وظیفه اروپا در قبال منطقه تحت کنترل کردهای سوریه

سرویس جهان- زمان اتخاذ ابتکار عملی از سوی غرب، بویژه اروپاییها، از جمله فرانسه و انگلیس در مورد وضعیت مناطق شمال شرق سوریه فرا رسیده است.

به گزارش کردپرس، زمان آن فرا رسیده است که ایالات متحده و متحدان اصلی آن در موضوع سوریه –از جمله فرانسه و بریتانیا– ابتکار عملی قدرتمند در قبال شمال شرق سوریه اتخاذ کنند. تهدید ترکیه به حمله زمینی علیه نیروهای سوریه دموکراتیک یا (SDF) که در حال حاضر در معرض بمباران و سایر اشکال فشار این کشور قرار دارند، لزوم پرداختن به این موضوع را بیش از هر زمان دیگری ضروری می کند.

اردوغان یگان‌های مدافع خلق یا (YPG)، شاخه سوری حزب کارگران کردستان ترکیه یا (پ‌.ک.‌ک) را مسئول بمب‌گذاری نوامبر 2022 در استانبول دانسته و قول داده است که عاملان آن را «آنطور که شایسته است» مجازات کند. او مدت‌هاست به دنبال افزایش لفاظی علیه پناهچویان سوری و مقصد دانستن آنها در بحران اقتصادی ترکیه، اصرار داشته که برخی از پناهجویان سوری ساکن ترکیه باید به کشورشان بازگردند. رئیس‌جمهور ترکیه همچنین باید دیدگاه‌های متحدان ملی‌گرای اصلی خود و برخی از مخالفان را که از سیاست او در سوریه انتقاد می‌کنند، در نظر بگیرد. انگیزه هر چه که باشد، نمی‌توان احتمال وقوع مجدد حمله در شمال سوریه در آینده نزدیک را رد کرد.

دلیل مرتبط دوم لزوم ایجاد فشار برای در پیش گرفتن ابتکار عمل جدید این است که روس ها آماده هستند تا روی تمایل اردوغان برای تغییر موضع خود در قبال سوریه سرمایه گذاری کنند. آنها مشوق نزديك شدن ترکیه به دمشق هستند و ما در ماههاي اخير شاهد آن بوده ايم. این طرح از زمان دیدار وزرای دفاع سوریه و ترکیه در مسکو در 28 دسامبر 2022 واضح تر بیان شد. نشست وزرای امور خارجه مربوطه نیز در برنامه آنها قرار گرفته است. با این که عادی سازی به نفع بشار اسد خواهد بود اما او سقف خواسته های سوریه، همراستا با تشکل همسوی خود را بالا برده است.

حتی اگر اردوغان در انتخابات شکست بخورد، این که انتظار داشته باشیم دولت جدید ترکیه رویکردی اساسا متفاوت داشته باشد، اشتباه است. قدرت‌های غربی در خطر گیر افتادن در یک بن بست دو سویه قرار می گیرند: آنها ممکن است با حمله جدید ترکیه در شمال، علی‌رغم مخالفت دمشق و احتمالاً با چراغ زرد روسیه و یا توافق سه‌جانبه بین آنکارا، مسکو و دمشق مواجه که نتیجه هر دو یکی است؛ چرا که پیامد هر دو حالت، بی ثباتی شمال شرق سوریه و به خطر افتادن متحدان کرد غرب است.

دلیل دیگر لزوم در پیش گرفتن ابتکار عمل جدید از سوی غرب، بویژه اروپا وخامت اوضاع در شمال شرق سوریه است. جنگ در اوکراین توجه همه تصمیم گیرندگان غربی را به قیمت کم توجهی به چالش های دیگر به خود جلب کرده است. اقتصاد جهانی شکننده است، حاکمیت نیروهای SDF تکامل مناسبی نیافته و دولت اسلامی عراق و شام یا (داعش) همچنان فعال است. فارغ از تهدیدات ترکیه نیز ادامه وضعیت موجود مشکلات فزاینده ای را برای نیروهای SDF و غرب در این منطقه ایجاد می کند.

چه نوع ابتکاری را باید در پیش گرفت؟ مولفه‌های این ابتکار عمل مدت‌هاست که مشخص بوده و حول دو مسیر متمایز اما مکمل هم می‌چرخند.

مسیر اول شامل مذاکره برای دستیابی به یک معامله استراتژیک شفاف با رهبران نیروهای سوریه دموکراتیک یا SDF است. نیروهای SDF برای بقای خود به ضمانت امنیتی محکم و سرمایه گذاری اقتصادی بسیار بیشتری نیاز دارند. در مقابل، کشورهایی که از نیروهای دموکراتیک سوریه حمایت می‌کنند، لازم می بینند که اداره خودگردان شمال و شرق سوریه یا (AANES) به عنوان ساختار حکومتی تحت کنترل نیروهای SDF تعداد بیشتری از جمعیت عرب را وارد نیروهای یگان های مدافع خلق کند. آنها همچنین پایان دادن به اختلافات داخلی کردها، به ویژه اختلافات بین شورای میهنی کرد سوریه یا (ENKS) و حزب اتحاد دموکراتیک کرد یا (PYD)، به عنوان شاخه سیاسی YPG را ضروری می دانند. یکی از نکات کلیدی برای خنثی کردن خصومت ترکیه، پیشبرد جدایی حزب PYD از حزب کارگران کردستان ترکیه یا پ.ک.ک و عضویت اعضای غیرکرد در نیروهای یگان های مدافع خلق یا YPG است. به عنوان یک اقدام خاص و ویژه، باید خروج تدریجی کادرهای عضو پ.ک.ک از نهادهای وابسته به کردهای سوریه و انتقال آنها به پایگاه این گروه در قندیل در نزدیکی مرز عراق و ایران، تحت حمایت ائتلاف ضد داعش سازماندهی شود.

راه دوم، مذاکره با ترکیه برای کاهش تدریجی موضع تهاجمی این کشور در قبال کردهای سوریه است، تا در نتیجه آن ساختار حکومتی کردهای سوریه تکامل بیشتری یافته و روند جدایی بین PKK و PYD پیش برود. ترکیه نگران امنیت مرزهای خود در این منطقه است. نفع ترکیه در این است که از راه صلح آمیز با اداره خودگردان کردی به توافق دست یابد تا این که بخواهد کنترل اوضاع را از طریق جنگ دائمی در اختیار بگیرد. تجربه نشان می‌دهد عقیده روسیه مبنی بر این که حکومت سوریه می تواند نگرانی های امنیتی ترکیه را حل کند درست نیست.

اما چگونه می توان از موفقیت این اقدامات اطمینان حاصل کرد؟ یکی از رویکردهای ممکن این است که روند به صورت مرحله ای پیش برود. مرحله اولیه شامل توقف اقدامات خصمانه از هر دو طرف، هم از طرف ترکیه و هم از طرف YPG است. در مراحل بعدی، راه‌حل‌های فرضی برای بیان اقدامات اعتمادساز قابل ارائه است که می تواند منجر به همکاری بین دو طرف ‌شود. اینجاست که تعهد سه قدرت غربی می تواند و باید هم تعیین کننده باشد. دلایلی وجود دارد که باور کنیم پاریس و لندن آماده مشارکت در این ابتکار عمل هستند اما ایالات متحده هم به سهم خود، می تواند آنکارا و YPG را پای کار بیاورد.

مشارکت یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس مانند امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) بدیهی ترین انتخاب است. این کار با توجه به تمایل این کشور برای ایفای نقش در سوریه - هم از نظر سیاسی - برای اطمینان بخشیدن به جمعیت عرب این منطقه و هم از نظر مالی رویکردی مصلحتی و درست است. این مسئله از آنجایی که ثبات شمال شرق سوریه منوط به اطمینان یافتن از دوام اقتصادی آن است اهمیت دارد. خوشبختانه، دولت جو بایدن اخیراً معافیت هایی را برای شمال شرق سوریه در مورد تحریمها علیه سوریه اعطا کرده است و بدین ترتیب دروازه فرصت های اقتصادی را نیمه باز کرده است.

تعامل متقابل بین ترکیه و یگان های مدافع خلقِ فاصله گرفته از پ.ک.ک، تنها راه مطمئن برای ترکیه در تسهیل بازگشت برخی از آوارگان سوری با ایجاد شرایط منصفانه است. به همین ترتیب، برای YPG هم گرم شدن روابط با ترکیه تنها راه تضمین حفظ ثبات شمال شرق سوریه است. اکنون پیشنهاد روسیه برای آنکارا روی میز است که با تمایل ترکیه به حمله مجدد به YPG نیز مرتبط است. همچنین باید پیشنهادی از سوی ایالات متحده و متحدانش به منظور جهت دهی مجدد ترکیه به سمت نگرش سازنده تر وجود داشته باشد.

به نظر نمی رسد که سفر اخیر مولود چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه به واشنگتن در 18 ژانویه معادله را تغییر محسوسی داده باشد. با نگاهی به اروپا، تصور غالب این است که سوریه گره کوری در سیاست خارجی دولت بایدن است. اگر آمریکا و متحدانش ابتکار عمل در شمال شرق سوریه را در دست نگیرند، روسیه و برخی دیگر از بازیگران از بی‌ثباتی احتمالی این منطقه سود می‌برند. اگر آنها بتوانند با قدرت حرکت کنند، می توان از کشورهای عربی مربوطه درخواست کرد که عادی سازی روابط خود با سوریه را مشروط به تعهد دمشق نسبت به محترم شمردن ویژگیهای خاص شمال شرق سوریه کرد.

زلزله مهیب 7.8 ریشتری در 6 فوریه که مناطق وسیعی از ترکیه و سوریه را ویران کرد تا چه حد می تواند بر این پیشنهاد تأثیر بگذارد؟ از نظر سیاسی، سوریه سعی خواهد کرد از شرایط کنونی برای خلاصی از تحریم استفاده کند و کشورهای همسایه را برای ایده عادی سازی روابط ترغیب کند. برای اردوغان - که با وجود کمک‌های گسترده بین‌المللی از سوی کشورهای متعدد- با موج شدید انتقادات مواجه است، موقعیت می‌تواند او را از منظر انتخابات تضعیف کند.

در واقع، این دو عامل در رابطه با دولت سوریه و اردوغان - می‌توانند دلایل و فرصت‌های بالقوه بیشتری برای ایجاد ابتکار عمل در جهت ایجاد ثبات در شمال شرق سوریه فراهم کنند. این ابتکار عمل به منزله اتخاذ یک رویکرد جامع با هدف حل همه مشکلات نیست. اما حداقل می تواند مسیری استراتژیک و نشانه روشنی از تعهد غرب برای جهت دهی به منافع در باتلاق سوریه را ارائه می دهد.

منبع: شورای آتلانتیک

کد خبر 42860

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha