زمانی برای ستم گری / نورجان بایسل*

سرویس ترکیه – حکومت از همۀ نهادها و سازو کارهایش برای سرکوب شدید کسانی که در مقابل بی عدالتی صدایشان را بلند می کنند، استفاده می کند. حکومت می سنجد، برنامه ریزی می کند و اعمال ظالمانۀ خود را بدون وا گذاشتن کوچک ترین جزئیاتی انجام می دهد. اما این تنها کردها نیستند که از این ظلم سهم می برند. صدها هزار تن بدون هیچ سؤال و جوابی از کار اخراج شده یا دستگیر شده اند. ده ها هزار تن به واسطۀ فرمان هایی که نیمه شب ها صادر می شوند، از گرسنگی رنج می برند. کودکان در زندان ها بزرگ می شوند و مردم به خاطر اتهامات و ادعا های غیر منصفانه و بی اساس در زندان ها می پوسند.

هلن شن یک دختر 12 ساله بود که 12 اکتبر 2015 در منطقۀ سور دیاربکر، بزرگ ترین شهر مناطق عمدتاً کردنشین جنوب شرقی ترکیه، کشته شد. در آن هنگام به خاطر عملیات نظامی نیروهای امنیتی ترکیه در مناطق شهری استان های جنوب شرقی این کشور، در شش محلۀ سور حکومت نظامی اعلام شده بود. هلن که با مادرش برای خرید نان از خانه بیرون رفته بود، از سوی یک خودرو پلیس مورد اصابت گلوله قرار گرفت. هفتۀ گذشته با مادر هلن گفتگو کردم، او به من گفت پلیس سنگ قبر دخترش را شکسته است.

من بعداً از طریق سازمان های حقوق بشری از جزئیات مطلع شدم. نام کامل آن دختر هلن حسرت شن بود.

نیروهای امنیتی نام «هلن» را از روی سنگ قبر پاک کرده بودند. آنها حتی از دستگاه فرز سنگ استفاده کرده بودند. علت این کار این بود که آنها گمان کرده بودند هلن اسم رمزی است که حزب کارگران کردستان (PKK) به این دختر بچه داده است.

تا جایی که من در یافتم، آنها وقتی تلاش کرده بودند نام هلن را از روی سنگ قبر پاک کنند، سنگ شکسته بود. به عبارت دیگر، حکومت ما بدون هیچ نشانه ای از سستی و تنبلی، یک دستگاه فرز سنگ برداشته، وارد قبرستان متعلق به کردها شده است و نام یک دختر بچۀ 12 ساله را، که بر اساس تحقیقات رسمی توسط پرسنل امنیتی حکومت کشته شده، از روی سنگ قبرش پاک کرده است. آیا می توان در مقابل این تلاش مجدانۀ حکومت و عمق نفرتی که در آن است، مات و مبهوت نشد؟

البته مورد هلن تنها مورد بی احترامی نسبت به قبور مردم نیست. چکوار آلیش چوبوک تنها 15 سال داشت که در سور کشته شد. وی دانش آموز یک مدرسۀ فنی انگلیسی زبان و یک پسر زیبا بود. او دوست داشت با صدای بلند آواز بخواند. می خواست بازیکن بسکتبال شود. حکومت کسانی را که چکوار را کشتند مورد تعقیب قرار نداد اما از سنگ قبر او به خشم آمد.

حکومت این بار نیز تنبلی نکرد. یک شب نام «چکوار آلیش چوبوک» را روی سنگ قبر او تغییر دادند: «آلیش چوبوک». مانند هلن، چکوار نیز در اسناد رسمی نام این پسر نوجوان بود. خانوادۀ چکوار سنگی را که حکومت دستکاری کرده بود برداشته و مجدداً سنگ قبر جدیدی با نام کامل وی نصب کردند. چه جرأتی! به خانۀ آنها حمله شد. برادر چکوار دستگیر شد و خواهر و برادر دیگرش مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

ما در زمان ظلم و ستم زندگی کرده ایم و می کنیم. ما هر روز با نمونۀ دیگری از این ظلم روبرو می شویم. این چیزی فراتر از یک ظلم عوامانه است، این اعمال ظالمانه با دقت، حساب شده و با برنامه ریزی در مورد کوچک ترین جزئیات آنها انجام می شوند.

هفتۀ گذشته یک ظلم دیگر توجه مرا جلب کرد، این بار علیه خانوادۀ چاغیرگا در جزیره. جمیله چاغیرگا دختر بچۀ 10 ساله در سال 2015 توسط یک خودروی زرهی کشته شد. خانوادۀ وی ناچار شدند جسد جمیله را در هوای بسیار گرم سه روز در فریزر نگاه دارند، زیرا مقامات حکومت به واسطۀ حکومت نظامی اجازه نمی دادند جسد وی را دفن کنند.

حدس می زنم این ظلم که باید در تاریخ جهان بی نظیر باشد، کافی نبوده است. رمضان چاغیرگا پدر جمیله پس از مرگ دخترش بارها دستگیر شده است. چند روز پیش وی به دستور دادگاه بازداشت شد. البته این نخستین و تنها باری نیست که خانوادۀ چاغیرگا با ظلم حکومت مواجه می شوند. در سال 1993 نیز هفت عضو این خانواده در نتیجۀ اصابت گلولۀ توپ به خانۀ آنها کشته شدند.

یکی از دوستانم که شوهرش ناچار بود کشور را ترک کند، مدتی قبل از شغل خود در شهرداری استعفا کرد. او برای این که بتواند پاسپورت بگیرد می بایست مدرکی دال بر استعفایش ارائه کند که توسط شهردار منصوب حکومت امضا شده باشد. اما مدت مدیدی است که نتوانسته است این مدرک را تهیه کند. زیرا حکومت می خواهد نگذارد او از کشور خارج شود و به دیدار عزیزانش برود.

حکومت از همۀ نهادها و سازو کارهایش برای سرکوب شدید کسانی که در مقابل بی عدالتی صدایشان را بلند می کنند، استفاده می کند. حکومت می سنجد، برنامه ریزی می کند و اعمال ظالمانۀ خود را بدون وا گذاشتن کوچک ترین جزئیات انجام می دهد.

این تنها کردها نیستند که از این ظلم سهم دارند. صدها هزار تن بدون هیچ سؤال و جوابی از کار اخراج شده یا دستگیر شده اند. ده ها هزار تن به واسطۀ فرمان هایی که نیمه شب ها صادر می شوند، از گرسنگی رنج می برند. کودکان در زندان ها بزرگ می شوند. مردم به خاطر اتهامات و ادعا های غیر منصفانه و بی اساس در زندان ها می پوسند.

هفتۀ گذشته در استان کرد نشین شرناخ، علی اولمز یک پسر 16 ساله در نتیجۀ برخورد با خودرو پلیس جان خود را از دست داد. نوران امیر نمایندۀ حزب کردی دموکراتیک خلق ها (‌HDP) از شرناخ در توئیتی از سلسله ظلم هایی که به خانوادۀ اولمز شده بود خبر داد. وی نوشت:

«عگید در سال 2013 در کوبانی مرد. مجید در سال 2015 در حال حمل کالا در قالب تجارت مرزی بر اثر بمباران هواپیماهای F-16 کشته شد. علی برادر کوچک تر آنها نیز روز گذشته در پی برخورد با خودرو پلیس کشته شد.»

او همچنین عکسی از علی جوان منتشر کرده بود. نمی خواهم دربارۀ مطالبی که در توئیتر امیر را مخاطب قرار داده بودند وارد جزئیات شوم. تنها به یک مورد می پردازم. یک کاربر توئیتر به نام جاهد عارف با افتخار نوشته بود:

«هر چه بیشتر بچه به دنیا بیاورید، بیشتر خواهید مرد. شما کردها باید بچه های کمتری داشته باشید. قدر زنان را بدانید. قدر بچه ها را بدانید. اگر چنین نکنید، همچنان مثل سگ خواهید مرد.»

در جواب این چه باید گفت؟ ما داریم با مردمی زندگی می کنیم که مرگ یک نوجوان 16 ساله را «مردن مثل سگ» توصیف می کنند. او این را در کمال آرامش می گوید چون می داند اگر به کردها بگوید «مثل سگ خواهید مرد»، مورد تعقیب قرار نمی گیرد. حکومت نه تنها راه را برای گفتن این حرف ها هموار می کند، بلکه راه را گل افشان نیز می کند تا جذاب تر شود. وقتی کسانی که آن بالا هستند مردم را به راحتی بدنام می کنند، وقتی حکومت هر کسی را خواست به آسانی «تروریست» می نامد، جامعه نیز تبعیت می کند.

اما تاریخ این اعمال را فراموش نخواهد کرد. تاریخ نه تنها ثبت خواهد کرد که حکومت نام شهروندانش را از روی سنگ قبرهایشان پاک می کند، بلکه این را نیز از یاد نخواهد برد که کسانی به بچه های همۀ کردها که در سنین جوانی می میرند می گویند «سگ». آنها جلادان این دوران ظلم و جور هستند.

* نورجان بایسل فعال حقوق بشر و روزنامه نگار کرد ساکن دیاربکر و برندۀ جایزۀ مدافعان در خطر حقوق بشر سال 2018 است. فقر، توسعه و مهاجرت در مناطق کردنشین ترکیه کانون پژوهش های وی را تشکیل می دهد. بایسل برای برنامۀ توسعۀ سازمان ملل در ترکیه نیز فعالیت می کند. وی به خاطر انتقاد از حملۀ نظامی ترکیه به عفرین دستگیر و به 10 ماه حبس محکوم شد.

منبع: پایگاه خبری – تحلیلی احوال

ترجمه: خبرگزاری کردپرس – سرویس ترکیه

بیشتر بخوانید:

آیا وضعیت فوق العاده در ترکیه به پایان رسیده است؟ / سیبل هورتاس*

برات البایراک «دامات سر حکومت» اردوغان: رئیس جمهور آیندۀ ترکیه / بیستون عباسی

ترکیه در راه دست یابی به سلاح هسته ای؟ / بیستون عباسی

گزارشی از عواقب دو سال وضعیت فوق العاده در ترکیه

پایان وضعیت فوق العاده؛ صفحه ای جدید در سیاست ترکیه / مراد یتکین

آغاز یک دوران جدید در ترکیه / برهان الدین دوران

فساد مالی سیاست ترکیه را رها نمی کند / ذوالفقار دوغان

شروعی نه چندان آسان برای اردوغان / مراد یتکین

مراسم تحلیف اردوغان: آغاز نو عثمانی گرایی در بالکان و نو استعمار گری در آفریقا / ریجن

کلید گاو صندوق ترکیه در دست داماد اردوغان / ذوالفقار دوغان

قانون تفویض اختیار 1933 و فرمان شماره 477 ترکیه / یاووز بایدار

حزب کردی ترکیه در مقابل ائتلاف جنگ اردوغان / جان هانت

تاج گذاری سلطان در سایۀ تلاش برای نسل کشی کردها / مارسل کارتیر

در ترکیه چه کسی تروریست نیست؟ / بیستون عباسی

برندگان وبازندگان انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه / بیستون عباسی

کد خبر 63400

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha