ضرورت پرهیز از سیاست خارجی تریبونی / سارا فلاحی

سرویس ایلام - سیاست خارجی ایران، این روزها شبیه بیماری است که در بخش مراقبت های ویژه بستری شده باشد و اگر به آن توجه نشود به کما خواهد رفت.

به گزارش خبرگزاری کردپرس، دکتر سارا فلاحی، استادیار علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، در یادداشتی به بررسی سه بیماری اصلی که سیاست خارجی ایران به آن گرفتار شده است پرداخته و از رویکردی که وی آن را «سیاست خارجی تریبونی» نام نهاده انتقاد کرده است.

دکتر سارا فلاحی، مدرس علم سیاست در یادداشت خود که آن را در اختیار کردپرس گذاشته است، می‌نویسد:

سیاست خارجی ایران این روزها شبیه بیماری است که در بخش مراقبت های ویژه بستری شده باشد و اگر به آن توجه نشود به کما خواهد رفت. بیماری مهم این روزهای آن تعدد مراکز قدرت و تریبون های تصمیم گیری آن است.

سیاست خارجی یک کشور ویترین آن در دنیا و نماد پرستیژ آن است و نباید از آن صداهای متکثر و بعضاً مخالف همدیگر برخیزد. نهادهای مختلف می توانند برای به اشتباه انداختن رقبا از تریبون هایشان موضع گیری های مختلف داشته باشند اما نمی توانند از طریق تریبون های عمومی تصمیم گیری کنند.

امروز مجلس، حوزه های علمیه، ائمه جمعه و جماعت، نهادهای امنیتی و نظامی، وزارت امورخارجه، شورای امنیت ملی، گروه های سیاسی و افراد و شخصیت های خاص، استراتژی جدیدی به نام استراتژی تریبونی اتخاذ کرده اند و تصمیم گیری در مورد محرمانه های کشور را به تریبون ها کشانده اند؛ این در حالی است که موضوعات سیاست خارجی به خاطر ربط وثیق آن به منافع و امنیت ملی، به ساعت ها و بلکه روزها کار کارشناسی نیاز دارد و گر نه با یک شطرنج اشتباه به راحتی توسط حریف آچمز می شوی.

بنابراین نهادها و لابی ها و گروه های مؤثر در سیاست خارجی باید به یک صدای واحد برسند و آن صدای واحد نیز از وزارت امورخارجه به عنوان متولی اصلی و قانونی سیاست خارجی شنیده شود و تمام تضادها و اختلافات، پشت صحنه بمانند و آن چه بیرون می آید و به دنیا ارائه می شود نباید چیزی جز وحدت استراتژیک باشد.

بیماری دوم سیاست خارجی ما انفعال در برابر چین و روسیه است؛ این دلال های عرصه نظام بین الملل که هر گاه خواسته اند با کارت ایران بازی کرده اند و هزینه های جهانی شدن قدرت و اقتصادشان را بر گرده ما تحمیل کرده اند. آن ها از یک طرف توان مقابله با قدرت اقتصادی آمریکا را ندارند و از سوی دیگر می خواهند دست به یک آمریکازدایی با هزینه ایران بزنند. آن ها در جریان قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران نه تنها آن ها را وتو نکردند بلکه به اکثر این قطعنامه ها رای دادند از طرف دیگر صرفاً در شرایطی که خود به آن نیاز دارند و فقط برای تقسیم هزینه ها، ما را به عنوان متحد استراتژیک خود مطرح می کنند.

به نظر می رسد وقت آن رسیده که هزینه دلالی این دو کشور علیه منافع ایران بالا برود و آن ها متوجه این مهم باشند که ایران می تواند و توان چرخش به سمت اتحادهای راهبردی جدید با سایر قدرت های جهانی را دارد و گزینه های راهبردی روی میزش بیشتر از دوتاست! قطعاً آن چه باید برای ما در اولویت باشد منافع ملی ماست و این که در راستای تأمین منافع ملی، دوست و دشمن همیشگی وجود ندارد.

بیماری سوم سیاست خارجی ما اعتماد بیش از حد به اروپاست؛ تا جایی که به این نتیجه غلط رسیده ایم که با خروج آمریکا از برجام، اروپا می تواند حافظ این معاهده‌ی تقریباً پایان یافته باشد. ما در حالی به انتظار نشسته ایم که اروپا به شریک راهبردی اقتصاد ما تبدیل شود که تراز تجاری اروپا با آمریکا بیش از هزار میلیارد دلار است و اروپا هرگز به خاطر تجارت اقتصادی زیر ۲۰ میلیارد خود با ایران، ریسک غیرعقلایی مقابله با آمریکا را نمی پذیرد و ما در حالی به وعده های موگرینی دل خوش کرده ایم که همزمان با وعده های موگرینی به ما، سفیر آمریکا در آلمان آرام و زیرپوستی از انتقال ۴۰۰ میلیون دلار از آلمان به ایران جلوگیری می نماید و نشان می دهد که اروپا بدون اجازه آمریکا توان بازی مستقل و جسورانه ندارد.

کد خبر 74135

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha