میثم زندی در گفت و گوی صمیمی و اختصاصی با خبرنگار کرد پرس، گفت: برای من، تئاتر خیابانی مثل یک نشانه در سپهر فرهنگی است؛ جایی که مرکز آن جامعه است با ارزشها و اصول خودش. اما این نوع تئاتر معمولاً مرکزگریز است، یعنی از قواعد تثبیتشده فاصله میگیرد تا در پیرامون معناهای تازهای بسازد.
زندی تئاتر خیابانی را نوعی مقاومت فرهنگی دانست و تأکید کرد: تئاتر خیابانی و گونههای دگرگونه اجرایی، مقاومت فرهنگی در برابر همسانسازی معناها هستند. ما در جامعه مدام با معناهای تاریخی و تکراری روبهرو هستیم، اما در تئاتر خیابانی معنا هر شب دوباره زاده میشود. امشب با یک گروه مخاطب معناهایی شکل میگیرد، فردا شب با مخاطبانی دیگر معناهای تازهای ساخته میشود. این یعنی مشارکت واقعی مخاطب در فرآیند خلق معنا.
او ادامه داد: تئاتر خیابانی تئاتری دموکراتیک است؛ جایی که تخیل، حضور و مشارکت مخاطب معنا دارد. این همان چیزی است که ما برای شکلگیری جامعه مدنی بهشدت به آن نیاز داریم.
زندی در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به نقش بدن در تئاتر خیابانی، گفت: بدن بازیگر در تئاتر خیابانی فقط ابزار نمایش نیست، بلکه حافظهای تاریخی، فرهنگی و سیاسی است. بدن حامل معناست. متأسفانه در بسیاری از اجراها، هنوز بدنها در خدمت ساختن شخصیت هستند، نه در خدمت ساختن معنا. این نگاه باید تغییر کند.
او درباره اهمیت فضا و مکان در این گونه تئاترها، بیان کرد: فضا در تئاتر خیابانی خودش بخشی از متن است. نمیشود تئاتری را که برای سالن طراحی شده، وسط میدان اجرا کرد و انتظار داشت همان معنا را بدهد. مکان و پیرامون باید در دل اجرا معنا شوند. صدای بوق ماشین، عبور عابر یا حتی سایهی یک درخت میتواند بخشی از نشانههای اجرا باشد. اما برخی آثار هیچ ارتباطی با محیط اطراف نداشتند و در واقع هنوز تئاتر صحنهای بودند، فقط جای اجرا عوض شده بود.
وی افزود: ما باید از ابتدا فکر کنیم این اثر برای کجا ساخته میشود. اجرای کنار رودخانه با اجرای وسط میدان خشک متفاوت است. این عدم تناسب یکی از ضعفهایی بود که در برخی آثار جشنواره امسال دیده میشد. بعضی از کارها حتی به نور مصنوعی نیاز داشتند، در حالی که در خیابان باید با نور طبیعی و امکانات محیط معنا ساخت.
میثم زندی همچنین بر ضرورت ارتباط مستقیم تئاتر خیابانی با دغدغههای مردم تأکید کرد و گفت: تئاتر خیابانی باید از دل مردم و برای مردم باشد. نمیشود موضوعی را اجرا کرد که دیگر در ذهن مخاطب امروز جایگاهی ندارد. زمانی موضوع آزادی اسرا دغدغه عمومی بود و در تئاتر معنا میساخت، اما امروز دیگر چنین دغدغهای وجود ندارد. اگر اثر هنری از مطالبات روز جامعه فاصله بگیرد، از زمانه خودش عقب میماند.
او در پایان اظهار کرد: خوشحالم که جشنواره تئاتر خیابانی مریوان همچنان زنده است و امکان گفتوگو درباره معنا، بدن، فضا و مخاطب را فراهم میکند. اما باید بپذیریم که تئاتر خیابانی فقط یک فرم اجرایی نیست، بلکه یک نگاه فرهنگی و فلسفی است. اگر این نگاه عمیقتر شود، آثار ما نهتنها در فرهنگ خودی، بلکه در چشم جهان نیز معنا خواهند ساخت. در غیر این صورت، فقط برای خودمان معنا داریم و از گفتوگوی فرهنگی جهانی باز میمانیم.

نظر شما