• در مرکز تصویر مسعود بارزانی سرگرم پوست گرفتن سیب و با سیمایی خندان دیده می شود. چندین خرده دیپلمات خارجی او را احاطه کرده اند. در آن میان برنارد کوشنر وزیرخارجه اسبق فرانسه و فردریک تیسوت سرکنسول سابق این کشور در اربیل هم حضور دارند. کوشنر یک یهودی زاده سوسیالیست است که از همه پرسی اقلیم به ظاهر حمایت می کند. تیسوت هم مشاوره های سلحشورانه ای به بارزانی عرضه می کرد. نهایتا کاک مسعود تصمیم خودش را می گیرد. او می خواهد شخصا کلید استقلال کردستان عراق را بزند. وی رفراندم برگزار می کند.

• مسعود بارزانی طی نامه ای به پارلمان اقلیم که از روداو و دیگر رسانه های کردی بصورت زنده خوانده می شود در حال گله از خیانت برخی دوستان درزمان سقوط کرکوک است. نوک پیکان را تلویحا به سوی لاهور شیخ جنگی، بافل طالبانی و هیروخان نشانه رفته است. اما حرف اصلی او چیز دیگریست. وی دیگر رهبر اقلیم کردستان عراق نیست و تمامی اختیارات خود را واگذار می کند و می گوید تنها یک پیشمرگه باقی می ماند. بارزانی با نگاهی فسرده ولی طلبکار خداحافظی می کند.
• نیچروان بارزانی سرگرم تشکر از دولت مرکزی عراق بخاطر پرداخت بخشی از حقوق و بودجه اقلیم کردستان است. وی از آمادگی اقلیم برای هرنوع مذاکره ای با بغداد سخن می گوید. از تحویل فرودگاهها و نقاط مرزی به دولت مرکزی گرفته تا پیروی از قوانین مصوب مجلس عراق.
• صلاح الدین دمیرتاش در جمع خبرنگاران پیروزمندانه از رأی 15 درصدی حزب دموکراتیک خلق ها در انتخابات پارلمانی ترکیه سخن می گوید. وی معتقد است آرزوی ریاست جمهوری مطلقه اردوغان و تغییر قانون اساسی ترکیه واهی است. او به مانند شورشیان چپ گرا از هرگونه مذاکره با دولت آک پارتی امتناع می کند و اردوغان را دیکتاتور می نامد.
• رئیس مشترک حزب کردهای ترکیه در اعتراض به زدن دستبند به دستانش به دادگاه نمی رود. در نهایت چندی بعد دمیرتاش بر صندلی دادگاهی در استانبول از خود در برابر اتهام توهین به ریاست جمهوری ترکیه دفاع می کند و معتقد است مصونیت قضایی دارد. مصونیتی که چندی قبل در پارلمان ترکیه بساطش برای همیشه جمع شده بود. وی از تغییرقانون اساسی و ریاست جمهوری مطلقه اردوغان هم انتقاد می کند.
• دمیرتاش از زندان ادیرنه نامه مهمی به شورای مرکزی حزب دموکراتیک خلق ها می نویسد. در نامه اش آمده است: برای این که خیال حزب را آسوده کرده و به منظور جلوگیری از فرسایش حزب با در نظر گرفتن وضعیت موجود و وضعیت مبهم محاکمه، از نامزدی در کنگره فوق العاده حزب دموکراتیک خلق ها برای ریاست مشترک حزب خودداری می کنم. شرایط بنده به گونه ای است که محدودیت فعالیت سیاسی و مجازات های احتمالی زیادی وجود دارد که باید تمام آن ها را در نظر گرفت. نیازی نیست که حزب را در شرایط سختی قرار دهم
• 
• رهبران حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه در رمیلان نشست بزرگی برگزار می کنند. آنها بصورت رسمی در سه منطقه خودتعریف کرده عفرین، جزیره و کوبانی اعلام خودمختاری می کنند. نظام حاکم براساس اندیشه های عبدالله اوجالان رهبر کردهای ترکیه بر ایجادکانتون های چندفرهنگی استوار است.
• ترکیه عملیات زمینی در سوریه را آغاز می کند. اعزاز، مارع و جرابلس تصرف می شود و عفرین از دو کانتون دیگر کردهای سوریه جدا می شود. اردوغان وعده می دهد چنانچه کردها از عفرین، منبج، رقه، دیرالزور و بقیه شهرهای شمال سوریه عقب نشینی نکنند، دامنه حملاتش را گسترش می دهد.
• تصاویر یک انبار تسلیحات زیرزمینی کردهای سوریه درعفرین را نشان می دهد که به دست ارتش آزاد سوریه و ارتش ترکیه افتاده است. بنظر می رسد کردها با عجله عفرین را ترک کرده اند. پ.ک.ک سکوت کرده است و خبری از مواضع آتشین بایک، کالکان و مراد قاراییلان نیست. ترکیه رسما تصرف عفرین را اعلام می کند. شورشیان ارتش آزاد مجسمه کاوه آهنگر را به پایین می کشند. شهر غارت می شود و کردها به سمت حلب می گریزند.

• و اما سکانسهای نهایی مام جلال را نشان می دهد. کرکوک، حمرین، خانقین و ... را مناطق کردهای عراق می داند و پرشور و با صلابت بر کردی بودن هویت آنان تاکید می کند. تندروها را از ایده کردستان بزرگ برحذر می دارد و حصار ایران، ترکیه، عراق و سوریه را یادآور می شود. بر کرسی ریاست جمهوری عراق و ریاست اجلاس کشورهای عرب تکیه می زند و در برهه های مختلف کردستان عراق را از خطرات می رهاند. طرح عزل مالکی را علی رغم اختلاف شدید با وی ناکام می گذارد و کردها را در بالانس قدرت در عراق نگه می دارد. نهایتا در تهران، دمشق، بغداد، ریاض، واشنگتن، قاهره و... احترامش می کنند و به عنوان نماینده کردهای عراق با وی به مذاکره می نشینند. نماینده کردها، رییس جمهور عراق است.
• سرانجام ساکت و مضطرب، خسته از دهها سال مذاکره بر ویلچر نشسته و بازی دیگر داعیه داران رهبری کردها را به نظاره می نشیند. در برابر منتقدانش که وی را به خیانت به آرمانهای کرد متهم می کنند لبخند می زند و دم بر نمی آورد. و سرانجام زیر خروارها خاک در دباشان از سرمای زمستان کردها به خود می لرزد.

متین مستوفی