوی خبرنگار کردپرس با تعدادی از دانش آموزانی که رشته تجربی را انتخاب کرده اند نشان می دهد دخالت ها وجود دارد و هر چند پدران و مادران امروز تحصیل کرده تر، آگاه تر و مطلع تر از پدران و مادران نسل های قبلی هستند، اما دخالت در انتخاب رشته همچنان به قوت خود باقی است.

ضد فرهنگ هایی برآمده از نامعلوم

روی دیگر قضیه اجبار در تحصیل، دلایل والدین است که به نظر می رسد منطق درستی پشت آن حاکم نیست و یا حداقل دلایل آن به درستی مطالعه و تحلیل نشده است.

اغلب والدین رشته تجربی را صرفاً برای شغل های پزشکی، دندان پزشکی و داروسازی می خواهند و به همان اندازه که این رشته ها بالا دیده می شود رشته های پیراپزشکی در سطح پایین از نظر پرستیژ اجتماعی تصور می شود.

اینکه رشته تجربی تضمین کننده آینده بوده و سربلندی به همراه دارد تا چگونگی قضاوت مردم و حتی تأثیر آن در ازدواج؛ همه و همه از جمله دلایل مدنظر والدین است.

با این وجود بررسی کلی نگاه جامعه به رشته های تحصیلی مختلف نشان می دهد هیچ منطق و قطعیتی پشت انتخاب ها وجود ندارد. چرا که در همین رشته پزشکی تا قبل از اجرای طرح تحول نظام سلامت، دختران پزشک فارغ التحصیل حاضر به خدمت شغلی در مناطق محروم نمی شدند و تعداد قابل توجهی از فارع التحصیلان به گفته متولیان وزارت بهداشت، خانه نشین می شدند اما به مناطق محروم و روستاها نمی رفتند.

علاوه بر این کارشناسان آموزشی تأکید دارند که این تابو که دانش آموز تنبل به هنرستان پا می گذارد باید شکسته شود. مقوله ای که شواهد نشان می دهد شمار موفقیت های شغلی رشته های هنرستانی حتی بیشتر از تجربی و ریاضی بوده و باید نگاه خانواده ها در این زمینه تغییر باید.

صف بلند تجربی ها در پشت کنکور

اوج نگرانی را باید در آمارها مشاهده کرد. آماری که نشان می دهد بیشترین داوطلبان کنکور را پشت کنکوری ها تشکیل می دهند و در این میان پشت کنکوریهای رشته تجربی در صدر این ماجرا قرار دارند. کسانی که در کنکور سال گذشته یا سال های قبل در رشته پزشکی قبول نشده اند و دوباره کنکور می دهند. این رقابت در حالی است که کل ظرفیت کشور برای پذیرش در رشته پزشکی پایین تر از تعداد شرکت کنندگان آن است.

تحقیقات روانشناسان نشان می دهد سرخوردگی، نا امیدی، نبود موفقیت در تحصیلات و اتلاف وقت و حتی در برخی مواقع ترک تحصیل از ثمرات الزام های بی اساس برای تحصیل در رشته خاص است.

هدایت مدرسه کافی نیست

هر چند در سال های اخیر این گرایش ها زیر پوستی در مدارس ریشه دوانده اما به نظر می رسد اولیا غافل بوده اند که امروز تابوی پزشکی ذهن دانش آموز را تحت فشار قرار داده است.

مشاوران هدایت تحصیلی نه تنها نتوانسته اند تأثیرگذار باشند بلکه مدارس هم موفقیت خود را با قبولی تعداد دانش آموز در رشته های پزشکی در بنرها نوشته و به در و دیوار شهر نصب کرده اند و خود این فرهنگ را تشویق و ترغیب کرده اند.

هیچ مدرسه ای بابت تلاش برای کشف علایق دانش آموز مورد توجه نبوده و هیچ مدیر مدرسه ای علاقه مندی دانش آموز را اصلی ترین رکن انتخاب رشته مدرسه خود قرار نداده است.

امروز تمامی این ضعف ها بر سر برنامه های تحصیلی آوار شده به طوری که متولیان آموزش و پرورش از توسعه نامتعادل رشته های تحصیلی ابراز نگرانی می کنند. در عین حال تلاش برای تشویق دانش آموزان در رشته های فنی و حرفه ای هم تنها به پشت تریبون ها محدود مانده و عملاً خروجی نداشته است.

ناهماهنگی بین اولیا و مربیان

نکته کلیدی در انتخاب رشته ناهماهنگی بین اولیا و مربیان است که مشاوران تحصیلی هم در رفع این خلاء در عمل اقدامی نداشته اند. تا جایی که بخش عمده سردرگمی دانش آموز به همین ناهماهنگی ها باز می گردد و دانش آموز با لذت و علاقه مندی تحصیلات خود را ادامه نمی دهد و باید دانست یکی از دلایل ریزش قبولی در دانشگاه ها همین نداشتن علاقه است.

در این میان مؤسسات کمک آموزشی هم نقشی فرمالیته و تجاری بر دوش گرفته اند و پشتیبانان تحصیلی و مشاوران خود را وارد دعوای خانوادگی و دردسرهای تشویق دانش آموز به علاقه مندی خود نمی کنند. در واقع در اجرای مسئولیت اصلی خود به عنوان کمک تحصیل بودن ناتوان بوده و دست به دست مدارس، فضایی را فراهم آورده اند که به یک پازل حل نشدنی تبدیل شده است.

ظرفیت دانشگاه ها مازاد بر نیاز

در حال حاضر 131 هزار صندلی در دانشگاه ها خالی مانده و در اصل ظرفیت صندلی دانشگاه ها مازاد بر تعداد تقاضا بوده و هر سال به تعداد این صندلی های خالی افزوده می شود.

امروزه رقابت برای جذب دانشجو بی فایده است و در حال حاضر دانشگاه ها باید بر اساس توسعه رشته های تحصیلات تکمیلی و فن آوری رقابت کنند. در واقع تغییر تعداد و گرایش دانش آموزان برنامه های جدیدی به دانشگاه ها تحمیل کرده و به حدی رشته های دانشگاهی به اشباع رسیده که دانشگاه ها بر سر جذب دانش آموز به کشمکش دچار شده اند.

اظهارات کارشناسان نشان می دهد راه انتخاب برای دانش آموز باز است و می تواند رشته های مورد علاقه خود را با فراغ بال انتخاب کند. تنها در این میان سؤال بی پاسخ بازار کار رشته های دانشگاهی است که متأسفانه برنامه ریزی ها برای اصلاح چهره بازار در کوتاه مدت پاسخ مطلوب نخواهد داشت.

بازار کار نیازمند تخصص است

توجه به بازار کار تا جایی اهمیت دارد که برخی مسئولان با انتقاد از فعال شدن برخی رشته های دانشگاهی مانند شیمی در تمامی دانشگاه ها معتقدند این روند باید تغییر یابد و دانش آموزان به سمت رشته های مهارتی بروند.

موضوعی که اغلب از ذهن والدین به دور می ماند ضرورت به همراه داشتن تخصص در بازار کار است. حتی یک پزشک فاقد کارایی و یا یک مهندس کم سواد هم در جست و جوی کار دچار مشکل خواهد شد.

در واقع علاقه مندی در رشته خاص موتور محرکی برای طی کردن مراحل دستیابی به تخصص بوده و می تواند خود در تأمین آینده شغلی نقش ایفا کند. البته نباید از ضرورت بازنگری در سیاست گذاریهای غلطی که حتی دانش آموز را برای ادامه تحصیل دلسرد می کند، غفلت کرد.

بررسی ها نشان می دهد خود سیاست گذاری ها در شکل گیری نظرات والدین و دانش آموزان دخیل بوده و اگر امروز کسی به جغرافیا، مهندسی برق، صنایع دستی و تربیت بدنی علاقه نشان نمی دهد دلایل قابل توجهی پشت سر خود دارد.

دانش آموزان کنکوری هر سال رقابت سخت تری به نسبت سال قبل خواهند داشت و مشخص نیست این رقابت فرسایشی به دلیل برنامه ریزی و سیاست گذاریهای نادرست آیا در سال های بعد اصلاح می شود یا نه بازهم تکرار خواهد شد؟!/

* گزارش: زیبا امیدی فر

کد مطلب 123383

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha