به سمن ها اعتماد کنیم/ فریبرز نجفی مهر

سرویس کرمانشاه ـ معتقدم تا زمانی که متولیان حوزه بهداشت و درمان به سازمان های مردم نهاد ایمان نیاورند و فکر کنند تنها و تنها با دستورالعمل ها و بخشنامه های کاغذی می توانند کرونا را به زانو درآورند ، راهی میانبُر برای برون رفت از این وضعیت نخواهیم یافت .

معتقدم تا زمانی که متولیان حوزه بهداشت و درمان به سازمان های مردم نهاد ایمان نیاورند و فکر کنند تنها و تنها با دستورالعمل ها و بخشنامه های کاغذی می توانند کرونا را به زانو درآورند ، راهی میانبُر برای برون رفت از این وضعیت نخواهیم یافت .

کدام مدیر می تواند ادعا نماید به اندازه سمن ها یا دفاتر تسهیل گری، لایه های پیچ در پیچ محله آقاجان و جعفراباد و باغ ابریشم و ... را میشناسد و می داند کهنسالان و بیماران این محله در کدام نشانی بسر می برند؟

کدامین مسئول مدعی است که اقشار آسیب پذیرتر جوامع محلی را در این مناطق شناسایی نموده و می داند ویروس کرونا در چه کوی و برزنی راحت تر سکنی می گزیند و ریه های اهالی را هدف قرار داده و بیمار میسازد؟

بنظرم زمان آن رسیده که به سمن ها اعتماد شود . آنها سالهاست که با مردمان محروم این محلات به گفتگو نشسته و چالش های زندگی در این سکونت گاه ها را به خوبی میشناسند . معابر نابسامان و دپوهای زباله را دیده اند و بهتر از هر سازمانی می دانند که برای ضدعفونی نمودن این محلات چگونه مشارکت ساکنین را جلب نمایند.

براستی آیا می توان امیدوار بود که یک اپیدمی، بدون آگاهی دقیق مسئولین از واقعیت های محلات کم برخوردار که ممکن است به یکی از کانون های احتمالی این بیماری مبدل شوند ، با سرعت مهار گردد ؟ بر مبنای کدام داده ها قرار است ما برای ساکنین این گونه محلات نسخه پیشگیرانه بپیچیم ؟ آیا به اندازه سمن ها می توانیم از متن این محلات و مناسبات حاکم بر آنها مطلع باشیم ؟

امیدوارم مسئولین ذیربط این گونه نیاندیشند که در صورت ابتلای یک فرد از میان صدها خانواده یِ کم بضاعتِ این محلات به کرونا، تمام شرایط برای مراجعه فوری او به مراکز درمانی فراهم می باشد در حالیکه برخی از آن عزیزان نه دفترچه بیمه دارند و نه حتی اوراق هویتی ! آنان شهروندانی هستند که دست تقدیر چنین روزهایی را برایشان رقم زده است.

پس در این میان چگونه باید از این همشهریانِ آسیب پذیر، مراقبت نمود ؟ چگونه باید به آنان آموزش پیشگیری از کرونا را داد؟ آیا بهتر نیست ما خدمات بهداشتی را به داخل این خانواده ها برده و با استفاده از ظرفیت تشکل ها ، آنها را در برابر بیماری مقاوم سازیم ؟ آیا واقعا نمی دانیم که نوع تغذیه این افراد به گونه ای نیست که سطح ایمنی بالایی در مقابل کروناویروس داشته باشند؟ واقعا چه برنامه ای برای جبران این کمبودها و واقعیت های تلخ داریم ؟

آیا در گیرودار نایابی اقلام بهداشتی، نباید با تعریف یک مکانیزم دقیق، به یاری جوانان تلاشگر و بی ادعای عضو سمن ها ، ماسک و دستکش و ژل های ضدعفونی را به درب منازل این مردم محروم برده و حتی از آنان تست های اولیه برای بررسی احتمال ابتلایشان، اخذ نمائیم ؟ واقعا چه مرجعی بهتر از سمن ها خبر دارد در کدام خانه ، کودکِ کار زندگی می کند و سرپرست کدام خانواده ، به دلیل شیوع بیماری کرونا در سطح شهر، کارش را از دست داده است و باید در این شرایط مورد حمایت قرار گیرد تا از خانه اش بیرون نرود ؟

سوال کلیدی این است که در میان تلاش همه رسانه ها برای اینکه مردم را ترغیب نمایند تا در خانه بمانند، چگونه و با کدام سازوکار می توان اهالی این گونه محلات را به ماندن در خانه تشویق نمود در حالیکه درآمد اکثر آنها از کارهای موقت و روزانه می باشد؟!

واقعیت های محلات حاشیه نشین را جدی بگیریم و در این ایام پرالتهاب که ویروس کرونا به سرعت از فردی به فرد دیگر منتقل می گردد، به سمن ها تکیه کنیم .

کد خبر 255325

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha