پیشمرگ های اقلیم کردستان؛ ارتشی کلاسیک یا نیرویی گریلایی

سرویس جهان- با توجه به تجارب تلخ نیروهای پیشمرگ در اواسط دهه 1970 میلادی و نیز نمونه های اخیر، کاملا روشن است که نیروهای پیشمرگ استطاعت تبدیل شدن به یک نیروی مرسوم و رسمی را ندارد.

ائتلاف به رهبری آمریکا در عراق و سوریه با آموزش نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان عراق به آنها در بهبود جنگ شهری و نبرد در دشت های مسطح علیه داعش کمک کرد، این مسئله کاملا برخلاف نبردهای قبلی این نیروی کردی بود که در کوهستانها علیه ارتش عراق انجام می داد.

نیروی پیشمرگ بیش از هر زمان دیگری به تبدیل شدن به یک ارتش معمول نزدیک شده است اما آیا واقعا لازم است تمام این مسیر را طی کند یا همچنان به عنوان یک نیروی گریلایی باقی بماند.

نیروی پیشمرگ دچار اختلافات و تفرقه است. حدود 42000 نفر از نیروهای پیشمرگ تحت فرمان وزارت پیشمرگ دولت اقلیم کردستان عراق هستند. در همان حال، حدود 58000 نیروی پیشمرگ نیز وفادار به حزب دموکرات کردستان عراق بوده و نیز 58000 نیرو از حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق فرمان می برند.

ائتلاف ضدداعش، کمک ها و تسلیحات خود را به نیروهای تحت امر وزارت پیشمرگ اقلیم کردستان اختصاص داد تا در ایجاد تیپ هایی برای مبارزه با داعش کمک کند. یکی از مستشاران نظامی آلمانی به سایت وار ایز بورینگ گفت: « ما برای تغییر سیستم نظامی آنها تلاش نمی کنیم. ما فقط برای بهبود کارایی آنها تلاش می کنیم.»

این که همه نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان را به یک نیروی جنگجوی کلاسیک در جهت مقابله با هر گونه تهدید و محافظت از این اقلیم کردستان تبدیل کنیم جای سوال دارد. تهدید احتمالی می تواند از جانب دولت عراق در صورت تلاش احتمالی کردها برای جدا شدن از این کشور و یا تقابلات احتمالی داخلی و یا کشوری همسایه مانند ترکیه صورت گیرد که دارای ارتش بزرگتر و سلاح های مدرن تر و پیچیده تری نسبت به کردهای عراق هستند.

سنگین ترین سلاح هایی که نیروهای پیشمرگ در اختیار دارند چند تانک قدیمی تی 55 و تی 62 روسی است که کردها از ارتش عراق در زمان صدام حسین به غنیمت گرفته اند و یا چند خودروی زرهی هاموی و MRAP است که نیروهای ائتلاف برای آنها تهیه کرده اند. کردها نه نیروی هوایی دارند و نه سامانه دفاع هوایی که قابل مطرح کردن باشد. ما در واقع درباره آتش بارهای ضدهوایی دولول زدیو-23 ساخت دوران شوروی صحبت می کنیم که به سختی می تواند نیروهای پیشمرگ را در مقابل اسکادران اف 16 های ارتش عراق و یا ارتش کشور همسایه ترکیه برتری دهد.

علاوه بر آن، کردهای عراق نباید انتظار داشته باشند که ایالات متحده آمریکا به آنها در ایجاد وآموزش نیروهای دفاعی استانداردی کمک کند که بتواند آنها در مقابل حملات احتمالی ارتش عراق و یا کشوری همسایه مانند ترکیه محافظت کند. ایالات متحده آمریکا بدون تایید دولت بغداد سلاح در اختیار نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان قرار نمی دهد.

قطعا به نفع اقلیم کردستان است که به ایجاد تیپ های نیروهای پیشمرگ به سبک ارتش های معمول اقدام کند اما این منطقه به داشتن نیروهایی آماده برای جنگ های گریلایی در صورت وقوع حملاتی از بیرون به داخل منطقه اقلیم کردستان محصور در خشکی نیازمند است.

سوابق و حوادث تاریخی نشان می دهد که نیروهای پیشمرگ در برخورد با نیروی ارتش عراق با استفاده از تاکتیک های جنگ گریلایی نسبت به روش های معمول جنگی موفق تر بوده اند. به همین دلیل بود که در جنگ اول میان کردها و ارتش عراق از سال 1961 تا 1970، عراقیها قادر نبودند نیروهای کرد را به طور قاطع شکست دهند. در دومین جنگ میان کردها و ارتش عراق در دهه 1970، نیروهای پیشمرگ از روش های نوین و معمول جنگی برای مقابله با ارتش عراق استفاده کردند که به طور سهمناکی شکست خوردند. کنث پولاک، تحلیلگر در کتاب خود به نام اعراب در جنگ نوشته است: « در سال 1966 و نیز در 1969، عراقیها ایده درست و صحیح را داشتند اما یگان های آنها نتوانستند استراتژی را در مقبل نیروهایپیشمرگ اجرا کنند به همین دلیل، در مقابل نیروهای پیشمرگ که تاکتیک های قدیمی را به کار می بردند شکست مفتضحانه ای خوردند. عراقیها در سال 1974 در آستانه پیروزی بر نیروهای کرد قرار داشتند نه به این خاطر که در تاکتیک های آنها بهبود به وجود آمده باشد بلکه به این خاطر که تاکتیک های کردها فاجعه بار بود.»

او در ادامه در کتاب خود نوشته است: « بسیار غیرمحتمل می نماید که اگر ملا مصطفی بارزانی تصمیم به استفاده از تاکتیک های مرسوم نظامی نمی گرفت عراقیها قادر بودند استراتژی خود را به طور موثری در سال 1970 پیاده کنند. بسیار بعید بود که اگر نیروهای پیشمرگ به جای استفاده از شیوه های جنگ معمول به تاکتیک های گریلایی روی می آوردند، در برابر آتش قدرتمند ارتش عراق شکست بخورند.»

حوادث تاریخی اینچنین دلیلی بر این مطلب است که نباید نیروهای پیشمرگ اصالت گریلایی خود را به طور کامل کنار بگذارد.

وقتی داعش خلافت خود را در تابستان سال 2014 اعلام کرد، مجبور شد به جای تاکتیک گریلایی «بزن و در رو» و حملات ترویستی مانند یک ارتش کلاسیک بجنگند. به همین دلیل خود را مغلوب شده یافت و بیشتر مناطقی را که تصرف کرده بود از دست داد.

یکی از مقامات آمریکایی بعدا در سال 2016 به من توضیح داد که « داعش نمی تواند دائما در حالتی غیرمعمول بجنگد و انتظار داشته باشد به صورتی موفقیت آمیز از مناطق تحت کنترل خود دفاع کند. بنابر این مجبور شد بیرون بیاید و بجنگد. بنابر این، ما آنها را از طریق بمباران هوایی و عملیات زمینی توسط نیروهای مشترک متلاشی کردیم و سپس آنها را بر زمین کوبیدیم. ما موفقیت زیادی در جنگ با داعش به دست آوردیم.»

وقتی حزب کارگران کردستان ترکیه یا پ.ک.ک در اواخر سال 2015 استراتژی قدیمی بزن و در رو خود را در مقابل ترکیه در جنوب شرق این کشور کنار گذاشت و نیروهای خود را برای مقابله با ارتش ترکیه به داخل شهرهای کردنشین این کشور فرستاد به سرعت مغلوب و مقهور ارتش تا دندان مسلح ترکیه شده و شکست خورد.

درست است که پ.ک.ک در تبلیغات خود ادعای پیروزی دارد اما حتی در یک میدان نبرد پیروز نشده است در صورتی که هر وقت ارتش ترکیه به صورت مستقیم به پ.ک.ک در پایگاه های پ.ک.ک در کوه های اقلیم کردستان حمله کرده، شکست خورده است.

با توجه به تجارب تلخ نیروهای پیشمرگ در اواسط دهه 1970 میلادی و نیز نمونه های اخیر، کاملا روسن است که نیروهای پیشمرگ استطاعت تبدیل شدن به یک نیروی مرسوم و رسمی را ندارد.

منبع: وار ایز بورینگ

ترجمه: خبرگزاری کردپرس- سرویس جهان

کد خبرنگار: 40101

کد خبر 73819

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha