قدرت نامشروع زمینه ساز خشونت/ امید عزیزیان

سرویس کردستان- قدرت پایان بازی سیاست نیست، بلکه پس از کسب قدرت صاحبان آن در تلاش هستند تا با سازوکارهای مختلف طبق میزان قدرتی که در اختیار دارند، آن را به کار گیرند. قدرت در دست هر جریانی باشد مادامی که سازوکار تقسیم و به کارگیری آن غیردموکراتیک باشد، خطرناک است.

صاحبان قدرت تلاش می کنند از طریق مختلف برای کسب مشروعیت اقدام کنند، گرچه مشروعیت صاحبان قدرت در شکل ظاهر با قانونی بودن ارتباط دارد اما علاوه بر قانونی بودن اعمال قدرت، نیروهای جامعه مدنی نیز در میزان مشروعیت قدرت تاثیر گذاراند.

قانونی بودن، تلاش برای تبدیل قدرت به اقتدار است اما در صورتی که قانون توسط لابی های قوی و نفوذ ناپذیر بازیگران اثرگذاری خود را از دست دهد یا با قراعتی چند وجهه ی مواجه شود آنگاه مشروعیت قدرت ولو به شکل قانونی اش به شدت در معرض کاهش میزان مشروعیت قرار می گیرد و در نهایت، صاحبان قدرت تلاش می کنند از ابزار سرکوب برای ماندگاری بر سریر قدرت استفاده کنند.

در این یادداشت، تلاش می شود پاره ای از عوامل مهم از مشروعیت افتادن قدرت، توسط لابی های مقتدر را بررسی کرد.

1-ضعف یا خلاء قانون در تعریف دقیق راه های تقسیم قدرت: گاها صاحبان قدرت با سوء استفاده از قانون به دلیل خلاء، تلاش می کنند آن را به شکل مطلوب برای مقاصد خود تفسیر کنند. اگر در قانون برای احراز پست های مدیریتی تعریف دقیقی موجود باشد کمتر شاهد حضور نیروهای غیر متخصص در صندلی های حساس قدرت خواهیم بود.

2- ایجاد باندی قوی که تحت هر شرایطی توسط بازیگران اصلی یک جریان فکری حمایت می شود و تلاش می کنند که با پوشش ضعف های موجود، نیروهای مورد اعتماد خود را به لایه های مختلف قدرت تزریق کند. اعمال قدرت به شکل باندی، مشروعیت را به شدت خدشه دار می کند و نیروهای خارج از قدرت را نسبت به بازیگران اعمال قدرت بدبین نموده و در نهایت، ادامه این روند نامشروع، شکست جریان سیاسی را تسهیل می نماید. ایجاد باندی نفوذ ناپذیر و سپس تقسیم قدرت در بین همان باند گرچه در چارچوب قانون هم باشد هرگز مشروعیت به همراه ندارد؛ لذا هر جریانی بر سریر قدرت باشد لاجرم شکست خواهد خورد یا ماندگاری آن جریان در قدرت منوط به سرکوب و خشونت خواهد بود.

3- حضور در قدرت بدون دانش به کار گیری آن می تواند در دراز مدت یک جریان را تضعیف کند. اعمال قدرت هم دانش و هم مشروعیت لازم را می طلبد. اگر صاحبان قدرت هم از طریق سازوکار های قانونی دقیق بر سریر قدرت باشند و از جانب مردم نیز مقبولیت لازم را داشته باشند، در صورت نداشتن دانش و تخصص لازم، پس از دورانی کوتاه مشروعیت خود را از دست خواهند داد و بی تردید شکست خواهند خورد. به کار گیری نیروهای غیر متخصص در صندلی های حساس قدرت علاوه بر ایجاد بن بست در توسعه، به شکلی نرم حساسیت نیروهای جامعه مدنی را به همراه خواهد داشت و در نهایت، مشروعیت بانیان قدرت زیر سوال خواهد رفت.

به کار گیری نیروهای غیر متخصص در مدیریت توسط هر جریانی، پدیده ای خطرناک خواهد بود که می تواند بازی سیاست را به سمت خشونت هدایت کند. مشروعیت بازیگران با روش تقسیم و اعمال قدرت قابل شناسایی است. یک جریان سیاسی نمی تواند برای چند دوره مختلف با سازوکار بسته و نامشروع قدرت شعار تغیبر سر دهد و از مردم طلب مشروعیت کند. بازیگران فرسوده سیاسی که در عمل دگم و بسته رفتار می کنند در هر لباسی و با هر عنوانی ظاهر شوند نهایتا ساخت قدرت را به سمت خشونت هدایت می کنند.

سیاست ورزی در چارچوب یک بازی بسته و باندی زمینه ساز فساد قدرت و خشونت عریان می باشد.

کد خبر 55786

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha