به گزارش کردپرس به نقل از دستگاه استاندارد، این عالم دینی گفت: «نشست بارزانی و ماموستایان دینی با حضور حدود ۲۰۰ عالم دینی که هیچ یک از آنان از صفوف اتحادیه میهنی کردستان نبودند، برگزار شد و افرادی از جمله (ملا عبدالواحد بالهکی، ملا مادح برزیوهیی، ملا محمد ئینهیی، ملا لقمان جامعی، ملا طاهر بحرکهیی، ملا محمد وهرتی، ملا تحسین حجرانی و ملا عرفان مفتی) درآن شرکت کردند، همچنین چند تن از اعضای دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان (فاضل میرانی، هوشیار زیباری و سیداد بارزانی) نیز در نشست حضور یافتند، در ابتدا پیش از ورود مسعود بارزانی، رئیس اتحادیه علمای دینی به اتفاق وزیر اوقاف، ذهن حضار را آماده کرد که چون تعداد آنها زیاد است، نمیتوانند سوالات خود را مطرح کنند و آقای بارزانی هم باید در جلسه دیگری حضور یابند، پس اگر سوال یا درخواستی دارند، میتوانند آن را در کاغذ بنویسند تا بررسی شود (نه اینکه کاغذها را به مسعود بارزانی بدهند تا آنها را بخواند)، بعداً مشخص شد که هیچ یک از آن کاغذها به دست مسعود بارزانی نمیرسد».
در ادامه یادداشت این عالم دینی آمده است: بعد از ورود مسعود بارزانی، رییس اتحادیه علمای دینی به جای شروع با آیاتی چند از قرآن کریم، شروع کرد به سخنرانی و مدح و ثنای مسعود بارزانی و روز ۳۱ آگوست که یک روز تاریخی و مقدس بود و هدیهای از جانب خدا برای مردم و دفع الافسد بالفاسد بود، وگرنه اکنون اربیل و دهوک پر از حسینیه میشد.
مسعود بارزانی نیز شروع به سخنرانی کرد و از تاریخ ملت کُرد که چیزهایی بر سر آن آوردهاند و چه خیانتهایی دیدهاند سخن گفت. وی سپس به بحث ابراهیم احمد و خیانتهای او به ملا مصطفی، رفتنش به تهران و سپس برگشتن و تسلیم کردن خودش به ملا مصطفی اشاره کرد.
وی در ادامه بیان کرد که "تاکنون اعتقادی به (ژنتیک) نداشتهام اما اکنون ایمان دارم که نوه های ابراهیم احمد (بافل طالبانی و قباد طالبانی) در خیانتکاری هایشان ژن پدربزرگ خود را به ارث بردهاند".
وی سپس به همسر مام جلال اشاره کرد و گفت که مام جلال را در بیمارستان خارج از کشور تنها گذاشته بودند بدون آنکه یک نفر درکنارش بوده باشد، از او استفاده می کردند و بر روی یک صندلی مینشاندنش تا با او عکس بگیرند، آنها به پدر خود وفا نکردند! شما چطور انتظار دارید به ملت کُرد وفادار باشند!
وی با اشاره به بافل طالبانی، به شدت از او انتقاد کرد و ده ها بار او را معتاد به مواد مخدر توصیف کرد و گفت نمیتوانیم با کسی که معتاد تریاک است و هر لحظه تصمیم جدیدی میگیرد، توافق کنیم.
مسعود بارزانی گفت که آنها یک کارخانه تریاک را در دربندیخان به پاکردهاند و تریاک را از آنجا به شنگال و سپس به سوریه و اروپا میفرستند.
بارزانی همچنین اشاره کرد که اتحادیه میهنی کردستان به کمک ایران و شیعهی عراق و پ.ک.ک قصد نابودی حزب دمکرات کردستان را دارند، دقیقا مانند خیانت ابراهیم احمد که از شاه ایران خواست فقط منطقه سورانی را تسلیم او کند و منطقه بادینان برای آنها باشد...این ها جنگ سورانی و بادینی به راه انداختهاند.
وی به بخشهای جمعیتی اقلیم کردستان اشاره کرد و گفت که فقط حزب دمکرات کردستان دغدغه آنها را داشته و هیچ کشوری نه به خاطر مسیحیان، نه به خاطر ترکمانها و آشوری ها و ... نسبت به کاهش سهم آنها از کرسیهای پارلمانی اعتراض نکرده است.
وی از انتخابات آتی صحبت کرد و گفت که انتخابات سرنوشت سازی خواهد بود چون ایران، شیعهی عراق و پ ک ک به دنبال نابودی حزب دمکرات کردستان هستند، ما نیز تمام تلاش خود را بکار میگیریم تا رویای آنها را مانند همیشه در گور دفن کنیم.
مسعود بارزانی از نتایج انتخابات بیم داشت و میگفت که اگرچه توانستیم کمیسیون را مجبور کنیم که آرای مردم به صورت دستی شمارش شود و سپس دوباره به بغداد برود، اما میترسیم مانند کرکوک و موصل، در آنجا نیز نتایج به نفع اتحادیه میهنی کردستان دستکاری شود.
چون هنوز مشخص نیست اتحادیه میهنی چگونه در کرکوک خیانت کرد و اگر آرای آن را دستکاری نکردهاند، چطور موفق به کسب آن همه کرسی شد؟
سپس به موضوع پ.ک.ک رسید و گفت که پیشتر برای نزدیک کردن پ.ک.ک و ترکیه بسیار تلاش کردیم و موفق هم شدیم، وقتی هم که به ترکیه رفتم، با اردوغان برای سازش و مصالحه مذاکره کردم و بعد از برگشت، با مراد قَرَیلان نیز صحبت کردم و به آنها گفتم آتش بس اعلام کنند، اعلام هم کردند اما یک جناح در پ.ک.ک همه زحمات را نابود کردند و در یک روز (جمعه) به منظور لغو توافقات، تصمیم به جایگزینی مراد قریلان گرفتند.
اکنون پ ک ک دست بردار نیست و میخواهد در منطقه دهوک و آمیدی مقر و پایگاه نظامی خود را تأسیس کند و به گفتههای ما بی اعتنا است، ما نیز ناچاریم "راه را برای ترکیه باز کنیم تا هراقدامی که بخواهد علیه پ.ک.ک انجام دهد".
مسعود بارزانی هیچ وقت مانند این بار آشفته و خسته به نظر نرسیده است و مشخص بود ترس زیادی از اوضاع و انتخابات آتی دارد، همه سخنانش هم تهدید بود و قصد داشت به ماموستایان بگوید (اجازه بدهید یکبار دیگر ۳۱ آگوست را تکرار کنم و شما هم شاهد باشید که من مقصر نیستم) همانطور که عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهور مصر از مردم خواست به او وکالت دهند و اجازه بدهند برای حفاظت از مردم و میهن قدرت را از محمد مرسی پس بگیرد و در نهایت یک حکومت منتخب مشروع را به فروپاشی کشاند.
علمای دینی نیز از جمله بزرگترین عالم دینی حاضر در نشست و چند عالم دینی دیگر، علیرغم نداشتن هیچ گونه ترسی باوجود مقام و محبوبیت مذهبی خود، سکوت کرده بودند و فقط صدای نفس کشیدنشان شنیده میشد، هیچ کس حرفی نمیزد و انگار که سالن خالی بود...در پایان حضار با تشویق بلند و گرفتن چند عکس از کاک مسعود بارزانی خداحافظی کردند.
این نشست در ۳۱ اکتبر برگزار شد و من هم به عنوان یک ماموستای دینی قصد نداشتم محتوای آن را فاش کنم اما بعداً متوجه شدم که علمای دینی اسلامی سایر احزاب نیز در نشست حضور داشتهاند...کاک مسعود از این موضوع مطلع نبود و گمان میکرد که همه از ماموستایان دینی حزب دمکرات کردستان هستند...لذا محتوای این نشست به اطلاع سران احزاب دیگر رسیده است و تنها ملت بیخبراند، بنابراین خواستم از طریق یک رسانه محتوای آن نشست منتشر شود.
نظر شما