۸ آذر ۱۴۰۴ - ۱۹:۵۵
«بلبل کردستان» ١٠٤ ساله شد

سرویس آذربایجان غربی- «یگانه هنرمند کرد»، «نابغه‌ای بی‌تکرار»، «دریای بیکران»، «بلبل کردستان»، «باخ موسیقی کردی» و دەها عنوان دیگر متعلق به استاد بی بدیل موسیقی کردی، استاد حسن زیرک است که امروز هشتم آذر ماه، ١٠٤مین سالروز تولدش به شمار می رود و چه خوب شد که کردها حسن زیرک دارند.

به گزارش کردپرس، در هشتم آذرماه سال ۱۳۰۰ هجری شمسی، در محلهٔ قلعه‌سردار بوکان کودکی متولد شد که بعدها به «بلبل کردستان» شهرت یافت؛ نامش حسن زیرک بود. پدرش، عبدالله زله‌بوکانی، زود از دنیا رفت و مادرش، آمنه، برای ادامه‌ی زندگی ناچار شد دوباره ازدواج کند. حسن و خواهر و برادرانش در کودکی از نعمت تحصیل بی‌بهره ماندند و برای گذران زندگی، به کارگری و شاگردی روی آوردند.

با این همه، سرنوشت در دل تنگ این کودک بوکانی صدایی قرار داده بود که روزی مرزهای کردستان را درمی‌نوردید. گرچه هرگز مدرسه نرفت، اما توانست خواندن و نوشتن بیاموزد و برخی از ترانه‌هایش را خودش بنویسد. همسرش، مدیا زندی، بعدها گفته بود: «حسن هیچ‌وقت بی‌سواد نبود، فقط کتاب‌هایش ترانه بودند.»

کودکی سخت و پررنج، در دل او صدایی پر احساس ساخت؛ صدایی که گویی با اندوه مردم کردستان زاده شده بود. در جوانی برای گذران زندگی، شاگرد راننده شد. در سفری از سقز به بانه، در سن هفده‌هجده سالگی، بر اثر حادثه‌ای کنترل اتومبیل را از دست داد و ناخواسته موجب مرگ یک عابر شد. زیرک که از عذاب وجدان در خود فرو رفته بود، خود را تسلیم مأموران کرد و مدتی را در زندان گذراند. پس از آزادی، برای کار و زندگی راهی بغداد شد؛ همان مسیری که بسیاری از کردهای مهاجر در پیش می‌گرفتند.

در بغداد، در مسافرخانه‌ای به نام الشمال (هتل شَمال) مشغول به کار شد و چهار سال در آنجا شاگردی کرد. شبی علی‌مردان، خواننده‌ی نام‌آشنای کرد، میهمان همان مسافرخانه بود. وقتی صدای حسن را شنید که آرام‌آرام ترانه‌ای کردی می‌خواند، حیرت‌زده پرسید: «جوان، کی هستی؟» و حسن با شرم گفت: «حسنم از بوکان!

علی‌مردان بی‌درنگ او را به رادیو بغداد برد و زمینه‌ی ورودش را به بخش کردی فراهم کرد. از سال ۱۳۳۲ حسن زیرک به‌عنوان خواننده‌ی رسمی رادیو بغداد فعالیت خود را آغاز کرد. صدای او، آمیخته با شور، درد، عشق و وطن‌دوستی، دل شنوندگان را در سراسر کردستان تسخیر کرد.

در سال ۱۳۳۷ به ایران بازگشت. مردم بوکان با شور فراوان از او استقبال کردند. همان سال، پس از کودتای ۲۸ مرداد در عراق، او ناچار شد در ایران بماند. با افتتاح بخش کردی رادیو ایران در تهران، به تهران رفت. حسن زیرک در رادیو کردی تهران با بزرگان موسیقی چون حسین یاحقی، حسن کَسایی و جلیل شهناز همکاری کرد و صدایش به اوج شهرت رسید. نام خانوادگی «زیرک» – به معنای هوشمند – از همان زمان به نام هنری او بدل شد.

پس از تعطیلی رادیو کردی تهران در سال ۱۳۴۱، راهی کرمانشاه شد و در رادیو کردی کرمانشاه به فعالیت پرداخت. همکاری او با مجتبی میرزاده و دیگر هنرمندان کرمانشاهی، ماندگارترین آثارش را پدید آورد. صدای گرم و رسا و اجرای بداهه‌ی او، از خانه‌ها تا بازارها در سراسر مناطق کردنشین طنین می‌انداخت. حسن زیرک به ندرت اثری را دوبار تکرار می‌کرد؛ حافظه‌ی قوی و روح بداهه‌سرایش موجب می‌شد که هر اجرا تازه و منحصر به فرد باشد.

موسیقی او بازتابی از تاریخ و زندگی کردها بود. گاه با ملودی‌های بومی، گاه با نواهای بیگانه که به کردی ترجمه‌شان می‌کرد. مثلاً روزی در محفلی آهنگی ارمنی شنید و بلافاصله همان را به کردی درآورد تا ترانه‌ی «ئۆخه ی ئۆخه ی له‌و بالایه» متولد شود. از معروف‌ترین آثارش می‌توان به «نوروز»، «هه‌وری لار»، «شه و» و «مهتاب و آرزو» اشاره کرد.

ترانه‌ی «نوروز» سرود شادی بهار کردستان است، «هه‌وری لار» نوای پرنده‌ای تنها، و «مهتاب و آرزو» ترانه‌ای است که برای دخترانش ساخت و نمادی از عشق پدری است. بیشتر اشعارش در قالب چهارپاره و دوبیتی کردی سروده شده و با زبانی ساده و مردمی، در عین حال حامل معناهای اجتماعی و فلسفی عمیق‌اند.

از او بیش از ۷۰۰ ترانه و آواز به یادگار مانده است؛ ترانه‌هایی که هر یک بازتابی از احساس، فرهنگ و زندگی مردم کردستان‌اند. حسن زیرک با این حجم شگفت‌انگیز از آثار، یکی از پرکارترین و ماندگارترین هنرمندان تاریخ موسیقی کردی به شمار می‌رود.

علیرغم این که استاد حسن زیرک سواد خواندن و نوشتن نداشته است اما از شعر بسیاری از شاعران بزرگ کردستان همچون استاد وفایی، گوران، سید کامل امامی استفاده کرده و این نشان می‌دهد که نخبه‌های ما که اگرچه سواد عمومی چندانی نداشتند اما توانایی خود را در عرصه‌های مختلف هنری بروز داده اند. در واقع استاد حسن زیرک با جان و دل و با فکر و اندیشه موسیقی را فرا گرفته و همیشه سعی کرد برای مردم بخواند و این نکته مهم است زیرا هنری که برای مردم باشد هیچ وقت فراموش نمی شود و نمی میرد، اکنون که بیش از صد سال از تولد ایشان می‌گذرد هنوز هم نسل امروزی ترانه های استاد حسن زیرک را گوش می‌دهند.

استاد علیرغم همه سختی هایی که در طول زندگی‌شان با آن روبرو شده‌اند و تجربه‌های بسیار زیادی که در زندگی کسب کرده‌اند همیشه هنر را مقدم بر هر چیزی قرار داده و این رمز موفقیت ایشان بود. او با ضبط و ثبت بیش از هزار ترانه‌ی مردمی، در واقع خزانه‌ی موسیقی و فرهنگ کرد را از فراموشی نجات داد.

در زندگی شخصی، دو بار ازدواج کرد. همسر نخستش مدیا زندی، گوینده‌ی بخش کردی رادیو تهران بود و حاصل این ازدواج دو دختر به نام‌های آرزو و ساکاربود . او برای این دو کودک چندین ترانه‌ی کودکانه و لطیف ساخت که هنوز در میان مردم زنده است. پس از درگذشت مدیا، با زنی به نام رابعه ازدواج کرد. به پیشنهاد مدیا، نام خانوادگی‌اش از «زله‌بوکانی» به «زیرک» تغییر یافت تا با آوازه‌اش هم‌خوان باشد.

سال‌های پایانی عمرزیرک  تلخ و آزاردهنده بود. به دلایل سیاسی از رادیوهای تهران و کرمانشاه کنار گذاشته شد و حقوقش قطع شد. بار دیگر به عراق بازگشت تا شاید در رادیو بغداد بتواند فعالیت کند، اما در آنجا دستگیر و هجده ماه در زندان بغداد زندانی و شکنجه شد. پس از آزادی، در بازگشت به ایران، مأموران ساواک او را متهم به جاسوسی کردند و به زندان کرمانشاه فرستادند. دیگر هرگز نتوانست به رادیو بازگردد و تنها در مراسم محلی و عروسی‌ها آواز می‌خواند.

در واپسین سال‌های عمر، صدایش آرام‌تر اما جان‌سوزتر از همیشه بود. در یکی از کاست‌های صوتی‌اش با بغض گفت: «هنر برای من نان نداشت، چون کرد بودم و کردی می‌خواندم... هنر در میان کردها جایی ندارد.»

در نهایت، پس از سال‌ها رنج و بی‌مهری، در شهر اشنویه بیمار شد و به بیمارستان بوکان منتقل گردید. در پنجم تیرماه ۱۳۵۱، برابر با ۲۶ ژوئن ۱۹۷۲، در پنجاه‌سالگی بر اثر سرطان کبد چشم از جهان فروبست. پیکرش ابتدا در قبرستان بوکان به خاک سپرده شد، اما بنا بر وصیتش چند روز بعد جسدش را به دامنه‌ی کوه نالشکینه بردند و همان‌جا به خاک سپردند. برخی منابع کردی و اسناد ساواک مدعی‌اند که او در مهاباد مسموم شده بود، اما هیچ مدرک قطعی در این‌باره وجود ندارد.

پس از درگذشتش، جامعه‌ی کردستان او را قهرمان و اسطوره‌ی موسیقی دانست. رادیو بی‌بی‌سی کردستان از او با عنوان «یگانه هنرمند مردم کرد» یاد کرد. هر ساله در شهرهای کردنشین ایران و عراق، مراسم بزرگداشت او برگزار می‌شود؛ از جمله در سال ۱۴۰۰، در سنندج جشن صدمین سال تولدش با حضور هنرمندان و دوستدارانش برگزار شد.

امروز نیز بسیاری از موزیسین های کردستان معتقداند که استاد حسن زیرک اعجوبه ای بوده که انکار نمی شود به این دلیل که او در کنار استعداد ذاتی اش با بهترین موزیسین های آن زمان کار کرد.

استاد شهرام ناظری او را «نابغه‌ای بی‌تکرار» خواند و مجتبی میرزاده گفت: «زیرک در موسیقی کردی تکرار نمی‌شود.» بیژن کامکار نیز یادآور شد که صدای او از مرزهای ایران گذشته و در میان کردهای جهان طنین دارد. امروز نیز آثارش در اروپا، آمریکا و سراسر کردستان شنیده می‌شود و در حافظه‌ی جمعی مردم جای گرفته است. «کاوه فقیه زاده» رهبر ارکستر فیلارمونیک موکریان، نیز می گوید: اگر استاد «حسن زیرک» به صورت علمی موسیقی را فرا می گرفت و آنچه که در ذهنش در خصوص موسیقی می گذشت را می توانست بر روی کاغذ بیاورد، معتقدم در موسیقی کردی، یک "باخ" متولد می شد.

استاد حسن زیرک در بکارگیری ترانه های فولکلور ارزش و اهمیت آن ها را درک کرده و سعی داشته این ترانه‌ها را حفظ کند و به ثبت و ضبط برساند، به قول کاوه فقیه زاده: ما مدیون استاد حسن زیرک هستیم چرا که با این کارش، ضمن حفظ فولکلور، آنها را به دست ما رسانده است، در غیر این صورت ما با قدرت آواز و صدای حسن زیرک آشنا نمی‌شدیم. چه خوب که کردها حسن زیرک دارند. اگر زیرک نبود، سرنوشت موسیقی کردی چه می شد؟

نام و یاد حسن زیرک تنها یادآور یک خواننده نیست، بلکه بخشی از هویت فرهنگی یک ملت است؛ صدای او صدای کوه، دشت، رنج و امید کردستان است. در گوش تاریخ، هنوز نغمه‌های او طنین‌انداز است؛ نغمه‌هایی که از دل فقر برخاست و به جاودانگی رسید.

او رفت، اما صدایش هنوز در کردستان می‌پیچد… صدایی که هیچ مرزی را به رسمیت نمی‌شناخت و هنوز هم دل‌ها را می‌لرزاند.

کد مطلب 2791192

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha