اقلیم کردستان در دوران حکومت پسرعموها/ هیمن باقر

سرویس عراق و اقلیم کردستان- حکومت پسر عموها بر اقلیم کردستان، با هر معیاری که سنجیده شود؛ عقب گرد سیاسی و اقتصادی اقلیم خواهد بود.

به گزارش کردپرس، با انتخاب لاهور شیخ جنگی و بافل طالبانی (که پسر عموی یکدیگر هستند) به عنوان روسای مشترک حزب اتحادیه میهنی کردستان، اقلیم کردستان رسما وارد مرحله حکومت پسر عموها شد؛ به ویژه اینکه در آغاز سال 2019 میلادی حزب دمکرات کردستان (پارتی) نیز مناصب مهم و اجرایی ریاست و نخست وزیری اقلیم کردستان را میان نچیروان و مسرور بارزانی دو پسر عموی خاندان بارزانی تقسیم کرد.

حاکمیت و قدرت کنونی در اقلیم کردستان از بسیاری جهات ادامه حاکمیت میرنشین های قرن 18 و 19 است و از نظر ذهنیت و طرز تفکر هیچ تغییری نیافته و فقط از نظر ظاهر عوض شده اند.

پرسش اصلی در اینجا این است که آیا این حاکمیت خانوادگی و قبیله ای برای حکمرانی در قرن بیست و یکم مناسب است؟

بنا به معیارهای تاریخی، یکی از مهمترین عوامل تضعیف و سقوط میرنشین های کردی، مشکل قدرت و تقسیم قدرت در میان خانواده های میرهای کرد بوده در بسیاری از موارد میان پدر و پسر و یا برادرها و یا پسرعموها کشمکش و درگیری های شدیدی بر سر کسب قدرت فرمانروایی روی داده و در نهایت با انشقاق داخلی و درگیری رو در رو علیه یکدیگر و سقوط حکمرانی پایان یافته است.

زمانی که به بافل طالبانی و لاهور شیخ جنگی که در کنار یکدیگر ایستاده اند می نگریم باید بدانیم که آنچه این دو را کنار یکدیگر قرار داده، محبت و دوستی نیست و بلکه کوتاه نیامدن هر یک مقابل دیگری و اینکه هیچ یک به ایفای نقش برادر بزرگتر توسط دیگری رضایت نداده، آنان را کنار هم قرار داده است. یعنی در واقع نقطه اشتراک این دو عدم پذیرش یکدیگر است، نه محبت و دوستی یکدیگر.به همین دلیل مرحله بعدی برای آنان، پس از کنار زدن رقبای دیگر، رقابت و کشمکش با یکدیگر و تلاش هر یک برای سلطه بر دیگری است.

اگر مروری بر تجربه تقسیم قدرت در خاندان بارزانی داشته باشیم، متوجه می شویم که اختلافات میان دو پسر عمو، بسیار زودتر از زمان پیش بینی شده، تشدید شد و به نظر می رسد مسرور بارزانی برای چیدن پرو بال پسر عموی خود تعجیل دارد و می خواهد هر چه زودتر آنچه را که در ساختار دولت و حاکمیت منسوب به اوست، از میان بردارد.

آخرین نمونه این عملکرد مسرور بارزانی نیز، ریشه کن کردن یکی از نزدیکترین افراد به خود، فقط به ظن ارتباط و ارادت وی به نچیروان بارزان بود. در حقیقت برکناری نزهت حالی دوله مری، اوج اختلافات میان دو پسر عموی خاندان بارزانی را نشان داد.

حکومت پسر عموها بر اقلیم کردستان، با هر معیاری که سنجیده شود؛ عقب گرد سیاسی و اقتصادی اقلیم خواهد بود.

حکومت پسرعموها و حمکرانی قبیله ای هیچ سنخیتی با دمکراسی و دولت سازماندهی شده و حاکمیتی اصولی ندارد. همچنین از نظر انطباق با اصول دمکراسی،حقوق بشر، انتخابات و آزادی بیان، نمی توان از این حاکمیت، اقلیمی که دمکراتیک و حافظ حقوق بشر باشد را، پیش بینی کرد.

از همه خطرناک تر نیز این است که در دوران این نسل جدید احزاب حاکم، صلح و ثبات و اقلیم کردستانی مقتدر در معرض خطر است.

رهبران پیشین این دو حزب پس از 20 سال کشمکش و جنگ داخلی، به این نتیجه رسیدند که نمی توانند یکدیگر را حذف کنند و بدون همکاری یکدیگر نیز نمی توانند از منابع و ثروت این سرزمین متنفع شوند و بنابر این ناچار شدند که با یکدیگر توافق کرده و به این باور دست یافتند که با همدیگر می توانند از منافع خود محافظت کنند.

اکنون و در دوران حکومت پسرعموها که در هر دو طرف، نسلی کم تجربه و تند رو و سرشار از بلند پروازی سیاسی و اقتصادی بر سر کار آمده اند، ممکن است به 20 سال دیگر جنگ و درگیری نیاز داشته باشند تا به این درک برسند، بدون یکدیگر نمی توانند از درآمدهای این سرزمین بهره گیری کنند.

اقلیم کردستان در دوران حکومت پسرعموها، کاندید مناقشات و درگیری های شدید داخلی و بروز تنش و تشنج میان اتحادیه میهنی و حزب دمکرات و انحلال دولت اقلیم کردستان و حتی در معرض خطر قرار گرفتن تجربه موجودیت و ساختار خود اقلیم کردستان است.

کد خبر 254546

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha