گزارشی از محله های ارمنی و آشوری در مناطق زلزله زده ترکیه

سرویس ترکیه - در این گزارش دلکش روآناس خبرنگار کرد و یوسف بای یگیت شرحی کامل از وضع محله های ارمنی، آشوری و علوی نشین مالاتیا پس از زمین لرزه داده اند.  

به گزارش کردپرس، دلکش روآناس روزنامه نگار کُرد در گزارشی از محله های ارمنی، علوی و آشوری نشین مالاتیا (نام کُردی: مَلَتی/Meletî)، درباره لزوم بازگشت مردم مهاجر از این محله ها و بازسازی حانه ها و محلاتشان نوشت. او همچنین در گفتگو با یکی از ساکنان قدیمی این محلات، یوسف آی یگیت شرح کاملی از وضعیت این محله ها پس از زمین لرزه داد. ترجمه این گزارش را در زیر می خوانید.

محله چاووش اوغلو، محله گبرها!

در اثر زلزله های اخیر محله های چاووش اوغلو و سالکوپرو واقع در بخش یشیل یورت در مرکز مالاتیا خسارات زیادی دیده و تقریبا ویران شدند. در حالی که 80 درصد محله ها تبدیل به تلی از آوار شده اند، شهروندان ساکن آنها تلاش می کنند تا وسایل خود را از زیر آوار خارج کنند. در منطقه چاووش اوغلو، جایی که بسیاری از خیابان‌ها و کوچه ها از ابتدا تا انتها به دلیل تخریب شدن ساختمان ها بسته شده اند، و حتی ساختمان های کلیسا و مسجد واقع در این خیابان ها نیز به شدت آسیب دیده اند، مردم در تلاش برای بیرون آوردن باقی مانده وسیله های خود از زیر آوار با کمک ماشین های عمرانی هستند.

درست در زمانی که در سال 1516 مالاتیا تحت اداره حکومت عثمانی قرار گرفت، اغلب ساکنان محله قلیچدار اوغلو را ارمنی ها، آشوری ها و علوی ها تشکیل می دادند؛ محله ای که آن وقت ها به آن محله گبر ها می گفتند و این نام تا سال های دهه 1970 روی این محله باقی بود.

با این حال پس از سال های دهه 1970 کم کم به دلیلی سیاست های همسان سازی ساختار چند فرهنگی و چند مذهبی منطقه روز به زوال گذاشت. افزایش فشارها باعث شد تا علوی ها و غیر مسلمانان مجبور به مهاجرت از سرزمین های خود شوند. این اتفاق به ویژه پس از کودتای 12 سپتامبر 1980 شدت گرفت.

حذف نشانه های ارمنی ها، آشوری ها و علوی ها از مالاتیا

دو سال پیش خانه تاریخی هرانت دینک روزنامه نگار ارمنی که در منطقه چاووش اوغلو بود توسط مختار محله تخریب شد. مردم منطقه این کار را در راستای حذف کردن خاطره شهر توصیف می کنند.

با همه این فشارها که علیه اقلیت های مذهبی اعمال می شد، بسیاری از شهروندان علوی و آشوری و ارمنی مقاومت کرده و از مناطق زندگی خود مهاجرت نکردند، با این حال باقی مانده آنها نیز پس از زلزله اخیر مرعش و آنتپ که باعث ویرانی مالاتیا نیز شد، مجبور به مهاجرت از خانه های خود شدند.

کلیسای 130 ساله تاش اوران (Üç horan-Surp Yerrortutyun) در این محله که دو سال پیش توسط شهرداری کلانشهر مالاتیا مرمت شده بود نیز در زلزله اخیر آسیب زیادی دید و غیرقابل استفاده شد. این کلیسا یک سال پیش برای اولین بار پس از 120 سال شاهد برگزاری دوباره مراسم عروسی زوج های ارمنی بود؛ اتفاقی که پس از مدت ها نور امیدی در دل ارمنی های ساکن این محله روشن، و آنها را به آینده بسیار امیدوار کرد.

نام هایی مانند ستراک، لوسییت، ژولیت، گاربیز، کیورک، و آگوگ، نام های متعلق به اقلیت های ارمنی و آشوری که تا سال های دهه 70 به وفور در این محله ها شنیده می شد، حالا دیگر به گوش نمی رسند.

یوسف بای یگیت آخرین بازمانده ارمنی محله گبرها

یوسف بای یگیت مشهور به یوسف آهنگر، یکی از چهار شهروند عضو اقلیت های مذهبی این محله است که پس از زلزله همچنان در شهر مانده است و خیال رفتن ندارد. یوسف یکی از اساتید برجسته صنعت «فولاد داماسجوس» (فولاد دمشق) است که به دلیل ویران شدن خانه اش به کارگاه آهنگری خود پناه برده است.

یوسف با بیان اینکه اعضای مذاهب مختلف صدها سال است که در مالاتیا زندگی می کنند، می گوید: «دهه ها پیش در محله چاووش اوغلو و سالکوپرو خانه هایی حیاط دار وجود داشت. بعدها این محله تبدیل به شهر شد و هزاران شهروند از اقلیت های مذهبی در همه این سال ها در اینجا زندگی کرده اند. هر از چند گاهی گروهی از آنها به دلیل فشارها مجبور به ترک خانه هایشان می شدند. تعداد ما روز به روز کم شد. این مهاجرت ها از سال 1974 به دلیل عملیات صلح قبرس آغاز شدند. در سال 1974 بیش از 10 خانوار به دلیل فشار ها وسایل خود را در کامیون ها بار کردند و نیمه شب شهر را ترک کردند.»

از 60 شهروند ارمنی و آشوری محله تنها 4 نفر مانده اند

یوسف بابیان این که در آن زمان از هر 5 خانوار ساکن در این منطقه دست کم دو تای آنها ارمنی یا آشوری بودند، می گوید: «می توانم بگویم که دست کم 200 خانوار ارمنی و آشوری در محله قلیچدار اوغلو وجود داشتند. البته به جز موضوع مهاجرت در آن سال ها بسیاری از مردم این محله به دلیل حمله های گاه و بی گاه به خانه هایشان کشته شدند. باقی مردم هم به دلیل همین بدرفتاری ها به دنبال راهی برای مهاجرت بودند. در دهه 80 هم مردم این محله به شدت مورد خشونت قرار گرفتند. یک کودتای نظامی در کشور رخ داده بود و برخی ما را مسئول این بحران ها می دانستند.»

او می افزاید: «در واقع آن وقت هم مثل همین امروز ماجرا این بود که نخست وزیر فرانسه یا نخست وزیر ایتالیا چیزهایی گفتند که در واکنش به آن ها شهروندان غیرمسلمان در ترکیه در معرض تهدید و فشار افراد مذهبی افراطی قرار گرفتند. باز هم مثل امروز که در یک کشور دیگر، یک نفر آدم مریض بلند می شود و یک قرآن را می سوزاند و ما اینجا مورد آزار و اذیت قرار می گیریم. چنین فشارهایی هرگز کم نشده است. در نتیجه همه این فشارها همیشه مهاجرت ها از اینجا ادامه یافته است.»

یوسف با اشاره به آسیب جدی به ساختمان های مالاتیا در اثر زلزله های اخیر می گوید: «ما در مجموع هشت خانواده ارمنی و همین حدود خانواده آشوری در این منطقه داریم، یعنی در حدود 60 نفر اقلیت ارمنی و آشوری که ساکن این محله هستند. با این حال پس از زلزله آنهایی که جان سالم به در برده بودند از اینجا رفتند. اعضای خانواده من به آدین رفتند. بقیه هم به جاهای دیگر رفتند. من و 3 نفر دیگر محله مان را ترک نکردیم. من به کارگاه آهنگری ام که تخریب نشده است رفته ام.»

یوسف با بیان این که همه ساکنان غیر مسلمان این محله ها شهر را ترک کرده اند گفت: «البته این افراد همه در پناهگاه های موقت هستند. نمی دانم این دوره گذار تا کی ادامه خواهد داشت. حتی نمی دانم این افراد بعد از بازگشت چه خواهند کرد. زیرا حتی ورود به ساختمان های تخریب نشده هم غیر ممکن شده است. این وضعیت خیلی غم انگیز است. زلزله بلایی طبیعی است که همه را بدون تبعیض تحت تاثیر قرار می دهد. اکنون شمار ما ارمنی ها و آشوری ها بسیار کم است.»

همه رفته اند اما من قصد رفتن ندارم

یوسف با فراخواندن کسانی که شهر را ترک کرده‌اند به بازگشت و بازسازی خانه هایشان می‌گوید: «من قصد ندارم اینجا را ترک کنم و تا آخر اینجا هستم. تا زمانی که خطر بزرگی جانم را تهدید نکند، قصد ترک این محله را ندارم. من اینجا هستم تا سهمی در بازسازی آن داشته باشم. ما 60 نفر ارمنی و آشوری که در این محله زندگی می کردیم مدت ها بود که درگیر مشکل خیلی بزرگی نشده بودیم. اما این بار بلای طبیعی جمع ما را از هم پاشید. من دوست ندارم که مردم ما این محله را ترک کنند. من طرفدار این هستم که نه تنها غیر مسلمان ها، بلکه برادران مسلمان و دوستانمان همه بتوانند در سرزمین های خودشان زندگی کنند.»

هیچ کس پس از زلزله به داد ما نرسید

یوسف با تشریح اتفاقات پس از زلزله گفت: «تا سه روز پس از زلزله هیچ کمکی دریافت نکردیم. متاسفانه مسیر های دسترسی به این منطقه از بین رفته بودند. من قصد ندارم کسی را زیر سوال ببرم اما ما شاهد این بودیم که هیچ آمادگی برای مواجهه با زمین لرزه وجود نداشت. مردم که داشتند از سرما یخ می زدند نه سرپناه داشتند و نه نان و آبی، حتی جایی نبود که در آن قضای حاجت کنیم. به واقع ننگ بزرگی را زیستیم. فکر کنید که ما آب نداشتیم که بنوشیم و به همین خاطر برف را آب کردیم و تبدیل به گندابه ای زرد رنگ شد. اما آن را نوشیدیم. بعد از سه روز از ما پرسیدند که به چه چیزی نیاز دارید و بعد باز هم هیچ کمکی نیامد.»

یوسف با بیان مشکلات متعدد ناشی از عدم امدادرسانی به محله زندگی اش، می گوید: «من خودم آب را تامین کردم. رفتم و از یک عمده فروشی آب خریدم. من نمی خواهم دولت یا سازمان های امداد رسانی را زیر سوال ببرم اما دلم می خواهد فریاد بکشم و بگویم که نمی توانید با چنین بی سازمانی ای، با چنین عدم هماهنگی ای، با چنین وضعیت ننگ باری به ما کمک کنید. ما داریم شرایطی را تجربه می کنیم که در زلزله های سال های 1930 و 40 و 50 رخ داده است. ما دولتی داریم که اینقدر در سازماندهی و امدادرسانی ناتوان است. همه چیز نابود شده است و امکان این که به جای دیگر بروم هم وجود ندارد. زیرا می خواهم اینجا بمانم. در چنین شرایطی یا شما تسلیم می شوید و می روید یا می مانید و شروع به باز ساختن زندگی می کنید و من راه دوم را برگزیدم. من اینجا می مانم.»


منبع: مزوپوتامیا
برگردان به فارسی: شقایق کمالی

کد خبر 43521

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha