کردپرس- خبری که دیروز منتشر شد این بود که وزارت کشور با کلانشهر شدن ارومیه موافقت کرده است. ارومیه در سال ۸۸ با مصوبهی هیأت دولت به عنوان کلانشهر انتخاب شده بود که با مخالفت مجلس مواجه شد و نهایتاً دولت از عنوان بزرگشهر استفاده کرد که مزایای کلانشهر را در بر نداشت و صرفاً عنوانی خالی از محتوا بود، چرا که تنها تعریف قانونی که از کلانشهر وجود داشت این بود که اگر جمعیت شهری بیش از یک میلیون نفر باشد، کلانشهر بوده و فقط شهرهای بالای یک میلیون نفر میتوانند از مزایای قانون مالیات بر ارزش افزوده بهره بیشتری ببرند.
شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، کرج، شیراز، تبریز، قم، اهواز، کرمانشاه و اکنون ارومیه به صورت رسمی کلانشهر محسوب میشوند و دارای جمعیت بالاتر از یک میلیون نفر هستند. کلانشهرها معمولاً از اهمیّت سیاسی، اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی زیادی برخوردارند و از مراکز مهم اقتصادی و تجاری هر کشور بهحساب میآیند.
شهر ارومیه به عنوان مرکز استان که با سه کشور مهم منطقه نیز هم مرز است و ظرفیتهای بی نظیر فرهنگی، اجتماعی، کشاورزی و صنعتی را دارا بوده، میتواند در هرم توسعه کشور جایگاه ویژهای داشته باشد که لازم است مسئولان و نمایندگان استان برای تسهیل و رسیدن به جایگاه این شهر در اسناد توسعه نهایت تلاش خود را انجام دهند.
تبدیل شهر ارومیه به کلانشهر و تقسیم آن به هشت منطقه شهری میتواند تبعات و فرصتهای متعددی را به همراه داشته باشد که در ادامه به تحلیل این موارد میپردازیم.
یکی از فرصتهای اصلی تبدیل ارومیه به کلانشهر، افزایش منابع مالی و جذب سرمایهگذاریهای بیشتر است. کلانشهرها معمولاً در جذب بودجههای دولتی و خصوصی موفقتر هستند و این امر میتواند به بهبود زیرساختها، خدمات عمومی و توسعه اقتصادی شهر کمک کند. همچنین، با تقسیم شهر به هشت منطقه، مدیریت محلی میتواند بهبود یابد و نیازهای خاص هر منطقه بهتر شناسایی و پاسخ داده شود. این تقسیمبندی میتواند منجر به تمرکز بیشتر بر روی مسائل محلی، نظیر حمل و نقل، خدمات اجتماعی و فرهنگی، و بهبود کیفیت زندگی شهروندان شود.
کلانشهرها معمولا از امکانات بالاتری نسبت به دیگر شهرها برخوردار خواهند بود. از مزایای کلانشهری، اختصاص بودجههای عمرانی ویژه کلانشهرها، امکان ایجاد مترو و ایجاد امکانات و تسهیلات رفاهی برای شهروندان است. از طرف دیگر بهبود چارت سازمانی شهرداری و بهبود حقوق و مزایای پرسنل شهرداری از دیگر مزایای کلانشهر بودن است.
سمت شهرداری کلانشهرهای بالای یک میلیون نفر «مدیریت سیاسی» محسوب شده و با مقامات موضوع بند (ه) ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری همتراز شده است. این بدین معنی است که شهرداری کلانشهرهای بالای یک میلیون نفر جمعیت، همتراز با «معاون وزیر» هستند، همچنین عضویت شهرداری در کمیسیون خاص امور کلانشهرها نیز از دیگر تبعات این موضوع است.
مطلب مورد اهمیت این است که سیستم حمل و نقل ریلی برای این نوع شهرها لازم است. یعنی بدون سیستم ریلی نمیتوانند باشند. در موضوع حمل و نقل، سیستم ریلی اولویت پیدا میکند. سیستم ریلی و مترو، فقط محدود به شهر نیست و باید کل مجموعه شهری را پوشش بدهد. به همین خاطر، سیستم ریلی ارومیه میتواند تا نوشینشهر، قوشچی، نازلو، بالو امتداد پیدا کرده و از طرف دیگر تا گلمانخانه برود و از غرب تا شهر مرزی سرو ادامه یابد چرا که همه اینها یک مجموعه به حساب میآیند چون که کلانشهر از نظر علمی یعنی یک شهر و تعدادی شهر اقماری در پیرامون آن که با هم یک مجموعه منطقهای را تشکیل دهند.
از سوی دیگر، این تغییرات ممکن است با چالشهایی نیز همراه باشد. یکی از تهدیدات اصلی، احتمال افزایش بوروکراسی اداری است. تجربههای گذشته نشان داده که افزایش تعداد کارمندان و نهادهای مدیریتی ممکن است به جای بهبود کارایی، منجر به پیچیدگی بیشتر در فرآیندهای اداری و کاهش سرعت تصمیمگیریها شود. در این راستا، نیاز به طراحی ساختار مدیریتی کارآمد و چابک احساس میشود که بتواند بدون ایجاد بوروکراسی اضافی، به نیازهای شهروندان پاسخ دهد، در شرایط جدید هنر شهرداری آن است که با همین پرسنل اداری موجود مناطق هشتگانه مدیریت شود و در قالب بکارگیری نیرو، از افزودن هزینه جدید بر هزینههای جاری که هماکنون مدیریت شهری ارومیه از آن رنج میبرد جداً پرهیز کند.
توجه به تراکم جمعیتی در مناطق هشتگانه از اهمیت خاصی برخوردار است امری که در مناطق پنجگانه فعلی شهر ارومیه رعایت نشده است به عنوان مثال در حالی که شهرداری منطقه ۲ جمعیتی بالغ بر دویست و ده هزار نفر را خدماتدهی میکرد، شهرداری منطقه ۵ تنها به پنجاه و هشت هزار نفر اختصاص یافته بود.
توزیع نامتوازن خدمات و امکانات شهری یکی از مشکلات بزرگ مدیریت شهری ارومیه است طوری که در برخی مناطق خدماتی مانند فضای سبز و پارک بالاتر از استاندارد کشوری است و در حالیکه در برخی مناطق دیگر این نوع خدمات و مبلمان شهری نزدیک به صفر است، امید میرود که با تقسیمبندی جدید، ارائه خدمات و امکانات شهری بر عکس روال سابق، صبغه عدالت و توازن به خود بگیرد.
علاوه بر این، با توجه به تنوع قومی و فرهنگی در ارومیه، توجه به هویتهای مختلف و استفاده از تخصص و مهارتهای افراد بدون تبعیض نژادی یا قومی میتواند به عنوان یک فرصت مهم مطرح شود. این رویکرد میتواند موجب تقویت همبستگی اجتماعی و کاهش تنشهای احتمالی میان گروههای مختلف شود. اگر مدیریت شهری بتواند از پتانسیلهای انسانی موجود در شهر بهرهبرداری کند و برای هر منطقه از کارمندان متخصص و متعهد استفاده کند، میتواند به ارتقاء کیفیت خدمات و رضایت شهروندان کمک کند.
تبدیل ارومیه به کلانشهر و تقسیم آن به هشت منطقه شهری میتواند فرصتی برای توسعه پایدار و مدیریت مؤثر شهری باشد، اما موفقیت این فرآیند بستگی به طراحی صحیح ساختار مدیریتی، توجه به نیازهای محلی و استفاده از توانمندیهای انسانی موجود دارد. در غیر این صورت، خطرات ناشی از بوروکراسی اضافی و عدم توجه به تنوع فرهنگی ممکن است مانع از تحقق اهداف توسعهای شود.

نظر شما