ترکیه بدون کرد، سیاست بدون HDP / علی دوران توپوز*

سرویس ترکیه - علی دوران توپوز روزنامه نگار و نویسنده کُرد اهل ترکیه در یادداشتی به تحلیل موضوعات روز ترکیه پیرامون مسئله کُرد ها و HDP پرداخته است.

همانطور که می دانید، دلیل اخراج گرگرلی اوغلو از مجلس، و پرونده انحلال HDP، این است که بلوک حاکم، دودستی به حکومت چسبیده است. اگرچه ائتلاف حاکم نجات خود را در رهایی از شر HDP ای می بیند، که اعضایش افرادی مانند گرگرلی اوغلو هستند و الزامات پارلمانتاریسم را برآورده می کنند، اما درست به اندازه خود روی رقبای اپوزیسیونش هم حساب باز می کند. در پرونده انحلال HDP، دادستانی ارشد با اشاره به مصوبه «باتاسونا» در دادگاه اتحادیه اروپا (ECHR) تعطیلی حزب رفاه را درست دانست.

این چند روز اتفاق های زیادی افتاد. اول «عمر فاروق گرگرلی اوغلو» نماینده HDP از سمت خود به عنوان نمایندگی مجلس بركنار شد، بعد پرونده انحلال HDP تشکیل شد. گام جدیدی که برای ایجاد نسخه کنونی از ترکیه خیالی قدیم و «ترکیه بدون کُرد» برداشته شده است «سیاست بدون HDP» است. اصلاحات برای تحریف دموکراسی در حال وقوع است.

رأی دهنده HDP در کجا جای خواهد گرفت؟

یک حرکت جدید به مجموعه حمله های ضد قانون حزب حاکم مانند زندانی کردن سیاستمداران با نفوذ، تصرف شهرداری های منتخب، نامرئی جلوه دادن HDP در همه جای حوزه عمومی، و جرم انگاری هر چیزی که امکان دارد، اضافه شده است. رازش در جمله ای پنهان است که مدتی است در صفحه نمایش رسانه های حزب حاکم به چشم می خورد: "رای دهندگان HDP کجا جای می گیرند؟"

حالا تعداد زیادی از کارشناسان یکبار مصرف، که به اندازه جلبک عقل ندارند اما سر پر شوری برای به چنگ آوردن قدرت دارند، در برنامه های کانال های حزب حاکم جمع می شوند و مشتاقانه درباره این موضوع نظر می دهند. گویی این اساتید همه چیز دان، این پیشگویان دربار، از قبل در مورد پرونده ای که به دادستان دادگاه عالی کشور ارسال شد اطلاع داشتند. حالا که سومین حزب پارلمان کشور منحل می شود، شش میلیون رأی دهنده، یعنی بیش از ۱۰ درصد از رای دهندگان نمی دانند که بلافاصله رایشان را کجا بریزند؟

حساب های احتمالی
البته این اقدام در درجه اول با هدف حصول اطمینان از حفظ دو دستی قدرت در بلوک حاکم توسط دو حزب «راست افراطی» یعنی حزب اسلامگرای سیاسی و ائتلافش با حزب «ناسیونالیست نژادپرست» است. یکی از اهدافش این است که با چاپلوسی خشم رای دهندگان مذهبی-نژادپرست خودش را کنترل کرده و از پراکنده شدن آن ها در جاهای دیگر جلوگیری کند. هدف دومش معکوس کردن تمایل رای دهندگان HDP است که اکثریت آنها کرد هستند.

خوب، رهبران حزب و اعضای ارشد و مدیران آن در زندان هستند، که حتی در صورت پیروزی حق ندارند شهرداری ها را حفظ کنند. حالا رای دهندگان HDP نمی توانند با «بازی کی بود؟ کجا بود؟» از ائتلاف اپوزیسیونی حمایت کنند که نیمی از آن تفاوت چندانی با حزب حاکم در طرز تفکرش ندارد. بنابراین آن رای دهنده چقدر می تواند مشتاق محافظت از امنیت صندوق های رای باشد؟ بلوکی که در آن CHP که نقض قانون اساسی را تصویب کرده است و فرایند منجر به دستگیری بی شماری از سیاستمداران با نفوذ مانند دمیرتاش، یوکسک داغ ، کیشاناک، تونجل، بالوکن و کایا را آغاز کرده، و ستون فقراتش هم حزب خوب است که کلا طرز تفکرش هیچ فرقی با حزب حاکم ندارد، رای دهنده کُرد با چه انگیزه ای به این بلوک رای بدهد؟ حزب حاکم یک ترس دیگر هم دارد. این که در باخت بزرگ انتخابات شهرداری ها همین سیاستمداران کُرد در بند مثل دمیرتاش نقش اساسی داشتند دوباره همان کار را بر سر حزب حاکم بیاورند. دمیرتاش رهبر HDP با وجود همه فشار ها با یک جمله «این استخوان را توی گلو نگه می داریم» رای دهندگان HDP را بر علیه حزب حاکم بسیج کرد و کلانشهرهای استانبول و آنکارا را از آن ها گرفت.

لازم است که دادگاه اتحادیه اروپا را هم به خاطر داشته باشید!

اعتقاد به وجود پیوندی بین انحلال حزب و رفتار رأی دهندگان و مهندسی کردن نتایج فقط توهمات این حکومت نیست. کسانی که حزب رفاه اربکان را تعطیل کردند نیز چنین عقاید و محاسباتی داشتند. من رفاه را مثال زدم چون بیش از نیمی از حکومت فعلی متعلق به آن سنت است. روند فعلی یک تجربه کم و بیش مبتنی بر همان منطق است. دلیل دیگری که من حزب رفاه را مثال زدم این است که جناب دادستان در پرونده انحلال HDP با تحریف اظهارات اتحادیه اروپا درباره تصمیم «باتاسونا» به آن اشاره کرد!

میخ جدیدی به تابوت مجلس

دوباره به موضوع باز خواهم گشت، اما اینجا درباره گزارش دیگر، یا بهتر بگویم هدف دیگری که زیربنای «پرونده انحلال» است حرف می زنم. خلاص شدن از شر عمر فاروق گرگرلی اوغلو؛ بیهوده نیست که دو تصمیم در یک روز گرفته می شود. خبر پرونده انحلال که چند ساعت پس از کوبیدن میخ توطئه قضایی - سیاسی علیه گرگرلی اوغلو، به عنوان میخ جدید به تابوت پارلمان زده شد. چیزی که همه خوب می دانند این است که با برکناری گرگرلی اوغلو از پارلمان از شر او خلاص نمی شدند. خشم حکومت در لگد پرانی آدمش «آلپای اوزالان» در مجلس برای بیرون کردن گرگرلی اوغلو کاملا محسوس بود. او را موظف به کتک کاری برای بیرون انداختن گرگرلی اوغلو کردند چون پشتشان به حمله دادستان گرم بود. آیا در شرایطی که کل حزب دارد منحل می شود باید نگران بیرون انداختن یک نفر می بودند؟

اقدام ضد حقوقی علیه گرگرلی اوغلو و HDP در پروسه همان مجموعه است

گرگرلی اوغلو نه تنها به دلیل مبارزه مداوم برای احقاق حقوق بشر، ائتلاف سیاسی اسلام گرا ناسیونالیست افراطی را خشمگین می کند، بلکه او توانسته مشکلات عمیق موجود در رویکرد حکومت به رابطه سیاست و خشونت را نشان بدهد. برای همین در دستور کار حکومت برای حذف شدن قرار گرفته. گرگرلی اوغلو یک شخصیت ویژه در مبارزه سیاسی و اجتماعی در مسیرهای موجود و احتمالی است. او کاراکتری در نقطه مقابل شخصیت انتقام جو، نیهیلیست و ضد اجتماعی داعش وار، و از طرفی شخصیت ملی گرای مذهبی افراطی و نظامی گرا، به معرض دید گذاشته. این کاراکتر خشم قدرت خودکامه ای را که تبعیض را به یک قاعده تبدیل کرده بر انگیخته است. گرگرلی اوغلو توپ توپخانه اش را درست وسط جماعت افراطی «پان ترک- اسلامگرا» ی «داعش گونه» انداخته است.

حقوق بشر ، حریم خصوصی و قدرت

همانطور که همه دوست و دشمن می بینند، گرگرلی اوغلو هر وقت از عبارت «حقوق بشر» به عنوان یک اصطلاح استفاده می کند، پشت بندش اصطلاح «خود انتقادی» را می آورد. او همه بازیگران سیاسی و اجتماعی امروز -خواه افراد باشند یا گروه ها - را به انتقاد از خود می خواند و حتی به تاریخ معاصر هم بسنده نمی کند و تاریخ جوامع مسلمان را هم مورد انتقاد قرار می دهد. او عباسیان را که با مبارزه با ظلم بنی امیه به قدرت رسیدند مثال می زند تا از اتفاقات روز در تاریخ معاصر انتقاد کند. او مثل بیشتر سیاستمداران ترکیه که حرف شان با عملشان یکی نیست، رفتار نمی کند و عملاً از خودش هم انتقاد می کند. به عنوان یک مسلمان متدین، رفتار های کلیشه ای ایدئولوژیک در او دیده نمی شود. به عنوان مثال وقتی از برابری حقوق بشر برای همه حرف می زند در عمل هم این را ثابت می کند و گروهی را به دلیل عقاید مذهبی کنار نمی گذارد. سومین اصطلاح مورد استفاده گرگرلی اوغلو اصطلاح قدرت است که او در برابر اصطلاح حق قرار می دهد. بر خلاف آنچه در اکثر جامعه ایدئولوژیک راست مسلمان مشاهده می شود قوی بودن اساس برحق بودن نیست. برعکس حق اصطلاحی است که علیه قدرت مطرح می شود. داستان های علما که از ارزش حق در برابر قدرت حاکم به هر قیمتی دفاع می کنند خیلی عامه پسند هستند، اما در عمل پیدا کردن علمای آن داستان ها تقریباً غیرممکن است. اگر به تمامی غیر ممکن نباشد دقیقاً به این دلیل است که گرگرلی اوغلو جایگاه علما را در آن داستان ها انتخاب کرده است.

نقطه پیوند در HDP

گرگرلی اوغلو به عنوان یک مدافع مسلمان حقوق بشر، به دلیل درخشش مبارزاتش برای حقوق بشر در HDP، بخش قابل توجهی از کُردها و مدافعان حقوق بشر چپ سوسیالیست را در یک نقطه گرد هم آورد، برای همین هم هدف دولت قرار گرفت. او توانست بی قانونی هایی مانند «جستجوی برهنه» و «آدم ربایی» را به همه نشان بدهد و تبدیل به مسئله روز کند. این حزب که توسط سیاستمداران مسلمانی مانند گرگرلی اوغلو و «هدا کایا» ایجاد شده بود که زبان بلوک حاکم را به خوبی می فهمیدند، و توانستند سیاستمداران چپ سوسیالیست و سیاستمداران کُرد را به خوبی دور هم جمع کنند، حتی در شرایط فشار مضاعف هم می توانست به طور موثری کار کند. همچنین توانست بین مردمی در سنت های فکری متفاوت تجربه سیاسی مشترک ایجاد کند. در واقع دو مورد وجود دارد که حکومت در حساب باز کردن روی رای دهندگان به آن اعتماد می کند. یكی قدرتی است كه در اختیار دارد. دیگری مخالفت اپوزیسیونی است كه انتقادش از مشروعیت کارهای حکومت، از نطق های مجلس و حرف های بیهوده پا فراتر نمی گذارد. تنها ماندن HDP در مجلس اولین گواه این اعتماد بود. صحنه تنها ماندن HDP همچنین نشان دهنده این واقعیت بود که حزب دیگری در پارلمان حضور نداشت!

آیا دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا این را می گوید؟

در بیانیه دادستان کل کشور در مورد پرونده، حکمی به شرح زیر وجود دارد: "در حقیقت، دادگاه حقوق بشر اروپا تروریسم را به عنوان توجیه کافی برای انحلال احزاب سیاسی پذیرفته است."

این بدان معنی است که اعضای دادگستری نیز به تصمیمات کمیسیون حقوق بشر علاقه دارند! خوب! این جمله در رابطه با تصمیم باتاسونا وضع شده است. با این حال مقایسه انحلال این دو حزب به هیچ وجه درست نیست. علاوه بر این ، تصمیم ترکیه در مورد باتاسونا، به ویژه تصمیم قوه قضاییه ترکیه و سیاستمداران در مورد انحلال حزب رفاه جایگاه بسیار مهمی در سیاست ترکیه دارد. در نتیجه دادستان با مثال زدن تصمیم باتاسونا درباره انحلال حزب رفاه، آن را درست، عادلانه و قانونی دانسته است. بنابراین ، می توانیم استدلال کنیم که رجب طیب اردوغان ، که رئیس کل قوای حکومت از جمله قوه قضائیه است، الان در همان جایگاهی است که دولت باغچه لی در زمان انحلال حزب رفاه بود. به نظر می رسد که در ائتلاف حزب اسلام گرای سیاسی و حزب ناسیونالیست تُرک، چیزی جز ناسیونالیسم تُرکی باقی نخواهد ماند.

حالا حکومت تمام تلاش خود را برای محافظت از قدرت خود انجام می دهد. اپوزیسیون هم گویا مشغول محافظت از «اپوزیسیون بودن» خودش است.

*درباره نویسنده:
علی دوران توپوز، سردبیر سایت خبری «گازته دیوار» متولد شهر سیواس از خانواده ای کرد و علوی است. اداره ثبت احوال به دلیل ممنوعیت نام های کُردی فقط قسمت «علی» نام او را در شناسنامه اش ثبت کرده است. نزدیک به بیست سال سابقه روزنامه نگاری در روزنامه ها و رسانه های منتقد را در کارنامه خود دارد. او روزنامه نگار، نویسنده، و برنامه ساز و یکی از بنیانگذاران سایت خبری گازته دیوار است. سایت خبری گازته دیوار تقریبا تمام اخبار مربوط به کُردها و علویان ترکیه را منتشر می کند و نهادی متعهد به هنجارهای جهانی روزنامه نگاری است.

برگردان: شقایق کمالی

کد خبر 6712

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha