علی اشرف درویشیان، نویسنده ای از مردم و برای مردم / مرتضی حاتمی

سرویس کرمانشاه _ «علی اشرف درویشیان» از نویسندگان مطرح و نامدار کرمانشاهی است. نویسنده ای پرتلاش و مردمی که آثاری زیادی در قالب رمان، داستان کوتاه، ترجمه، گردآوری ادبیات شفاهی و ادبیات کودک و نوجوان از او به جا مانده است. «مرتضی حاتمی»، نویسنده و روزنامه نگار ادبی در یادداشتی برای «کردپرس» به ابعادی از زندگی این نویسنده پرداخته است.

خبرگزاری کردپرس _ علی‌اشرف درویشیان کرمانشاهی، یکی از شخصیت های فرهنگی ادبی، اجتماعی معاصر است که چندین وجه تخصصی دارد. درویشیان، به باور مستندات، اقدامات و تلاش های مستمر او در مباحث متعدد، چهره ای تأثیرگذار، ثابت قدم و جریان ساز بوده و از معدود نویسندگانی است که در حوزه های مختلف فعالیت و تلاش مستمر داشته است.

خواستگاه و زادبوم او، شهر «کرمانشاه» است. این شهر و استان یکی از مراکز مهم تاریخی و محل پرورش و بالندگی اهالی فرهنگ و ادب و سیاست و... بوده و بر جریان های جدی در سطح ملی تأثیرگذار بوده است. در این خصوص مثال های فراوانی وجود دارد که شاید برجسته ترین آن در حوزه ادبیات، نگارش و چاپ «نخستین رمان تاریخی ایران» توسط «میرزامحمدباقر خسروی کرمانشاهی» از نوادگان فتحعلی شاه قاجار در سه جلد در حدود 100سال پیش در همین شهر باشد که جریانی تازه در ادبیات داستانی معاصر به وجود آورد.

کرمانشاه، همواره خاستگاه جریان های سیاسی، مذهبی، فرهنگی، ادبی، هنری، اجتماعی، در طول تاریخ بوده و نقشی مؤثر در تربیت اشخاص در نحله های فکری و اندیشه ای متنوع داشته است. این استان، جایگاهی تاریخی در حوزه های یادشده داشته و در طول تاریخ باستان و معاصر همواره مرجع و مکانی معتبر و مستند بوده و شخصیت هایی که در این شهر و استان زندگی کرده اند،هر کدام در بالندگی، جریان سازی و پویایی و تحول فرهنگ، سیاست، ادبیات، ورزش، تاریخ و... این استان نقش آفرین بوده اند، از این رو اگر شخصیتی چون «علی اشرف درویشیان» که از آب و خاک و آیین این کهن سرزمین باستانی، بالیده و تا آخرین لحظه ی زندگی اش در مسیر جریان سازی ادبی و فرهنگی و اجتماعی بوده باشد، جای تعجب نیست.

درویشیان، در این زادبوم متولد شده و مراحل شکل‌گیری شخصیتی وی در همین شهر اتفاق افتاده است. کودکی اش، با فقر و رنج و خانه به دوشی و درک واقعیت های تلخ فاصله های اجتماعی و گرسنگی و... همراه بوده است. دورانی که بسترهای طغیان و اعتراض را در او به مرور تقویت کرده که بعدها در آثارش در ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال متجلی شده است. لایه های پنهان و آشکاری که در دوران کودکی با رنج و فقر و آوارگی با او همراه بوده در همذات پنداری دقیق و صادقانه در میان آثارش دیده می شود.

ابعاد اندیشه ای و فعالیت های درویشیان را می توان به 5 حوزه اجتماعی، فرهنگی، ادبی، سیاسی و رسانه ای تقسیم کرد:

الف: اجتماعی

درویشیان، همواره در بطن و متن جامعه حضور داشته است. چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب. او شخصیتی است اجتماعی که حضور در میان جامعه مخصوصاً افرادی که از حاکمیت و حکومت های وقت ضربه خورده و از قدرت دوراند، وجهه ی برجسته ی زندگی اجتماعی اوست. او نسبت به درد و اندوه و شادی و مشکلات مردم بی اعتنا نبوده و با بازتاب آنها در آثارش به زبانی ساده و به دور از تکنیک ها و بازی های زبانی، وظیفه و رسالت خود را به عنوان نویسنده‌ای آگاه، مردمی و اجتماعی ایفا نموده است.

او در بُعد اجتماعی، مرارت ها و سختی های بسیاری دید و لمس کرد. فاصله های طبقاتی و فقر و رنج بی شمار مردمان فرودست را چشید و با آنها همراهی و همدردی کرد و در نهایت به عنوان نویسنده ای مردمی و اجتماعی جاودانه شد. او اجتماع را بخشی از شاکله ی فکری و اندیشه ای خود می دانست که هرگز به آن پشت نکرد و چون بسیاری از روشنفکران به انزوا و گوشه نشینی نپرداخت و در میان اجتماع به دنبال پیداکردن سوژه های داستانی و رمان بود. زبان اجتماعی آثارش، زبان جذاب و همذات پندارانه با جوامع هدفش بود، زیرا او از میان همان مردم برخاسته و در خوشی ها و ناخوشی های شان همراه و همدل و همصدا بود. در جریان های اجتماعی همچون: زلزله ی بم، قتل های زنجیره ای و... فعال بوده است.

ب: فرهنگی

او چهره ای فرهنگی بود که تلاش هایش در حوزه ی پژوهش ادبیات شفاهی و بومی، تدریس، آموزش و پرورش دانش آموزان، فعالیت مستمر در کمیسیون فرهنگی کانون نویسندگان ایران،سخنرانی و تلاش در تربیت نویسندگان جوان و ... همه نشان از رفتار های فرهنگی اوست که دغدغه مند، پرتلاش و خستگی ناپذیر، تا زمانی که توانایی جسمی و ذهنی داشت از پای ننشست و بر مدار بالندگی جریان فرهنگی مستمر و اجتماع محور چرخید.تلاش او در بعد فرهنگی در حافظه معاصر ثبت شده هر چند او از میان خانواده و بستری مهیا از فرهنگ بزرگ نشد و نبالید،اما با شناخت عمیق فرهنگی، تلاش‌هایی داشته که قابل توجه و اعتناست، همان تلاش هایی که ادبیات داستانی (بزرگسال و کودک و نوجوان) و پژوهش و ترجمه، از خروجی هایش است.

ج: ادبی

مهمترین شاخصه‌ی بارز درویشیان، حیات و تلاش ادبی اوست. او که نخستین داستانش را در 32 سالگی نوشت و تا لحظات پایان عمر همچنان دست از نوشتن برنداشت و قلمش را بر زمین نگذاشت. او در مسیر ادبیات جدی مردمی و متعهد، هزینه های بسیار داد و بارها به زندان افتاد. نوشته هایش توقیف و کتاب های چاپ شده اش در چاپخانه ها خمیر شدند. اما او هرگز از نوشتن دست نکشید و با تمام قدرت و اعتقاد و باور قلبی، داستان و رمان نوشت و کتاب منتشرکرد. او در ادبیات، جدی و باورمندی‌اش به «ذات ادبیات،که همان تعهد بود.[1]» از او نویسنده ای جان سخت و حرفه‌ای ساخته بود که با تمام سختی هایی که در آغاز چاپ و نشر کتاب داشت، ناشران مختلف کتاب هایش را منتشرکنند و به دست جوامع هدف برسانند.او پس از انفصال دائم از کارها و مشاغل دولتی، نوشتن را به عنوان شغل پذیرفت. شغلی بدون درآمد مستمر و ماهیانه، تنها از قِبَل چاپ و نشر کتاب هایش و قرارداد با ناشران و دریافت حق‌التألیف آثارش زندگی را می گذراند. هر چند همسرش دبیر زبان بود و حقوقی ثابت و کارمندی داشت و با هم می توانستند بار زندگی را بر دوش بگیرند.

درویشیان، ادبیات را به عنوان یک ابزار مهم و مؤثر در انتقال اندیشه ها، پیام ها و عقایدش به کار می برد و در داستان و رمان هایش، فریاد و اعتراض می کرد. او از ادبیات به عنوان آینه‌ای تمام نما برای انعکاس درد و رنج و جهل و ستم و ظلم و استبداد و خفقان و شکنجه و درد و... استفاده می کرد و بدون سانسور و خودسانسوری به بیان عقاید و باورهایش می پرداخت.وجه ی ادبی او چنان است که همچنان بحث آثار او، محتوا و اندیشه هایش‌ برای‌ منتقدان، جوامع هدف، اساتید دانشگاه، دانشجویان، پژوهشگران، نویسندگان و شاگردانش و حتی مردم عادی جاری و ساری است. او در ادبیات به دنبال نشان دادن واقعیت های تلخ و فراموش شده است و ادبیات متعهد را چراغی می داند که مسیر مبهم خاکستری انسان معاصر را روشن و پرنور می کند.

د: سیاسی

شاید تقدیر زندگی او چنان بوده که از همان دوران کودکی و در سن 12 سالگی سیاست به سراغ او بیاید. درویشیان به سبب شرایط اقلیمی و جغرافیایی، ظلم و خفقان و ستم، فقدان آزادی بیان و اندیشه و ممیزی و سانسور، نویسنده ای سیاسی بود و به اصطلاح اهل سیاست، متعلق به جریان چپ. اما او هرگز در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی زیر پرچم هیچ حزب و گروه سیاسی نرفت و مستقل و به دور از وابستگی جناحی و حزبی بود. او حیاتی سیاسی داشت، اما نه به عنوان یک سیاستمدار مطرح و شناخته شده. او اهل زد و بندهای سیاسی نبود، اما بسیاری از گروه های سیاسی از آثار و کتاب هایش به عنوان منابع سیاسی و اجتماعی استفاده می کردند، بدون آنکه نویسنده، هدفی حزبی و گروهی در نوشته هایش دنبال کرده باشد. برخی از آثارش به واسطه‌ی وقوع انقلاب اسلامی و پیروزی آن، برگرفته از اوضاع سیاسی روز مردم و جامعه ای است که او در آن زندگی می کند. او حتی «نخستین داستان سیاسی بعد از انقلاب[2]»را نوشت و منتشر کرد. او نمی توانست در نوشته ها و آثارش نسبت به مردم جامعه بی تفاوت باشد و واکنش های او در نوشته ها و کتاب هایش برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان قابل رصد است.

سیاست، بر زندگی فردی و اجتماعی و خانوادگی او تأثیرات زیادی گذاشت. اما او هرگز با سیاست معامله نکرد و هزینه های عدم همراهی و همکاری با نهادهای سیاسی را هم تمام و کمال پرداخت، اما هرگز قلم و اندیشه اش را نفروخت.

د: رسانه ای

رسانه‌ای بودن درویشیان، وجه کم رنگ زندگی فردی و اجتماعی اوست. او شخصیتی فعال و پویا در حوزه‌ی رسانه نبود. ولی به واسطه‌ی فعالیت های های ادبی، اجتماعی و مدنی اش همواره مورد توجه رسانه ها و جریان های خبری بوده است. اغلب رسانه ها بخش‌هایی از محیط و منابع خبری خود را به گزارش، اخبار، گفتگوها ونقد و یادداشت هایی درخصوص علی اشرف درویشیان اختصاص می دادند. او در نشریات تخصصی و روشنفکری، حضوری مؤثر، مداوم و جدی داشت. برخی از مجلات تخصصی و در حوزه های فرهنگی و ادبی همچون: «آدینه، فرهنگ توسعه، فصل سبز،بایا و...» آثار و نوشته هایش را منتشرکردند، زیرا خوب می دانستند حضور نام و اثر شخصیتی چون درویشیان در مجله، اعتبار، عیار و تخصصی بودن کارشان را بالا می برد. او در فضای رسانه ها همان علی اشرف درویشیان بود. نه کمتر و نه بیشتر.

در این چند سال اخیر، وبلاگ ها،پایگاه های خبری و رسانه ای،فضای مجازی به انعکاس و انتشار آثار او می پرداختند. رادیوها و تلویزیون های فعال در خارج از کشور به مناسبت ها و در موقعیت‌های مختلف، از او خبر و گفت وگوهای متعدد تهیه و پخش می کردند. ویژگی بارز و برجسته درویشیان در مواجهه با جریان‌های رسانه ای، استواری و پایبندی او بر بیان عقاید و اندیشه هایش بود که به صراحت و شجاعت بیان و مطرح می کرد. او هرگز برای خوشایند هیچ رسانه‌ای صحبت نکرد و مطلب ننوشت و طبیعی بود که به واسطه ی چهره ی و اندیشه های خاص و مستقل او، در صدا و سیمای فعلی از او نشانه و تصویر و خبری نباشد.

در نهایت آن که این چهره ثابت قدم، متعهد و پایبند به اصول و عقاید و اندیشه هایش، در مسیری به نام ادبیات کودک ونوجوان، توانست جریانی به وجود بیاورد که برای تمام نسل ها، خاطرات و نوستالوژی و التذاذ ادبی به دنبال داشته باشد، زیرا او در ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال،هرگز از نقش کودک و نوجوان به عنوان راوی و شخصیت، غافل نبوده و کودکان و نوجوانان همراه و یاور همیشگی درویشیان بوده و با کمک هم توانسته اند بر ادبیات معاصر تأثیر بگذارند، زیرا تلاش او در هر دو ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال و نقش آفرینی و جریان سازی و حرکت دهی کاملاً قابل رصد، بررسی و تحلیل است.

بی شک درویشیان یکی از قله‌های داستان نویسی معاصر است. حیات ادبی، فرهنگی و اجتماعی اش دارای دوره های است که در آن حرکت و پویایی و چراغ افروزی وجود داشته است. او بخش بزرگی از فرهنگ معاصر ماست و پیامدار دردها و رنج ها و آرزوهای ناممکن و اندوه ها بی شمار و غصه های بسیار و بخشی از حافظه ی تاریخ معاصر ایران است.داستان های او با درد به دنیا آمده و با فقری عزتمند، بزرگ شده اند. آثارش به عنوان بخش از خاطرات اجتماعی و ادبی خوانندگان به شمار می رود. تلاش و همت او در برهه هایی از تاریخ اجتماعی ایران با مشقت ها و سختی های طولانی و جانکاه همراه بوده است.

او نویسنده ای است انسان محور و با پیدا و لمس کردن «دردهای مشترک» انسان معاصر با نوشتن و آفرینش داستان، دین و تعهد خود را نسبت به مخاطب معاصر ادا می کند. او نویسنده ای است که زندگی اش در داستان هایش جاری است. او از زبان مردمی می نویسد که از جنس نوشته های او هستند. نوشته هایش از پیچیدگی های ملال آور به شدت دور است. او نیازهای مردمش را می شناسد و به خوبی هم از پس این نیازها برآمده است.

زمانی آموزگار روستاهای «گیلان غرب» کرمانشاه بود و زمانی دیگر استاد دانشگاه های تهران. بدون شک فضای کرمانشاه و جغرافیایی که او در آن نفس کشیده و بزرگ شده؛ خاستگاه تمام اندیشه های متعهد و انسانگرا و اجتماع محور معاصر و گاه گذشته های بسیار دور بوده است.

کرمانشاه؛دیار دلیرمردان و شیرزنانی بوده که در طول تاریخ ایران زمین از منظر تعهد و مردم دوستی و تلاش در جهت اندیشه های رادیکال و اجتماعی سرآمد بوده و در همین راستا هم ناکامی های کوتاه و طولانی بسیاری هم برای اهالی آن، خصوصاً اهل قلم به وجود آمده، درویشیان از همین دیار است. او عاشقی است قلم پیشه که در آوردگاه عشق در کنار فرهاد عاشق، مانده و بر سینه «بیستون کوه»، عشق را جاودانه حک کرده است.

درویشیان در عرصه ی ادبیات عامه و جمع آوری ادبیات فولکلوریک تلاش های گسترده هم انجام داده است. او با تدوین این ادبیات به عنوان میراثی مهمی از فرهنگ شفاهی ایران خاصه در مناطق کردزبان و کردنشین بخش زیادی از این ادبیات را با سختی ها و تنگناهای بسیار و با اندک ملزوماتی اولیه، ماندگار نموده است. او به فرهنگ و باورهای منطقه ای خود بسیار اهمیت می دهد و احترام می گذارد، زیرا به خوبی می داند که «برای جهانی شدن، ابتدا می بایست محلی بود.» او با تدوین بخشی مهمی از ادبیات شفاهی مناطق کردزبان به آیندگان، احترام و حرمتگذاری به «ریشه» را آموخت.

انعکاس داستان های او به زبان های مختلف دنیا، نشان از زنده بودن آدم هایی است که او در داستان هایش به آنها شخصیت و نفس داده است. او به ایران عشق می ورزد. برای اعتلای نام و سربلندی این سرزمین، هیچ لحظه ننشسته است. او روشنفکری متعهد و دلسوز است و سال هاست که در محافل روشنفکری ادبی و فرهنگی برای ادبیات داستانی و فرهنگ، نظراتی راهگشا و موثر ارائه داده است.

او چهره ی ماندگار ملی است. او نام نیک روزگاران ماست. او نامی است که فقط با علی اشرف درویشیانِ داستان نویس همراه شده است.

اما بعد...

نکته قابل تأکید مسئله پرداختن «علی‌اشرف درویشیان» به ادبیات کودک و نوجوان است که طی نیم قرن در کنار نگارش و انتشار آثاری در قالب‌های رمان،رمان کوتاه، داستان کوتاه،مجموعه داستان، ترجمه، گردآوری،بازنویسی، مَتَل ها،حکایت ها و افسانه های ادبیات شفاهی به طور جدی و دغدغه مند برای جامعه هدف کودک و نوجوان به نگارش داستان های کوتاه به صورت تک داستان و مجموعه داستان،یک رمان نوجوان با وجود دغدغه های مختلف ذهنی در مقوله‌ی اجتماعی، عضویت و فعالیت در کانون نویسندگان، انجام فعالیت های اجتماعی،رسانه ای، سخنرانی‌های مختلف و محدودیت های اجتماعی ناشی از فعالیت‌های سیاسی و زندانی شدن های متمادی به نگارش و انتشار آثار متعدد در حوزه ادبیات کودک و نوجوان پرداخته است.

مخاطبان آثار درویشیان در طیف ها و گروه های سنی مختلف، والدین، اولیای تربیتی، آموزگاران و...کم و بیش با آثار ایشان در دو حوزه ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال آشنایی دارند. اغلب مخاطبان حوزه ادبیات کودک و نوجوان، مخاطبان و خوانندگان جدی آثار او در ادبیات بزرگسال بوده اند، اما به منظور آشنایی این مخاطبان، سیر تحول و فراز و فرود درویشیان در ادبیات کودک و نوجوان با نقد و بررسی و تحلیل آثار منتشرشده در این حوزه، در دستور کار قرارگیرد.

بی شک علی اشرف درویشیان در نگارش آثار در ادبیات کودک و نوجوان با عنایت به گرایش‌های فردی و اجتماعی و باورمندی های شخصی به رسالت و تعهد اجتماعی، نگاه غالب در این آثار بر مبنای همان کارکردهای محتوایی در آثار ادبیات بزرگسال داشته و در طی این سال‌ها و در دو دوره سیاسی قبل و بعد از انقلاب اسلامی، همچنان پایبند اصول، باورها و اعتقادات فردی اش بوده که بازنمود آن در آثارش متجلی است. از این رو ممکن است سؤالات و ابهاماتی که در ذهن جوامع هدف از نظر محتوایی و تکنیکی این آثار در دو دوره تاریخ سیاسی که درویشیان تجربه کرده،پیش بیاید و به دنبال پیداکردن پاسخ این پرسش ها باشد و به نظاره و به عنوان ناظر به قضاوت بنشیند. اگر چه در سال های بعد از پیروزی انقلاب، در ساختار محتوایی، کمّی و کیفی ادبیات کودک و نوجوان، تغییرات جدی به وجود آمده و مؤلفان جوان و تازه کاری وارد این عرصه شده و در حوزه های نظری و محتوایی جریان‌هایی راه اندازی کرده‌اند، اما آثار ادبیات کودک و نوجوان علی اشرف درویشیان جزو آثار پرمخاطب،جذاب و نوستالژیک نسل های گذشته بوده و برای مخاطبان امروز جذابیت و کشش خود را داراست، زیرا او در آثارش به صورت تجربی و فارغ از دریافت آموزه های علمی و دانشگاهی به نگارش آثاری برای کودکان و نوجوانان پرداخته که در آنها فانتزی،تخیل،مباحث اجتماعی و انسانی و...دارد که در تاریخ ادبیات کودک و نوجوان قابل احترام و مورد قبول است.

[1] تعهد،ذات ادبیات است.(گفتگوی مجله دنیای سخن با محمود دولت آبادی)(ش؟)

[2] مصطفی گرجی، نقد ادبی، سال پنجم، تابستان 1391، شماره 18

کد خبر 37725

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha